بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب مادر | صفحه ۴ | طاقچه
کتاب مادر اثر ماکسیم گورکی

بریده‌هایی از کتاب مادر

۴٫۳
(۳۸)
«با کسانی که بالاتر از ما هستند نباید متحد شد... همین!»
پویا پانا
فرض کنیم امروز به من توهینی شود، اهمیتی ندهم حتی به آن بخندم و وانمود کنم که از آن توهین نرنجیدم اما فردا شخص ناسزاگویی که بر من زورآزمایی کرده در صدد کندن پوست شخص دیگری برمی‌آید
filip
رؤسا گمون می‌کنن پاچه یک نفر رو که گرفتن دیگه موضوع ختم می‌شه! اما نتیجه‌اش این می‌شه که اگه ده نفر رو بزنن، صد نفر به خشم می‌آن! وقتی که آدم می‌خواد به تشکیل مردم دست بزنه باید بااحتیاط باشه، مردم مدت مدیدی تحمل می‌کنن ولی یک روز منفجر می‌شن!»
Sophie
حالا کتاب به اندازه چراغ برای تاریکی شب ضروری است!»
♥︎ Sara ♥︎
«علت این چیه؟ چنان واضح و آشکاره که حتی خنده داره. علتش اینه که مردم همه در یک سطح قرار ندارند. پس کافیه که همه آن‌ها رو در یک سطح ردیف کنیم! و سپس آنچه را که عقل به وجود آورده و چیزهای را که دست‌ها ساختند به قسمت‌های مساوی بین آن‌ها تقسیم کنیم، اون وقت یکدیگر رو از بندگی ترس و زنجیرهای حرص و خریت آزاد خواهیم کرد!»
~fatemeh♡
«می‌بینی پاول، باید از قلب شروع کرد نه از مغز چون قلب ناحیه‌ای‌ست که هرگز چیز دیگری در آن نمی‌روید.» پاول با لحن مطمئنی گفت: «تنها عقل است که آدم را آزاد خواهد کرد!» ریبین با لجاجت ادامه داد: «عقل نیروبخش نیست! این قلب است که نیرو می‌دهد، نه مغز!»
~fatemeh♡
هیچ رنجی از آنکه روز به روز قلب آدم را می‌خورد و سینه را خشک می‌کند تلخ‌تر نیست!
Naarvanam
«عزیز دلم! چه قدر خوب است آدم بداند که در زندگی برای همه مردم روشنایی هست و به مرور زمان، همه این روشنایی را می‌بینند؛ روحشان را با آن می‌گذازند و همه با این شعله خاموش نشدنی می‌سوزند!»
Naarvanam
اما رییس پلیس داد زد: آی! قلدرها! بر علیه تزار شورش می‌کنین! دهقانی اونجا بود به اسم سپی‌واکین او به آن‌ها گفت: «برید گم شید با تزارتون! این تزار کیه که آخرین پیرهن شما رو از تنتون در می‌آره؟
Naarvanam
«باید همه چیز را دونست! باید بی‌باک بودن رو بلد بود؛ باید ترسیدن رو هم دونست!
Naarvanam

حجم

۳۸۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۴۵۴ صفحه

حجم

۳۸۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۴۵۴ صفحه

قیمت:
۱۶۳,۰۰۰
۱۱۴,۱۰۰
۳۰%
تومان