بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب قصه نویسی | صفحه ۸ | طاقچه
کتاب قصه نویسی اثر رضا براهنی

بریده‌هایی از کتاب قصه نویسی

۳٫۱
(۲۵)
از من که قدرت نعره کشیدن بر سر چهارراه‌ها را گرفته‌اند، از من ـ که قدرت عمل را سلب کرده‌اند و حماسه‌ام را اخته کرده‌اند و بدل ـ به شهادت‌نامه‌هایی جعلی کرده‌اند، از من که تاریخم را در چهار دروازه دنیا به سود هر کس و ناکسی تحریف کرده‌اند و بر مرزهای جغرافیایی مغزم، در همه جای جهانم، چوبه دارها و سرنیزه‌های بلند نشانده‌اند و به اطرافم سیم‌های خاردار زهرآلود کشیده‌اند؛ از من که کوشیده‌اند حیوانی مسخ شده بسازند چشم دوخته بر پیشخوان چرب یک بوروکراسی اسقاط و مبتذل، چه کاری ساخته است جز آنکه بنویسم؟
رئوف
زبان، یعنی قصه، یعنی نوعی داستان که گفته می‌شود، یا در برهنگی تمام و یا در قالب استعاره و اسطوره. به هر طریق زبان، ادبیات است، ادبیات قصه است و این وجه مشترک کلیه چیزهایی است که به زبان نوشته می‌شود و کلیه آن چیزهایی که در ادبیات می‌گنجد. کشش دوم مربوط می‌شود به عوالم خصوصی من. من ذاتآ، هم در شعر و هم در نثر، یک قصه‌گو، یک قصه‌نویس هستم، و مدام، هم موقعی که تنها هستم و هم موقعی که با دیگران، در حال تعریف کردن یک قصه هستم. بعضی از این قصه‌ها را نوشته‌ام، ولی چاپ نکرده‌ام. اما چاپ خواهم کرد.
رئوف
شاملو شم هنری داشت، و این نکته بسیار مهمی است. در شعرش فارسی‌نویس درخشانی است. در این هم تردیدی نیست. اما اطرافیانش در شعرشناسی اغلب آدم‌های درجه سه بودند که مدام تملق او را می‌گفتند، و شاملو این تملق‌ها را به حساب نقد ادبی می‌گذاشت، و در شعرهای بد اجتماعی‌اش، مخاطبش بیشتر این قبیل منتقدان بودند و یا آدم‌های انقلابی رمانتیکی که با خواندن آن شعرها حسرت سرابِ آزادی را، هم با شفای انقلاب عوضی می‌گرفتند و هم با شعر درست و حسابی. و این حتی در قرائت شاملو از حافظ هم بی‌تأثیر نبود، چرا که او چنان حافظ را در چارچوب فکری خود قرار می‌داد که انگار اگر حافظ هم اکنون زنده می‌شد، دقیقآ همان اعتقادات شاملو را پیدا می‌کرد،
رئوف
تقریبآ در سراسر حیات نویسندگی‌ام، ضمن نوشتن ابتدا درس خوانده‌ام و بعد درس داده‌ام. اما در سراسر عمرم به‌دقت، و به‌نحوی جنون‌آمیز خوانده‌ام، و سرِّ این نوع قرائت را باید، اگر عمری باقی بود بنویسم. به هرجا که رفته‌ام، کتاب‌خانه خصوصی درست کرده‌ام. اگر قرار بود در جایی یکی دو سالی بمانم حتمآ با خود نزدیک هزار کتاب را به آنجا منتقل کرده‌ام. یک کتاب‌خانه در آمریکا پیش دخترم دارم، یک کتاب‌خانه مفصل در ایران و یکی از مفصل‌ترین کتاب‌خانه‌های خصوصی را در کانادا. من همه‌چیز را به‌صورت فردی و شخصی یاد گرفته‌ام. درست است سر کلاس استاد نشسته‌ام، اما استاد فقط یک کلید است، ذهن من بود که به من می‌گفت باید روشن شوی، وگرنه در جهل خانواده پدری یا مادری غرق خواهی شد
رئوف
ما یک اصل در قصه‌نویسی داریم، شخصیت خواه به‌صورت راوی در مقام اول شخص، و خواه به‌صورت سوم شخص، منتها به روایت نویسنده به‌عنوان راوی، سروکار دارد با یک «جایگاه تخیلی» . به همین دلیل قرار دادن شخصیت در اول شخص لزومآ جنبه تذکره خصوصی و زندگی‌نامه‌نویسی ندارد. آدم باید هوش و حواس قصه‌خوانی نداشته باشد تا گمان کند که هرچه در اول شخص نوشته می‌شود و هرچه بر سر اول شخص می‌آید، حتمآ بر سر خود نویسنده آمده است
رئوف
خفتگان در دنیاهای جداگانه قرار دارند، بیداران در دنیایی واحد. هراکلیتوس،
رئوف
نویسنده‌ای که از طبقات تهیدست به‌پا می‌خیزد، هیچ چیز را کورکورانه قبول نمی‌کند. مدام در حال نفی کردن و قبول کردن، و نفی کردن و قبول کردن مجدد چیزهای قدیم و جدید است. مگر نه این است که قرار است طبقه او قلم بطلان بر گذشته بکشد، چرا که گذشته چیزی جز زنجیرهای جهل و فقر در اختیار او نگذاشته است؟ پس نویسنده برخاسته از آن طبقه هم بر کلیه ارزش‌های طبقات دیگر به دیده تردید می‌نگرد، و موقع باطل شمردن اکثریت قریب به اتفاق آن ارزش‌ها، قلمی آلوده به زهر خشونت پیدا می‌کند؛ در واقع، خشونت هویت بارز زندگی ادبی او می‌شود.
رئوف
. این حافظ است که دانشکده‌های ادبیات را می‌سازد، دانشکده‌های ادبیات حافظ نمی‌سازند
رئوف
قصه، یعنی چی؟ من یک بار هستم، و یک بار دیگر، با یک فاصله از خودم، هستم. در آن بار اول، قصه‌گو و قصه‌نویس هستم، در آن بار دوم بررسی‌کننده ساخت قصه هستم. من این دو را ادامه یکدیگر می‌دانم. در زمان نوشتن ایاز، مثلا، در طبقه دوم دانشکده ادبیات دانشگاه تهران قصه تدریس می‌کردم، در طبقه سوم آن قصه می‌نوشتم و در فردوسی قصه‌نویسی را چاپ می‌کردم. بدین ترتیب من یک زندگی ندارم، زندگی‌ها دارم. ازین نظر من نیز مثل هر نویسنده از هزار و یک شب چیزی را به ارث برده‌ام. در آن قصه، قصه‌گو، موقعی زنده می‌ماند که قصه‌ای برای گفتن داشته باشد. حضور قصه مساوی است با زنده ماندن قصه‌نویس. غیبت قصه مساوی است با مرگ او، ولی قصه یکی نیست، هزار و یکی است، زندگی هم یکی نیست، هزار و یکی است.
رئوف

حجم

۵۷۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۶۸۰ صفحه

حجم

۵۷۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۶۸۰ صفحه

قیمت:
۱۴۳,۰۰۰
تومان
صفحه قبل۱
...
۷
۸
صفحه بعد