- طاقچه
- داستان و رمان
- رمان
- کتاب مادر
- بریدهها
بریدههایی از کتاب مادر
۴٫۲
(۴۱)
ای دیوانهها، غیر از کینه و نفرت حاصلی نمیبرید! و این کینه و کینتوزی مردم، شما را غرق میکند!
Naarvanam
ای مردم، از چیزی نترسید! هیچ رنجی از آنچه در تمام عمرتان کشیدهاید بدتر نیست.
Naarvanam
«مردم باید نیروهایش را به صورت یک نیروی واحد جمع کند!»
دست بزرگ و قرمز مأموری بر گردن مادر فرود آمد و او را تکان داد.
ـ خفه شو!
Naarvanam
خورشید سعادت بشر که زمین و تمام کسانی را که روی آنها سکونت دارند با نور عشقی که نسبت به همدیگر و نسبت به همه چیز احساس میکنند جاودانه روشن میکنند! برای برافروختن ایمان جدیدش، کلمات دعاهای فراموش شده را در آسمانی دیگر میآفرینند. آتش فساد ناپذیری دارند که از روح و از اعماق قلب سرچشمه میگیرد و به این ترتیب است که در این عشق پرشوری که فرزندان ما به همه جهانیان دارند زندگی جدید بنیاد میشود. چه کسی میتواند این عشق را خاموش کند؟ چه کسی؟ نیرویی بالاتر از این وجود دارد؟ زمین است که آن را به وجود آورده و سراسر زندگی خواهان پیروزی اوست... بلی، سراسر زندگی!»
Naarvanam
«تمام دلهای شکسته را به صورت واحد در میآوریم! و آنها حتمآ اتحاد را به وجود میآورند!»
Naarvanam
دروغ و نیرنگ را زیر پاهای محکم خود له میکنند. جوانها تمام تواناییشان را برای یک آرمان به کار میبرند: عدالت! میخواهند بر درد و رنج پیروز شوند. اسلحه به دست گرفتند تا بدبختی بشر را نابود کنند. میخواهند زشتی را مغلوب کنند و سرانجام پیروز هم میشوند! یکی از آنها به من گفت که آفتاب جدیدی میافروزیم و این کار را میکنند!
Naarvanam
«این حرف درست نیست! ملاحظه خودمونو میکنیم و باید هم بکنیم! به آنهایی که بیهوده خودشونو به خطر میاندازن هر قدر سرزنش بکنیم کمه! به هر حال، اوراق رو برایتان به ایستگاه میآرم...»
Naarvanam
مردم بیچاره در رنجند، مزاحمشون میشن، برایشون جاسوس میذارن، بیرحمانه کتکشون میزنن... آن وقت، آنها هم خودشونو پنهان کرده مثل راهبها زندگی میکنن... بسیاری از خوشیها برای آنها ممنوعه و این خیلی سخته!
Naarvanam
«مردم حماقتشان بیشتر از بدجنسی شونه. جز آنچه بهشون نزدیکه و کاملا در دسترس هست نمیتونن ببینن، اما هر چیزی که نزدیکه رذیلانه است، فقط هر چه دوره ارزش داره. در واقع اگه زندگی آسونتر میشد و اگه مردم باهوشتر بودن به صلاح همه بود ولی برای رسیدن به این هدف دست کم باید از زندگی آرام صرف نظر کرد.»
Naarvanam
«رفقا! رفقا! غولی که ملت روس را میبلعد، امروز دوباره اشتهایش را به دست آورده...»
Naarvanam
«جاسوس میپرورانید، زنها و دخترها را فاسد میکنید؛ بشر را در موقعیت یک دزد و یا جانی قرار میدهید؛ با عرق مسمومش میکنید؛ توی زندونهای شما پوسیده میشوند... جنگهای بینالمللی، دروغ، هرزگی، خرف کردن ملت، اینه تمدن شما! بله، ما دشمن این تمدنیم!
Naarvanam
ـ دادگاه احتیاج به عقیده شما ندارد!
ـ چه طور احتیاج به چنین تمجیدی نداره؟ هوم! با وجود این ادامه میدهم... شما مردمانی هستین که بین دوست و دشمن فرقی نمیذارین، موجوداتی هستین آزاد. به این ترتیب الان دو طرف در برابر شماست؛ یکی شکایت داره از اینکه چاپیده شده و مضروبِ و دیگری جواب میده که حق چاپیدن و زدن داره چونکه تفنگ و زور داره...
Naarvanam
جز با بیرحمی و سگ صفتی نمیتوانید جلوی این جنبش را بگیرید. ولی سگ صفتی آشکار است و بیرحمی هم ملت را خشمگین میکند. دستهایی که امروز برای خفه کردن ما به کار میبرید فردا دست ما را برادرانه میفشارد. نیروی شما نیروی مکانیکی است که از اندوختن طلا تولید شده، این نیرو شما را با گروههایی متحد میکند که باید همدیگر را ببلعند. اما نیروی ما قوت زنده حس همبستگی است که تمام ستمدیدگان را به هم پیوند میدهد. تمام آنچه شما میکنید جنایتکارانه است، چون هدفی به جز برده کردن بشر ندارید. ولی کار ما دنیا را از شر غولها و اشباحی که دروغگویی، حرص و کینه شما آفریننده آنهاست آزاد میکند.
