بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب رهایی از گناه | صفحه ۱۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب رهایی از گناه

بریده‌هایی از کتاب رهایی از گناه

انتشارات:بیان معنوی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۴از ۲۰۳ رأی
۴٫۴
(۲۰۳)
خدا می‌فرماید: اگر زندگی‌کردن در این جهان منظم و پیچیده برایت سخت است، بیا با من زندگی کن! من خودم دستت را می‌گیرم، از تو حمایت می‌کنم و سختی‌ها و مشکلات را برطرف می‌کنم.
mohajer
جهان ما جهانی منظم است که ضوابط و قوانین حساب‌شده‌ای دارد که باید مطابق با آنها زندگی کرد و نمی‌توان برخلاف آنها رفتار نمود. البته پذیرفتن این جهانِ بسیار پیچیده و منظم و قاعده‌مند، کمی سخت است و انسان‌ها معمولاً دوست دارند به این‌همه ضابطه توجه نکنند تا راحت باشند؛ اما این راه درستی نیست و این افراد به خودشان ضربه می‌زنند.
mohajer
«مرگ بر آمریکا» می‌گوییم، برای این است که معلوم شود نمی‌خواهیم عبد طاغوت باشیم. کسی که عبد خدا باشد، نمی‌تواند بپذیرد که جهان‌خواران در جهان سلطه داشته باشند.
کاربر ۷۸۷۰۳۷۴
خدا می‌تواند اشتباهات ما را جبران کند، ولی غیر خدا نمی‌تواند. خدا می‌فرماید: من می‌توانم سیئات را به حسنات تبدیل کنم. تو خراب کردی، من درستش می‌کنم.
کاربر ۷۸۷۰۳۷۴
نمی‌شود که انسان «عبد» نباشد؛ اگر عبد خدا نیستی پس عبد چه کسی هستی؟ اگر به فرمان خدا تعبّد نداری، پس به دستور چه کسی تعبّد داری؟!
کاربر ۷۸۷۰۳۷۴
بنابراین نمی‌شود در مورد انسان گفت که «اساساً انسان موجودی مستقل است». انسان اساساً مستقل آفریده نشده و استقلال برای او امکان ندارد؛ مگر انسان می‌تواند از خدا استقلال داشته باشد؟! انسان همان‌طور که از نظر جسمی و مادی، هر لحظه به عنایت خدا وابسته است، از نظر روحی و روانی هم دائماً به عنایت و ارادهٔ خدا وابسته است.
کاربر ۷۸۷۰۳۷۴
خداوند می‌فرماید: «اگر بندهٔ من، اوامر مرا اطاعت کند، آن‌وقت من گوشِ او می‌شوم که با آن می‌شنود، چشم او می‌شوم که با آن می‌بیند،، زبان او می‌شوم، دست او می‌شوم...»
کاربر ۷۸۷۰۳۷۴
حس پرستش، یک عشق دارد. نهایتِ عشق‌بازی خدا با بندگانش و نهایت پذیرش عشقِ بندگانش این است که «خدا به بنده‌ای فرمان بدهد». به همین دلیل است که به پیامبر خودش بیشتر از ما فرمان داده است
کاربر ۷۸۷۰۳۷۴
حس پرستش، یک عشق دارد. نهایتِ عشق‌بازی خدا با بندگانش و نهایت پذیرش عشقِ بندگانش این است که «خدا به بنده‌ای فرمان بدهد». به همین دلیل است که به پیامبر خودش بیشتر از ما فرمان داده است
کاربر ۷۸۷۰۳۷۴
انسان‌های منفعت‌طلب و بلندهمت وقتی به خدا می‌رسند حس دیگری پیدا می‌کنند و آن حس پرستش است. پس وقتی درِ خانهٔ خدا می‌رویم، فقط دربارهٔ رزق صحبت نکنیم. وقتی زیادی دربارهٔ رزق صحبت می‌کنیم، انگار شبیه حیوانات شده‌ایم
کاربر ۷۸۷۰۳۷۴
وقتی انسان متوجه خدا می‌شود، حسی در او بیدار می‌شود به نام «حس پرستش» یا «غریزهٔ پرستش»؛ اینکه «خدایا می‌خواهم تو را بپرستم، می‌خواهم تو را اطاعت کنم، می‌خواهم مال تو باشم، می‌خواهم مالک من باشی، می‌خواهم عبد تو باشم و به تو تعلق داشته باشم...» دیگر کم‌کم عشقش به این می‌شود که فرمان خدا را گوش کند. این یک آئین نیست؛ یک غریزه است، یک احساس باطنی و فطری است.
کاربر ۷۸۷۰۳۷۴
