بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب در جستجوی زمان از دست رفته (جلد دوم) | صفحه ۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب در جستجوی زمان از دست رفته (جلد دوم)

بریده‌هایی از کتاب در جستجوی زمان از دست رفته (جلد دوم)

نویسنده:مارسل پروست
انتشارات:نشر مرکز
امتیاز:
۴.۰از ۲۱ رأی
۴٫۰
(۲۱)
از آنجا که تصویری که با تصمیم ما همراه است آن را برمی‌انگیزد، می‌توان گفت که ازدواج سوان با اودت برای این بود که او و ژیلبرت را، بدون حضور کس دیگری، حتی بی آن که کسی خبردار شود، به دوشس دو گرمانت معرفی کند.
کاربر ۴۳۸۳۱۲۹
یک رابطه طولانی به اندازه بازنشستگی، بیماری، یا گروش به دینی تازه، تصویرهای دیگری را به جای تصویرهای قدیمی می‌نشاند. نه این که سوان هنگامی که با اودت ازدواج کرد، جاه‌طلبی‌های اشرافی‌اش را کنار گذاشته باشد: دراززمانی بود که اودت او را، به مفهوم معنوی کلمه، از آن جاه‌طلبی‌ها فارغ کرده بود. گو این که اگر هم سوان چنین نشده بود، ارزش کارش نه کمتر که بیشتر می‌شد.
کاربر ۴۳۸۳۱۲۹
پیوندهایی که ما را با کسی یکی می‌کند زمانی تقدس می‌یابد که او از همان دیدگاه خود ما یکی از عیب‌هایمان را داوری کند.
کاربر ۴۳۸۳۱۲۹
اما درباره اودت؛ به نظر می‌رسد می‌شد فهمید که گرچه هوش سوان را هرگز به گونه‌ای کامل درک نکرد، دستکم موضوع و همه جزئیات کار او را می‌دانست، تا جایی که نام ورمیر به اندازه نام دوزنده‌اش برایش آشنا بود: از منش سوان، آن ویژگی‌هایی را که دیگران نمی‌شناسند یا مسخره می‌کنند و تنها یک معشوقه، یک خواهر، تصویر درست و مهرآمیزی از آنها دارد، عمیقآ می‌شناخت. و به این ویژگی‌ها، حتی آنهایی که بیش از همه دلمان می‌خواهد درستشان کنیم، آن‌چنان پایبندیم که چون سرانجام زنی به آنها همان گونه مداراآمیز و دوستانه سُخره‌آلود عادت می‌کند که خودمان، یا پدر و مادرمان، رابطه‌های قدیمی برایمان مایه‌ای از شیرینی و نیروی محبت‌های خانوادگی پیدا می‌کنند.
کاربر ۴۳۸۳۱۲۹
از منش سوان، آن ویژگی‌هایی را که دیگران نمی‌شناسند یا مسخره می‌کنند و تنها یک معشوقه، یک خواهر، تصویر درست و مهرآمیزی از آنها دارد، عمیقآ می‌شناخت. و به این ویژگی‌ها، حتی آنهایی که بیش از همه دلمان می‌خواهد درستشان کنیم، آن‌چنان پایبندیم که چون سرانجام زنی به آنها همان گونه مداراآمیز و دوستانه سُخره‌آلود عادت می‌کند که خودمان، یا پدر و مادرمان، رابطه‌های قدیمی برایمان مایه‌ای از شیرینی و نیروی محبت‌های خانوادگی پیدا می‌کنند.
کاربر ۴۳۸۳۱۲۹
کمابیش همه از این ازدواج شگفت‌زده شدند، و این خود شگفت‌آور بود. بدون شک کم‌تر کسانی ویژگی صرفآ ذهنی پدیده عشق را درک می‌کنند، و نیز آنچه را که به نوعی آفرینش آدمی است اضافی و جدا از آن کسی که همان نام او را در واقعیت دارد، و بیشتر عنصرهایش از خود ما گرفته شده است. به همین گونه، کم‌اند کسانی که بتوانند ابعاد عظیمی را که رفته‌رفته کسی در چشم ما به خود می‌گیرد که همانی نیست که آنان می‌بینند، طبیعی بیابند.
کاربر ۴۳۸۳۱۲۹
