بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب مادر | صفحه ۹ | طاقچه
تصویر جلد کتاب مادر

بریده‌هایی از کتاب مادر

۴٫۳
(۳۹)
ـ دادگاه احتیاج به عقیده شما ندارد! ـ چه طور احتیاج به چنین تمجیدی نداره؟ هوم! با وجود این ادامه می‌دهم... شما مردمانی هستین که بین دوست و دشمن فرقی نمی‌ذارین، موجوداتی هستین آزاد. به این ترتیب الان دو طرف در برابر شماست؛ یکی شکایت داره از اینکه چاپیده شده و مضروبِ و دیگری جواب می‌ده که حق چاپیدن و زدن داره چونکه تفنگ و زور داره...
Naarvanam
جز با بی‌رحمی و سگ صفتی نمی‌توانید جلوی این جنبش را بگیرید. ولی سگ صفتی آشکار است و بی‌رحمی هم ملت را خشمگین می‌کند. دست‌هایی که امروز برای خفه کردن ما به کار می‌برید فردا دست ما را برادرانه می‌فشارد. نیروی شما نیروی مکانیکی است که از اندوختن طلا تولید شده، این نیرو شما را با گروه‌هایی متحد می‌کند که باید همدیگر را ببلعند. اما نیروی ما قوت زنده حس همبستگی است که تمام ستمدیدگان را به هم پیوند می‌دهد. تمام آنچه شما می‌کنید جنایتکارانه است، چون هدفی به جز برده کردن بشر ندارید. ولی کار ما دنیا را از شر غول‌ها و اشباحی که دروغ‌گویی، حرص و کینه شما آفریننده آن‌هاست آزاد می‌کند.
Naarvanam
جز با بی‌رحمی و سگ صفتی نمی‌توانید جلوی این جنبش را بگیرید. ولی سگ صفتی آشکار است و بی‌رحمی هم ملت را خشمگین می‌کند. دست‌هایی که امروز برای خفه کردن ما به کار می‌برید فردا دست ما را برادرانه می‌فشارد. نیروی شما نیروی مکانیکی است که از اندوختن طلا تولید شده، این نیرو شما را با گروه‌هایی متحد می‌کند که باید همدیگر را ببلعند. اما نیروی ما قوت زنده حس همبستگی است که تمام ستمدیدگان را به هم پیوند می‌دهد. تمام آنچه شما می‌کنید جنایتکارانه است، چون هدفی به جز برده کردن بشر ندارید. ولی کار ما دنیا را از شر غول‌ها و اشباحی که دروغ‌گویی، حرص و کینه شما آفریننده آن‌هاست آزاد می‌کند. به زودی توده کارگران و دهقانان ما آزاد می‌شوند و عالمی آزاد، هماهنگ و بی‌پایان به وجود می‌آورد و این کار انجام می‌شود!»
Naarvanam
تمام آنچه شما می‌کنید جنایتکارانه است، چون هدفی به جز برده کردن بشر ندارید. ولی کار ما دنیا را از شر غول‌ها و اشباحی که دروغ‌گویی، حرص و کینه شما آفریننده آن‌هاست آزاد می‌کند. به زودی توده کارگران و دهقانان ما آزاد می‌شوند و عالمی آزاد، هماهنگ و بی‌پایان به وجود می‌آورد و این کار انجام می‌شود!»
Naarvanam
ولی فکرهای ما با نیرویی روزافزون توسعه پیدا می‌کند، در توده‌های مردم نفوذ می‌کند و آن‌ها را به منظور مبارزه با آزادی، مبارزه سرسخت، مبارزه بی‌امان سازمان می‌دهد. جز با بی‌رحمی و سگ صفتی نمی‌توانید جلوی این جنبش را بگیرید. ولی سگ صفتی آشکار است و بی‌رحمی هم ملت را خشمگین می‌کند. دست‌هایی که امروز برای خفه کردن ما به کار می‌برید فردا دست ما را برادرانه می‌فشارد. نیروی شما نیروی مکانیکی است که از اندوختن طلا تولید شده، این نیرو شما را با گروه‌هایی متحد می‌کند که باید همدیگر را ببلعند. اما نیروی ما قوت زنده حس همبستگی است که تمام ستمدیدگان را به هم پیوند می‌دهد.
Naarvanam
دفاع از قدرت‌تان مستلزم فشار روحی دائمی است و در واقع شما فرمانروایان ما، همگی از ما برده‌تر هستید، روح شماست که برده شده و در حالی که ما جسمآ برده‌ایم. شما نمی‌توانید خود را از یوغ موهومات و عاداتی که روح شما رو می‌کشد آزاد کنید، اما هیچ چیز مانع از آن نیست که ما باطنآ آزاد باشیم. وجدان ما پیوسته رشد و توسعه می‌یابد، همواره فروزان‌تر می‌شود و بهترین عناصر را که روحآ سالمند و حتی بهترین عناصر محیط شما رابا خود می‌کشاند... خودتان ببینید، الان دیگر کسی را ندارید که به نام تسلط شما بتواند با فکرها مبارزه کند، چون تمام دلایلی را که می‌توانست از حمله عدالت جبری تاریخ حفظتان کند از بین برده‌اید. دیگر نمی‌توانید در قلمرو فکر، چیزی بسازید یعنی روحآ عقیم هستید.
Naarvanam