حس پرستشِ حقیقتی فراتر از اعتقاد به خدا، یا دوست‌داشتن و ستایش پروردگار است. حس پرستش یعنی «احساس نیاز به فرمان‌بَری از خدا».
کاربر ۷۸۷۰۳۷۴
اگر انسان مقداری به خدا «متوجه» شده و «مؤمن» شود، یک اتفاق خوب برایش می‌افتد؛ یک حس در وجودش بیدار می‌شود، یک غریزه در وجودش فعال می‌شود که زندگی او را متحول می‌کند. این حس باعث می‌شود که بگوییم: «ای هدفِ بزرگ، نسبت من با تو مانند نسبتم با دیگر اهداف زندگی نیست!» اگر هدف کسی گرفتن مدرک دکترا باشد، این هدف نمی‌تواند وجود او را به آتش بکشد! اما وقتی هدفش خدا شد، قضیه فرق می‌کند و اتفاقات دیگری در زندگی‌اش رخ خواهد داد.
کاربر ۷۸۷۰۳۷۴
کسانی که از کمترین فرصت‌ها استفاده می‌کنند و بیدار می‌شوند، چه اتفاقی برایشان می‌افتد؟ این اتفاقِ خوب، همان اتفاقی است که همهٔ بحث‌های قبلی، مقدمه‌ای بود برای اینکه این اتفاق در ما رخ دهد. یعنی اگر انسان یک زندگیِ درست و یک شخصیت متعادل داشته باشد، باید آن اتفاقِ خوب برایش بیفتد؛ همان اتفاقی که برای برخی افراد در شرایط خاصی می‌افتد و بدون طی‌کردنِ مقدمات و در یک لحظه حاصل می‌شود. وقتی این اتفاق خوب برای کسی بیفتد، دیگر معنای گناه را می‌فهمد، نسبت به گناه حساس می‌شود، اهل پرهیز، توبه و استغفار می‌شود و یک زندگی بسیار شیرین، هیجان‌انگیز، معنوی، نورانی و لذت‌بخش پیدا خواهد کرد. اخلاق نیکو خواهد داشت و اساساً «تربیت خوب» یعنی فراهم‌کردن مقدمات این اتفاق خوب.
کاربر ۷۸۷۰۳۷۴
گناه همان چیزی است که می‌خواهد انسان را از خدا دور کند. از اینجاست که بحث «دین» شروع می‌شود.
کاربر ۷۸۷۰۳۷۴
خدا تنها موجودی است که تمام نمی‌شود و ما الی‌الابد از ملاقات او بهره خواهیم برد. بهشت هم -در مقام تشبیه- مثل هتلِ محل اقامت ماست برای این ملاقات هیجان‌انگیز! یعنی بهشت، هتل ملاقات‌کنندگان خداست.
کاربر ۷۸۷۰۳۷۴
همهٔ بدبختی‌های انسان‌ها از «کوچکیِ جهان آنها» شروع می‌شود، ابتدای همهٔ خوشبختی‌ها نیز از «بزرگیِ جهان انسان» است. وقتی انسان جهان آخرتِ بسیار بزرگ را پذیرفت، خودش نیز بزرگ می‌شود و این بزرگ‌شدن او را «بزرگوار» می‌کند. ثمرهٔ بزرگوارشدن هم خوب‌شدن اوست. تنها کسانی بد می‌شوند که جهان کوچکی داشته باشند.
کاربر ۷۸۷۰۳۷۴
من نمی‌خواهم بمیرم، من نمی‌خواهم نابود بشوم». میل به جاودانگی در انسان، قوی‌تر از خداپرستی است؛ به همین دلیل بود که حضرت آدم (ع) از شیطان فریب خورد، خدا را لحظه‌ای فراموش کرد و میل به جاودانگی را گرفت.
کاربر ۷۸۷۰۳۷۴
تاکنون چهارقدم یا چهارمرحله را برای متقاعدشدن به دین‌داری و ترک گناه بیان کردیم؛ از منفعت‌طلبی و برنامه‌پذیربودن، تا اهل مسابقه بودن و دیدن جبر محیطی و جبرهایی که در حیات انسان وجود دارد. اینها مراحلی هستند که پایه‌های تکوین شخصیت یک دین‌دار را شکل می‌دهند و این پایه‌ها وقتی دانه‌دانه استوار شد، انسان آمادهٔ پذیرش دین می‌شود.
کاربر ۷۸۷۰۳۷۴
کسی فکر نکند که بزرگ شده و نیازی به خدا ندارد؛ ما خیلی کوچک‌تر از آن هستیم که بخواهیم از خدا مستقل شویم. یک لحظه هم نمی‌توانیم از خدا فاصله بگیریم؛ پس باید دائماً به خدا پناه ببریم.
کاربر ۷۸۷۰۳۷۴

حجم

۲۱۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

حجم

۲۱۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۰,۰۰۰
۵۰%
تومان