Naarvanam
جز با بیرحمی و سگ صفتی نمیتوانید جلوی این جنبش را بگیرید. ولی سگ صفتی آشکار است و بیرحمی هم ملت را خشمگین میکند. دستهایی که امروز برای خفه کردن ما به کار میبرید فردا دست ما را برادرانه میفشارد. نیروی شما نیروی مکانیکی است که از اندوختن طلا تولید شده، این نیرو شما را با گروههایی متحد میکند که باید همدیگر را ببلعند. اما نیروی ما قوت زنده حس همبستگی است که تمام ستمدیدگان را به هم پیوند میدهد. تمام آنچه شما میکنید جنایتکارانه است، چون هدفی به جز برده کردن بشر ندارید. ولی کار ما دنیا را از شر غولها و اشباحی که دروغگویی، حرص و کینه شما آفریننده آنهاست آزاد میکند. به زودی توده کارگران و دهقانان ما آزاد میشوند و عالمی آزاد، هماهنگ و بیپایان به وجود میآورد و این کار انجام میشود!»
Naarvanam
تمام آنچه شما میکنید جنایتکارانه است، چون هدفی به جز برده کردن بشر ندارید. ولی کار ما دنیا را از شر غولها و اشباحی که دروغگویی، حرص و کینه شما آفریننده آنهاست آزاد میکند. به زودی توده کارگران و دهقانان ما آزاد میشوند و عالمی آزاد، هماهنگ و بیپایان به وجود میآورد و این کار انجام میشود!»
Naarvanam
ولی فکرهای ما با نیرویی روزافزون توسعه پیدا میکند، در تودههای مردم نفوذ میکند و آنها را به منظور مبارزه با آزادی، مبارزه سرسخت، مبارزه بیامان سازمان میدهد. جز با بیرحمی و سگ صفتی نمیتوانید جلوی این جنبش را بگیرید. ولی سگ صفتی آشکار است و بیرحمی هم ملت را خشمگین میکند. دستهایی که امروز برای خفه کردن ما به کار میبرید فردا دست ما را برادرانه میفشارد. نیروی شما نیروی مکانیکی است که از اندوختن طلا تولید شده، این نیرو شما را با گروههایی متحد میکند که باید همدیگر را ببلعند. اما نیروی ما قوت زنده حس همبستگی است که تمام ستمدیدگان را به هم پیوند میدهد.
Naarvanam
دفاع از قدرتتان مستلزم فشار روحی دائمی است و در واقع شما فرمانروایان ما، همگی از ما بردهتر هستید، روح شماست که برده شده و در حالی که ما جسمآ بردهایم. شما نمیتوانید خود را از یوغ موهومات و عاداتی که روح شما رو میکشد آزاد کنید، اما هیچ چیز مانع از آن نیست که ما باطنآ آزاد باشیم. وجدان ما پیوسته رشد و توسعه مییابد، همواره فروزانتر میشود و بهترین عناصر را که روحآ سالمند و حتی بهترین عناصر محیط شما رابا خود میکشاند... خودتان ببینید، الان دیگر کسی را ندارید که به نام تسلط شما بتواند با فکرها مبارزه کند، چون تمام دلایلی را که میتوانست از حمله عدالت جبری تاریخ حفظتان کند از بین بردهاید. دیگر نمیتوانید در قلمرو فکر، چیزی بسازید یعنی روحآ عقیم هستید.
Naarvanam
«ما انقلابی هستیم و تا وقتی که عدهای به عده دیگر ظلم میکنند. انقلابی میمانیم. ما علیه جامعهای مبارزه میکنیم که شما را مأمور دفاع از منافع آن کردند. آشتی بین ما و شما امکان ندارد مگر وقتی که ما پیروز شده باشیم. زیرا پیروزی با ما ستمدیدگان است! وکلای شما به هیچ وجه آن اندازه که فکر میکنند قوی نیستند. این ثروتهایی که اندوختند و با قربانی کردن میلیونها موجود بدبخت آن ثروتها را حفظ میکنند، این نیرویی که آنها را بر ما مسلط میکند جریانات مخالفی در میانشان ایجاد میکند که جسمآ و روحآ تباهشان میکند.
Naarvanam
ما نمیتوانیم اخلاقیات مزورانه، سگ صفتی ننگین و بیرحمی این جامعه را نسبت به افراد مخالفش بپذیریم. ما میخواهیم علیه همه شکلهای بردگی جسمانی و معنوی بشر که چنین جامعهای به کار میبرد و علیه تمام شیوههایی که بشر را به نفع حرص و آز از همدیگر جدا میسازد مبارزه کنیم و مبارزه نیز خواهیم کرد. ما کارگران، کسانی هستیم که کارمان همه چیز را ایجاد میکند؛ از ماشینهای غول پیکر گرفته تا بازیچههای کودکانه. و ما از حق مبارزه برای حیثیت انسانی خویش محرومیم. میخواهیم آن قدر آزادی داشته باشیم تا به مرور قدرت را رد دست بگیریم. یعنی قدرت در دست مردم بیفتد!
Naarvanam
ما سوسیالیست هستیم. یعنی دشمن مالکیت خصوصی که مایه نفاق بین مردم است و آنها را بر علیه یکدیگر مسلح میکند و تضاد منافع آشتیناپذیری را به وجود میآورد و با کوشش در پنهان کردن یا توجیه این خصومت، دروغ میگوید و همه مردم را با دروغ و دورویی و کینه تباه میسازد... ما معتقدیم جامعهای که انسان را استثمار میکند تا به ثروت دست یابد، آن جامعه دشمن ماست
Naarvanam
حجم
۳۸۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۴۵۴ صفحه
حجم
۳۸۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۴۵۴ صفحه
قیمت:
۱۶۳,۰۰۰
۱۱۴,۱۰۰۳۰%
تومان