بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب مادر | صفحه ۳ | طاقچه
کتاب مادر اثر ماکسیم گورکی

بریده‌هایی از کتاب مادر

۴٫۳
(۳۸)
«به زودی همه آدم‌های با شرف را به زندان می‌اندازند. واقعآ چه زندگی طاقت فرسایی!»
Sophie
نیکلا می‌گفت: «آدم‌های آزاد روی زمین خیلی کم هستند و موجب بدبختی بشر همین است!» پلاگه اشخاصی را می‌شناخت که خود را از قید کینه و حرص آزاد ساخته بودند. می‌فهمید که اگر عده این اشخاص زیاد شود چهره سیاه و موحش زندگی دلکش‌تر، ساده‌تر، بهتر و فروزان‌تر خواهد شد. نیکلا غمگنانه گفت: «آدم مجبوره که برخلاف میل خود بی‌رحم باشه!»
Ghasedaksheno podcast
«قلب‌های جوان همیشه از قلب‌های پیر به حقیقت نزدیک‌ترند!»
پویا پانا
ای جانورهای درنده، شماها به اندازه کافی مردم رو شکنجه دادین. به زودی روزهای خونینی برای شما هم می‌رسه!
پویا پانا
با دهقانان در کوچه جلسه داشت؛ به آن‌ها می‌گفت که مردم مثل گله گوسفند هستند و گله همیشه به چوپان احتیاج داره و من به شوخی گفتم: اگه روباه رو رییس جنگل می‌کردن پَر زیاد می‌شد اما دیگه مرغی وجود نداشت! چپ چپ به من نگاه کرد و گفت: کارگر باید زجر بکشه.
پویا پانا
وقتی که جیب خالیه روح ناچاره که پاک باشه.
پویا پانا
«هیچ چیزی نمی‌تونه منو تسکین بده حتی حرف‌های تو، روح من مثل گرگی زوزه می‌کشه...»
پویا پانا
دیگه برای کسی حوصله‌ای نمانده. همه مردم اوقاتشون تلخه. قیمت‌ها هم که هر روز داره بالاتر می‌ره. در نتیجه ارزش اشخاص پایین می‌آد... هیچ صدای سازشی شنیده نمی‌شه...
پویا پانا
هر چه شکم پُرتر باشه، روح پست‌تره.
پویا پانا
«من شب‌ها زندگی می‌کنم! همیشه شب‌ها.»
پویا پانا

حجم

۳۸۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۴۵۴ صفحه

حجم

۳۸۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۴۵۴ صفحه

قیمت:
۱۶۳,۰۰۰
۱۱۴,۱۰۰
۳۰%
تومان