یک پزشک ژرف‌بین‌تر از آقای دونورپوا، بی‌شک می‌توانست تشخیص دهد که همین حس خواری و شرمساری اودت را بدخلق کرده بود، که کردار وحشتناکی که از خود نشان می‌داد در سرشت او نبود، بیماری درمان‌ناپذیری نبود، و می‌شد آنچه را که پس از آن رخ داد به آسانی پیش‌بینی کرد، یعنی این که یک رژیم تازه، رژیم زناشویی، با سرعتی تقریبآ جادویی آن اختلال‌های دردناک، هرروزه امّا نه به هیچ وجه ذاتی را، برطرف می‌کرد.
کاربر ۴۳۸۳۱۲۹
پیوندهایی که ما را با کسی یکی می‌کند زمانی تقدس می‌یابد که او از همان دیدگاه خود ما یکی از عیب‌هایمان را داوری کند. و در میان این ویژگی‌ها آنهایی هم بودند که هم از هوش سوان و هم از منش او مایه می‌گرفتند. ولی چون خواسته‌نخواسته در این منش ریشه داشتند، اودت به آسانی بیشتری بازشان شناخته بود.
کاربر ۴۳۸۳۱۲۹
اما درباره اودت؛ به نظر می‌رسد می‌شد فهمید که گرچه هوش سوان را هرگز به گونه‌ای کامل درک نکرد، دستکم موضوع و همه جزئیات کار او را می‌دانست، تا جایی که نام ورمیر به اندازه نام دوزنده‌اش برایش آشنا بود: از منش سوان، آن ویژگی‌هایی را که دیگران نمی‌شناسند یا مسخره می‌کنند و تنها یک معشوقه، یک خواهر، تصویر درست و مهرآمیزی از آنها دارد، عمیقآ می‌شناخت. و به این ویژگی‌ها، حتی آنهایی که بیش از همه دلمان می‌خواهد درستشان کنیم، آن‌چنان پایبندیم که چون سرانجام زنی به آنها همان گونه مداراآمیز و دوستانه سُخره‌آلود عادت می‌کند که خودمان، یا پدر و مادرمان، رابطه‌های قدیمی برایمان مایه‌ای از شیرینی و نیروی محبت‌های خانوادگی پیدا می‌کنند.
کاربر ۴۳۸۳۱۲۹
کمابیش همه از این ازدواج شگفت‌زده شدند، و این خود شگفت‌آور بود. بدون شک کم‌تر کسانی ویژگی صرفآ ذهنی پدیده عشق را درک می‌کنند، و نیز آنچه را که به نوعی آفرینش آدمی است اضافی و جدا از آن کسی که همان نام او را در واقعیت دارد، و بیشتر عنصرهایش از خود ما گرفته شده است. به همین گونه، کم‌اند کسانی که بتوانند ابعاد عظیمی را که رفته‌رفته کسی در چشم ما به خود می‌گیرد که همانی نیست که آنان می‌بینند، طبیعی بیابند.
کاربر ۴۳۸۳۱۲۹
یک پزشک ژرف‌بین‌تر از آقای دونورپوا، بی‌شک می‌توانست تشخیص دهد که همین حس خواری و شرمساری اودت را بدخلق کرده بود، که کردار وحشتناکی که از خود نشان می‌داد در سرشت او نبود، بیماری درمان‌ناپذیری نبود، و می‌شد آنچه را که پس از آن رخ داد به آسانی پیش‌بینی کرد، یعنی این که یک رژیم تازه، رژیم زناشویی، با سرعتی تقریبآ جادویی آن اختلال‌های دردناک، هرروزه امّا نه به هیچ وجه ذاتی را، برطرف می‌کرد.
کاربر ۴۳۸۳۱۲۹
می‌فهمند. امّا با این کنجکاوی که بداند چگونه کسانی با خانواده سواندرباره آدمهایی پرسید که آنجا دیده بود.
کاربر ۴۳۸۳۱۲۹
آقای دونورپوا با لبخندی پاسخ داد: «نخیر. اعتراف می‌کنم که به‌خاطر مهمانی متفاوتی ازش گذشتم.
کاربر ۴۳۸۳۱۲۹
دوستان قدیمی‌ایم و خیلی خوب می‌شناسمش. اصلا مگر می‌شود نشناختش؟ طبعش انگار از بلور است. حتی شاید تنها عیبی که بشود از او گرفت همین باشد
کاربر ۴۳۸۳۱۲۹
