بریدههایی از کتاب راه های ابریشم
۴٫۸
(۱۱)
شاه هم با طرحهای جاهطلبانهاش به وخامت وضعش دامن میزد. مبالغ هنگفتی در ارتش سرمایهگذاری کرد و بودجهٔ ارتش ایران از ۲۹۳ میلیون دلار در ۱۹۶۳ به ۷/۳ میلیارد دلار در کمتر از پانزده سال بعد افزایش یافت. نیروی هوایی و نیروی زمینی ایران از بزرگترین نیروهای نظامی در جهان شد. (۶۲) مقداری از پول این افزایش سرسامآور از محل کمکهای نظامی و وامهای کمبهرهٔ آمریکاییها تأمین میشد (که خود آنها هم سود میبردند زیرا بسیاری از جنگافزارها از صنایع نظامی آنها خریداری میشد).
محسن
. ثروت اسارت میآورد.
محسن
در تابستان ۱۹۵۳/ ۱۳۳۲ سیل ارز آمریکایی که به تهران سرازیر شد به حدی بود که ارزش دلار نسبت به ریال در حدود چهل درصد سقوط کرد. مقداری از پولها به جماعتهایی پرداخت شد که دو مأمور محلی سازمان سیا آنها را سازمان دادند و در خیابانهای پایتخت به راه انداختند. دیگر از دریافتکنندگان پولها روحانیانی از جمله آیتالله کاشانی بودند که با توطئهگرها اشتراک منافع داشتند.
محسن
پژوهشهای تازه جای تردید باقی نمیگذارد که تسخیر ایران سالها زودتر از آن که پیشتر گمان میرفت روی داده است ــ بین سالهای ۶۲۸ و ۶۳۲ که جامعهٔ ساسانی از درون در حال فروپاشی بود، نه پس از آن که فروپاشیده بود.
محسن
همچون در اروپای تشنهٔ ابریشم و ادویه و نفایس شرق در اوایل سدههای میانه، اکنون در غرب پرسش این بود که آیا راههای دیگری برای پرداخت بهای نیازمندیهای گرانبها وجود نداشت. هزار سال پیشتر برای تأمین پول خریدهای دیگر، کشتی کشتی بَرده به کشورهای اسلامی برده بودند. حالا برای تأمین پول خرید طلای سیاه، یک راه نابکارانهٔ دیگر نیز وجود داشت: فروش تجهیزات نظامی و فناوری هستهای.
محسن
در این بین با این که بهای نفت از ۱۹۵۴ تا ۱۹۶۰ بیش از هفت برابر شده بود، چندان ثمری در جامعه به چشم نمیخورد. بستگان شاه و گروهی که در افواه به «هزار فامیل» مشهور بودند واردات را در چنگ خود داشتند و سودهای کلان از آن میبردند. وامهای کمبهرهای که واشینگتون به ایران میداد تنها به جیب کسان معدودی میرفت و سهمی از آنها به تهیدستان نمیرسید.
محسن
در پایان سال ۱۹۵۲ خود انگلیسیها نیز باور نداشتند تحریمشان نتیجه دهد. از این رو دست به دامان «آژانس اطلاعات مرکزی» آمریکا [سازمان سیا] شدند که تازه تأسیس شده بود و خواستار حمایت آمریکاییها از نقشهٔ «اقدام سیاسی مشترک برای ساقط کردن نخستوزیر مصدق» ــ یعنی کودتا علیه او ــ شدند. این آخرین بار نبود که تغییر حکومت در این نقطه از جهان تنها راه حل مسئله به نظر میرسید.
محسن
بسیاری کسان در ایران و عراق شیفتهٔ تحرک و لفاظی هیتلر شده بودند. یک همسویی طبیعی در یهودستیزی بین نازیها و برخی علمای مسلمان پدید آمده بود. مفتی اعظم بیتالمقدس، محمد حسینی، از ظهور مردی که وی را «حاج محمد هیتلر» نامید استقبال کرده بود. یهودستیزی پیشوای آلمانها آب به آسیاب مردی میریخت که از کشتار قوم یهود، قومی که «اراذل و اوباش» میخواندشان، خوشحال میشد.
محسن
از آن جا که بریتانیا در محل نیرو داشت از دیگران جلوتر بود و میتوانست منطقه را مطابق نیازهایش شکل بدهد. در میانرودان با تأسیس کشور جدیدی به نام عراق به مقصود رسید. عراق ملغمهای شد از سه ایالت پیشین عثمانی که از نظر تاریخ و مذهب و جغرافیا بسیار با هم تفاوت میکردند: بصره در جنوب رو به هندوستان و خلیج فارس داشت؛ بغداد دارای پیوند نزدیکی با ایران بود؛ و موصل ارتباطی طبیعی با ترکیه و سوریه داشت. (۲۱) این ملغمه تنها طرفی را که راضی میکرد لندن بود.
محسن
سال ۱۹۲۲ سر پرسی لورن، وزیر مختار بریتانیا در تهران، رضا خان را مردی «تنومند، ستبرسینه، قویبنیه، و بالابلندتر از حد متوسط» توصیف کرد. نوشت او حاشیه نمیرود «و با تعارفات دهانپرکن و بیخاصیت، که خوی ایرانیان شده است، وقت انسان را نمیگیرد.» لورن تأکید کرد که هرچند پیداست او «مدرسه نرفته و بیسواد است، در صحبت با او به نظرم آمد که مغزش خالی نمانده ولی بیکار مانده.»
محسن
حجم
۳٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۶۰۸ صفحه
حجم
۳٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۶۰۸ صفحه
قیمت:
۱۳۲,۰۰۰
۶۶,۰۰۰۵۰%
تومان