بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سرنوشت فلسطین | صفحه ۴ | طاقچه
۴٫۰
(۲۱)
لشکرکشی اسرائیل به سوئز باعث شده بود تا چهرهٔ زیاده‌خواه و خشن آن برای بسیاری از مردم جهان، از جمله آفریقا و آسیا و آمریکای لاتین، آشکار شود؛ اگرچه در حقیقت مردم فلسطین بودند که با پیامدهای ناگوار این امر مستقیماً مواجه می‌شدند.
f.r
در اکتبر ۱۹۵۶، طی معاهده‌ای محرمانه، اسرائیل و فرانسه و بریتانیا با یکدیگر توافق کردند تا به صحرای سینا در مصر و نوار غزه حمله‌ور شوند. نقشه از این قرار بود که نیروهای اسرائیلی با حمایت نیروهای دریایی و هوایی بریتانیا و فرانسه تا سرحد کانال سوئز پیشروی کنند. و به‌دنبال آن، بن گوریون نیز پیش‌دستانه، سرخوش از این پیروزی، اظهار کرد که «ما پادشاهی سوم اسرائیل را برپا کردیم!»(۲) البته هنوز زمان چنین شادی مغرورانه‌ای فرا نرسیده بود.
f.r
اما ناصر خودش را نباخت. او در ۲۶ جولای ۱۹۵۶، کانال سوئز را به‌عنوان قسمتی از مصر که تا پیش از این تحت‌تسلط بریتانیایی‌ها بود، ملی اعلام کرد؛ آبراهه‌ای که طی عملیات ساخت آن برای امپراتوری بریتانیا، بیش از ۱۲۵ هزار کارگر مصری جان خود را از دست داده بودند؛ اما اکنون، درآمد حاصل از عبور کشتی‌ها در این کانال به مردم مصر کمک می‌کرد تا سدی بسازند که کار آب‌رسانی به بیابان [مصر] را بر عهده بگیرد.
f.r
در طول سال ۱۹۵۵، دسته‌های کوچک فلسطینی‌ها از مرز عبور می‌کردند و به پاسگاه‌های مرزی و شهرک‌نشینان نزدیک مرزها حمله‌ور می‌شدند. آن‌ها خود را «فداییان» نامیده بودند.
f.r
بن گوریون معتقد بود که اعراب و به‌خصوص این موج جدید ملی‌گرایان عرب، تنها زبان زور را متوجه می‌شوند. او عقیده داشت که اکنون زمان آن فرا رسیده تا اسرائیل نقش خود را به‌عنوان سگ نگهبان ایفا کند. فقط کافی بود که ناصر پای خود را از گلیمش درازتر کند تا اسرائیل او را به سزای عملش برساند. و آن وقت دیگر اگر اسرائیل در این حمله به مصر، قلمرو خود را نیز می‌توانست گسترش دهد، نورِعلی‌نور می‌شد.
f.r
اما این موضع بی‌طرفانهٔ ناصر چندان برای جان فاستر دالِس، وزیر امورخارجهٔ آمریکا، قانع‌کننده نبود. از نظر او کشورها یا به ایالات متحده وابسته بودند یا به شوروی، یا به سرمایه‌داری یا به سوسیالیسم. و خاورمیانه برای دالس و شرکت‌های نفتی‌ای که او در نقش وکیل‌مدافعشان ظاهر می‌شد، تنها نقش استخری پر از نفت را داشت که می‌بایست برای صنایع آمریکایی حفظ شوند.
f.r
روی‌هم‌رفته، بن گوریون می‌دانست که در بلندمدت فقط قدرت‌های غربی، به‌خصوص ایالات متحده، می‌توانند اسرائیل را در برآورده‌کردن نیازهایش مساعدت کنند. او مطمئن بود که آن‌ها این کار را خواهند کرد؛ چراکه اسرائیل را معتمدترین متحدشان در خاورمیانه می‌دانستند.
f.r
در سال ۱۹۵۱، بن گوریون با رفتن به آلمان غربی برای درخواست کمک، یهودیان اسرائیل و سرتاسر جهان را در حیرت فرو برد. یک سال پیش از آن، دولت آلمان غربی پیشنهاد کرده بود تا غرامت جنایات جنگی نازی‌ها را به اسرائیل بپردازد. بن گوریون هم موج اعتراضات مردمی را که معتقد بودند پذیرفتن این پول آشکارا بر جنایات نازی‌ها سرپوش خواهد گذاشت، نادیده گرفت و دولت اسرائیل مصمم شد تا در طول دوازده سال، ۸۶۲ میلیون دلار مبلغ این غرامت را دریافت کند.
f.r
مهاجران تازه‌وارد عراقی به اسرائیل، در دورهمی‌های خود گاهی اوقات این شعر را با هم زمزمه می‌کردند: تو چه کردی بن گوریون؟ /همهٔ ما را قاچاق کردی! / و ما به‌خاطر اتفاقات گذشته از شهرهایمان دل کندیم و به اسرائیل آمدیم / ای کاش حداقل سوار بر الاغ‌ها آمده بودیم تا به این زودی‌ها نمی‌رسیدیم / و آه که چه ساعت نحسی بود آن ساعت / برود به درک آن هواپیمایی که ما را به اینجا آورد.
