بریدههایی از کتاب وقتی بدن نه می گوید
۳٫۲
(۲۶)
وقتی افراد استرسشان را توصیف میکنند، معمولاً منظورشان آشفتگی عصبیای است که زیر فشار خواستهای خیلی زیاد -معمولاً در حیطه کاری، خانوادگی، روابط، امور مالی و یا سلامت- تجربه میکنند. اما حس فشار عصبی، تعریف استرس نیست؛ بهمعنای دقیقتر اینگونه نیست که وقتی افراد تحت استرس هستند، همواره فشار عصبی را احساس کنند. طبق تعریف ما از استرس -که در ادامه مطرح خواهیم کرد- استرس صرفاً یک احساس ذهنی نیست. بلکه مجموعهای قابل ارزیابی از رویدادهای فیزیولوژیک عینی در بدن است که مغز، دستگاه هورمونی، سیستم ایمنی و بسیاری از ارگانهای دیگر را نیز در بر میگیرد. هم حیوانات و هم انسانها میتوانند استرس را بدون آگاهی از حضور آن تجربه کنند.
الی
ابراز از طریق هنر در حقیقت فقط شکلی از نمایش عواطفش است نه راهی برای پرداختن به عواطف.
الی
بسیاری از افراد، نادانسته، همهٔ زندگی را طوری سپری میکنند که انگار زیر ذرهبین یک آزمون گیرندهٔ قدرتمند و قضاوتگر هستند که بایستی همیشه او را راضی نگه دارند
azar jokar
احساس شرم، عمیقترین «هیجان منفی» ماست. شرمْ احساسی است که ما برای اجتناب از آن، تقریباً حاضریم هرکاری انجام دهیم. متأسفانه، ترس همیشگی ما از حس شرمساری، چشمانداز ما را در دیدن واقعیت تار میکند.
الی
در یک تعامل سالم مادر- نوزادی، مادر این توانایی را دارد که به نوزادش رسیدگی کند، بدون اینکه نوزاد مجبور باشد برای دریافت مهر مادرش کاری انجام دهد.
الی
میتوانم بگویم که تقریباً هیچکدام از بیمارانم که مبتلا به بیماریهای جدی بودند، در حیطههای مهم زندگیشان، هرگز «نه» گفتن را یاد نگرفته بودند. اگرچه شاید شخصیت و شرایط برخی از افراد، در ظاهر خیلی متفاوت با مورد مری بود، اما سرکوبی عاطفی بنیادین، عامل اصلی و شایع بین همهٔ آنها بود.
الی
تحت چنین شرایطی بود که من محافظ مادرم شدم؛ یعنی مثلاً با پنهان کردن دردهایم، از او محافظت میکردم. چیزی که در ابتدا بهصورت مقابلهٔ دفاعی خودکار در نوزاد شروع شد، خیلی زود به یک الگوی شخصیتی ثابت تبدیل شد که حالا در سن ۵۱ سالگی، هنوز هم طبق آن حتی جزئیترین مشکلات جسمیام را از مادرم پنهان میکنم.
الی
آنها در کودکیشان در معرض استرس حاد و مزمن قرار داشتند و توانایی درگیر شدن در رفتار ضروری «جنگ یا گریز» در آنها ضعیف بود. مشکل اصلیْ استرس بیرونی -مثل رویدادهای زندگی مطرح شده در این مطالعات- نبود، بلکه درماندگی شرطیشدهٔ محیطی بود که هیچیک از پاسخهای طبیعی جنگ یا گریز در آن ممکن نبود. در نتیجه، استرس درونی سرکوب گشته و بههمین دلیل نیز، نامحسوس میشود. درنهایت، برآورده نکردن نیازهای خود یا التزام به برآوردن نیازهای دیگران، دیگر بهصورت استرسآور تجربه نمیشود و این امر طبیعی به نظر میرسد و بدین ترتیب، فرد خلع سلاح میشود.
الی
«سرطان به شما میفهماند که مدام به چهچیزی فکر میکنید و اینکه چهچیزی واقعاً برایتان مهم است و چهچیزی باید برایتان مهم باشد: جایی که هستهٔ شما وجود دارد. من حدس میزنم چون من برای مدتی طولانی در زندگی عوام و در سیاست بودهام، فکر میکردم هستهٔ من در سیاست است... اما اینطور نیست.
از دل این اتفاق چیز خوبی برای من به دست آمد. کلی چیزهای خوب از آن بهدست آوردم. من فکر میکنم خودم را کمی بهتر میشناسم. چیزهایی که برایم مهم هستند را بهتر میفهمم. شاید هنوز کامل به این نقطه نرسیده باشم. احمقانه است که فکر کنم تنها در چند هفته به این نقطه میرسم، اما فکر میکنم دارم در این مسیر حرکت میکنم.»
Fatima
رویکرد کلنگرانه که فرد را در مرکز توجه قرار میدهد، به جای آزمایش خون یا گزارش پاتولوژی، تاریخچهٔ زندگی فرد را در نظر میگیرد. این رویکرد افراد را تشویق میکند تا با دقت، تمام استرسهایی را که تجربه میکنند بررسی کنند، هم استرسهای محیطی و هم استرسهایی که از درونشان نشأت میگیرد.
Fatima
حجم
۴۰۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۸۸ صفحه
حجم
۴۰۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۸۸ صفحه
قیمت:
۵۳,۰۰۰
۳۱,۸۰۰۴۰%
تومان