«ما انقلابی هستیم و تا وقتی که عده‌ای به عده دیگر ظلم می‌کنند. انقلابی می‌مانیم. ما علیه جامعه‌ای مبارزه می‌کنیم که شما را مأمور دفاع از منافع آن کردند. آشتی بین ما و شما امکان ندارد مگر وقتی که ما پیروز شده باشیم. زیرا پیروزی با ما ستمدیدگان است! وکلای شما به هیچ وجه آن اندازه که فکر می‌کنند قوی نیستند. این ثروت‌هایی که اندوختند و با قربانی کردن میلیون‌ها موجود بدبخت آن ثروت‌ها را حفظ می‌کنند، این نیرویی که آن‌ها را بر ما مسلط می‌کند جریانات مخالفی در میان‌شان ایجاد می‌کند که جسمآ و روحآ تباهشان می‌کند.
Naarvanam
ما نمی‌توانیم اخلاقیات مزورانه، سگ صفتی ننگین و بی‌رحمی این جامعه را نسبت به افراد مخالفش بپذیریم. ما می‌خواهیم علیه همه شکل‌های بردگی جسمانی و معنوی بشر که چنین جامعه‌ای به کار می‌برد و علیه تمام شیوه‌هایی که بشر را به نفع حرص و آز از همدیگر جدا می‌سازد مبارزه کنیم و مبارزه نیز خواهیم کرد. ما کارگران، کسانی هستیم که کارمان همه چیز را ایجاد می‌کند؛ از ماشین‌های غول پیکر گرفته تا بازیچه‌های کودکانه. و ما از حق مبارزه برای حیثیت انسانی خویش محرومیم. می‌خواهیم آن قدر آزادی داشته باشیم تا به مرور قدرت را رد دست بگیریم. یعنی قدرت در دست مردم بیفتد!
Naarvanam
ما سوسیالیست هستیم. یعنی دشمن مالکیت خصوصی که مایه نفاق بین مردم است و آن‌ها را بر علیه یکدیگر مسلح می‌کند و تضاد منافع آشتی‌ناپذیری را به وجود می‌آورد و با کوشش در پنهان کردن یا توجیه این خصومت، دروغ می‌گوید و همه مردم را با دروغ و دورویی و کینه تباه می‌سازد... ما معتقدیم جامعه‌ای که انسان را استثمار می‌کند تا به ثروت دست یابد، آن جامعه دشمن ماست
Naarvanam
اکنون سعی می‌کنم چیزی را که نفهمیدید برایتان شرح دهم... دادستان بیرون آمدن ما را در زیر پرچم دموکراسی طغیان علیه مقامات عالیه نامیده و از ما به عنوان یاغیان علیه تزار حرف زده است. باید اظهار دارم که در نظر ما تزار تمام آن زنجیری نیست که پیکر کشور را دربند می‌کشد بلکه نخستین حلقه‌ای است که باید ملت را از آن رهایی دهیم.»
Naarvanam
چنین می‌نمود که متهمان و دادرس‌ها صدها فرسنگ از هم فاصله دارند و از حال هم بی‌اطلاع هستند.
Naarvanam
هیچی! ملت احمقه... هیچ نمی‌دونه... کورمال کورمال زندگی می‌کنه...
Naarvanam
«وانگهی چرا مردم نمی‌تونن در جلسه محاکمه حاضر بشن و فقط اقوام متهمان می‌تونن؟ اگه از روی عدالت محاکمه می‌کنن، می‌شه جلو مردم این کار رو کرد، پس چرا می‌ترسن؟»
Naarvanam
«برای اینها تنها چیزی که مهمه، اینه که آدم ساکت باشه...»
Naarvanam
«بله، حق با توست! این قاضیِ درستی نیست...»
Naarvanam
نه، می‌خوام حرف بزنم! می‌گم که این شخص پارسال پیشکارشو کشت برای خاطر زنش، بگین بیینم! این چه جور قاضی است؟ بیوه اون پیشکار با این دادرس زندگی می‌کنه! چی باید نتیجه گرفت؟ وانگهی همه مردم می‌دونن که این مرد دزده...
Naarvanam
«قلب‌های جوان همیشه از قلب‌های پیر به حقیقت نزدیک‌ترند!»
Naarvanam
«این موضوع دیگری است! وقتی که آدم به این شیطون‌ها نگاه می‌کنه به خودش می‌گه که بیهوده همه این کارهارو کردن و بی‌جهت زندگی خودشونو درهم شکستن و یکهو آدم به این فکر می‌افته که شاید حق با اون‌هاست... آدم یادش می‌آد که تو کارخونه عده‌شون دائمآ زیاد می‌شه، گاهی توقیفشون می‌کنن اما هیچ وقت همه‌شونو نمی‌گیرن همان‌طور که همه ماهی‌های یک رودخونه رو با هم نمی‌گیرن! و باز آدم از خودش می‌پرسه: شاید این‌ها به راه راست می‌رن؟»
Naarvanam
من وکیل مدافع نخواستم... حاضر نیستم چیزی بگم چون این محاکمه را غیرقانونی می‌دونم. شما کی هستین؟ مگه ملت به شما حق داده ما رو محاکمه کنین؟ نه، ملت این حق رو به شما نداده! من شماها رو نمی‌شناسم!
Naarvanam
«به چه گناهی اعتراف کنم؟ نه کسی رو کشتم، نه دزدی کردم فقط این تشکیلات رو قبول ندارم. مردمو وادار می‌کنند به لخت کردن و کشتن همدیگه...»
Naarvanam

حجم

۳۸۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۴۵۴ صفحه

حجم

۳۸۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۴۵۴ صفحه

قیمت:
۱۶۳,۰۰۰
تومان