یک پزشک ژرف‌بین‌تر از آقای دونورپوا، بی‌شک می‌توانست تشخیص دهد که همین حس خواری و شرمساری اودت را بدخلق کرده بود، که کردار وحشتناکی که از خود نشان می‌داد در سرشت او نبود، بیماری درمان‌ناپذیری نبود، و می‌شد آنچه را که پس از آن رخ داد به آسانی پیش‌بینی کرد، یعنی این که یک رژیم تازه، رژیم زناشویی، با سرعتی تقریبآ جادویی آن اختلال‌های دردناک، هرروزه امّا نه به هیچ وجه ذاتی را، برطرف می‌کرد. کمابیش همه از این ازدواج شگفت‌زده شدند، و این خود شگفت‌آور بود. بدون شک کم‌تر کسانی ویژگی صرفآ ذهنی پدیده عشق را درک می‌کنند، و نیز آنچه را که به نوعی آفرینش آدمی است اضافی و جدا از آن کسی که همان نام او را در واقعیت دارد، و بیشتر عنصرهایش از خود ما گرفته شده است. به همین گونه، کم‌اند کسانی که بتوانند ابعاد عظیمی را که رفته‌رفته کسی در چشم ما به خود می‌گیرد که همانی نیست که آنان می‌بینند، طبیعی بیابند.
کاربر ۴۳۸۳۱۲۹
یک پزشک ژرف‌بین‌تر از آقای دونورپوا، بی‌شک می‌توانست تشخیص دهد که همین حس خواری و شرمساری اودت را بدخلق کرده بود، که کردار وحشتناکی که از خود نشان می‌داد در سرشت او نبود، بیماری درمان‌ناپذیری نبود، و می‌شد آنچه را که پس از آن رخ داد به آسانی پیش‌بینی کرد، یعنی این که یک رژیم تازه، رژیم زناشویی، با سرعتی تقریبآ جادویی آن اختلال‌های دردناک، هرروزه امّا نه به هیچ وجه ذاتی را، برطرف می‌کرد. کمابیش همه از این ازدواج شگفت‌زده شدند، و این خود شگفت‌آور بود. بدون شک کم‌تر کسانی ویژگی صرفآ ذهنی پدیده عشق را درک می‌کنند، و نیز آنچه را که به نوعی آفرینش آدمی است اضافی و جدا از آن کسی که همان نام او را در واقعیت دارد، و بیشتر عنصرهایش از خود ما گرفته شده است. به همین گونه، کم‌اند کسانی که بتوانند ابعاد عظیمی را که رفته‌رفته کسی در چشم ما به خود می‌گیرد که همانی نیست که آنان می‌بینند، طبیعی بیابند.
کاربر ۴۳۸۳۱۲۹
پس، هنرمند می‌دانست که در برخی نقشها اهمیتی هست که از تازگی نخستین نمایش یا موفقیت نمایش دوباره فراتر می‌رود، و آنها را، با اجرای خودش، چون شاهکارهایی موزه‌ای می‌دانست که دوباره نشان دادنشان به نسلی که آنها را پیشتر آنجا ستوده بود، یا به نسلی که آنها را ندیده بود، می‌توانست سازنده باشد.
کاربر ۴۳۸۳۱۲۹
در پاسخ‌دادن به نامه‌ها دقیق، در میان اشراف
کاربر ۴۳۸۳۱۲۹
پس، هنرمند می‌دانست که در برخی نقشها اهمیتی هست که از تازگی نخستین نمایش یا موفقیت نمایش دوباره فراتر می‌رود، و آنها را، با اجرای خودش، چون شاهکارهایی موزه‌ای می‌دانست که دوباره نشان دادنشان به نسلی که آنها را پیشتر آنجا ستوده بود، یا به نسلی که آنها را ندیده بود، می‌توانست سازنده باشد. و
کاربر ۴۳۸۳۱۲۹
این نکته را بگوییم که سرشتی که ما در نیمه دوم زندگی از خود نشان می‌دهیم همیشه (حتی اگر هم اغلب چنین باشد) همان سرشت نخستین ما نیست که بالیده یا سستی گرفته، حادتر شده یا به نرمی گراییده باشد؛ بلکه گاهی برعکس می‌شود، به معنی واقعی چون جامه‌ای که پشت و رو شود.
کاربر ۴۳۸۳۱۲۹

حجم

۷۳۵٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۷۰۴ صفحه

حجم

۷۳۵٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۷۰۴ صفحه

قیمت:
۱۱۴,۰۰۰
۵۷,۰۰۰
۵۰%
تومان