f.r
یکی از جوامع هدف صهیونیست‌ها، یهودیان ساکن بغداد، پایتخت عراق، بود. این جامعهٔ یهودیان، بیش از دوهزاروپانصد سال در آنجا حضور داشته‌اند. و اکنون هم مردمان آن، با آرامش و دوستی در کنار مسلمانان بغداد زندگی می‌کردند. در وهلهٔ اول، یهودیان بغداد تمایلی برای رفتن به اسرائیل نشان ندادند؛ اما پس از وقوع سری بمب‌گذاری‌هایی در مغازه‌های یهودیان و کنیسه‌ها و قهوه‌خانه‌ها، صدها هزار نفر از یهودیان عراقی برای رساندن هرچه زودتر خود به اسرائیل، سر و دست شکاندند. سال‌ها بعد، مجلهٔ اسرائیلی «هائولِم هازه» اعترافات یهودا تاگِر، جاسوس اسرائیلی را منتشر کرد. اسرائیلی‌ها با این هدف بمب‌گذاری‌های بغداد را طرح‌ریزی کرده بودند تا به موج مهاجرت یهودیان ساکن این شهر قوت ببخشند.
f.r
همان طور که بن گوریون هم به آن اذعان کرده بود، اسرائیل بدون مهاجرت نمی‌توانست امنیت خود را تأمین کند. (۱۳) به همین علت، آژانس‌های صهیونیست و دولت جدید همهٔ توان خود را گذاشتند تا از طریق مزایایی همچون اعطای شغل و خانه و زمین، یهودی‌ها را از سراسر جهان به مهاجرت به اسرائیل ترغیب کنند.
f.r
فلسطینی‌هایی که در اسرائیل زندگی می‌کردند، برای گرفتن شهروندی باید هفت‌خان را پشت سر می‌گذاشتند. آن‌ها باید ثابت می‌کردند که در زمان جنگ در فلسطین حضور داشته‌اند و نیز باید نشان می‌دادند که کمی هم عبری بلد هستند؛ اگرچه با همهٔ این‌ها، طی مذاکرات در کنست بر سر قانون ملیت که این مواد در آن مطرح شده بود، موشه شِرِت، وزیر امورخارجهٔ اسرائیل، از همکاران خود به‌خاطر آسان‌گرفتن به خارجیان، یعنی اعراب فلسطینی، انتقاد می‌کرد.
f.r
فوزی الاَسمَر، روزنامه‌نگار فلسطینی، در کتاب خود به‌نامِ عرب‌بودن در اسرائیل، شرح می‌دهد که در کودکی وقتی یک روز صبح برای چیدن انجیر به باغ خانوادگی‌شان رفته بود، چه اتفاقی برایش افتاده است. ماجرا از این قرار بوده است که شهرک‌نشین مسلحی جلوی او را می‌گیرد؛ اما وقتی او از ایستادن سر باز می‌زند، شهرک‌نشین او را به ادارهٔ پلیس می‌برد و در آنجا مأمور پلیس از او بازجویی می‌کند: تو دزد کوچک، خجالت نمی‌کشی که داشتی دزدی می‌کردی؟ من دزدی نمی‌کردم. آنجا باغ خودمان و مال پدرم است. من فقط رفته بودم که انجیر بچینم. ما اینجا چیزی به‌اسم «مال خودمان» نداریم. هرچه هست مال یهودی‌هاست، فهمیدی؟
f.r
در بین سال‌های ۱۹۴۸ تا ۱۹۵۰، سیصدوپنجاه شهرک از سصیدوهفتاد شهرک تازه‌تأسیس یهودی‌نشین، بر روی زمین‌های غصب‌شده از فلسطینی‌ها ساخته شد.
f.r
اسرائیل از مقررات دفاعی استفاده کرد تا در مناطقی همچون الجلیل و المثلث و النقب که اکثر فلسطینی‌ها در آن ساکن بودند، حکومت‌نظامی برقرار کند. بن گوریون علت این امر را چنین شرح می‌دهد: «هدف تشکیل حکومت‌نظامی بود تا از حقوق شهرک‌نشین‌های یهودی در تمام کشور دفاع کنیم.»(۳) آن‌هم با این هدف که زمین فلسطینی‌ها را مصادره کرده و مقاومتشان را در هم بشکنند.
f.r
رهبران صهیونیست، به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی کرده بودند که شخصیت عربی فلسطین کاملاً از بین برده شود. آن‌ها می‌خواستند اسرائیل را همان گونه بنا کنند که در شعارهای صهیونیسم آمده بود: «همان قدر یهودی که انگلستان انگلیسی است.»
f.r
دولت جدید اسرائیل، با فروکش‌کردن آتش جنگ، کار پاک‌سازی خاطرهٔ فلسطین از اذهان را به‌سرعت آغاز کرد: چاپخانه‌های نشریات چاپ انبوه نقشه‌هایی را در دستور کار خود قرار دادند که در آن حدود و ثغور اسرائیل همراه با نام جدید این سرزمین مشخص شده بود؛ نویسندگان، با سرعت هرچه تمام‌تر، مشغول تصحیح نسخ خطی شدند و نام فلسطین را از آن‌ها پاک کردند؛ ویراستاران، کتاب‌های درسی تاریخ را بازنگری کردند؛ علائم جاده‌ای به زبان عبری، مسافران را به‌سمت شهرهای باستانی فلسطین با اسامی جدیدشان هدایت می‌کرد؛ شهر پرجنب‌وجوش بندری یافا، به‌اجبار با تل‌آویو ادغام و به «تل‌آویویافو» تبدیل شد
f.r
کشاورز عرب به مأمور ادارهٔ اراضی اسرائیل گفت: «این چه پیشنهادی است که به من می‌دهید؟! آیا سرزمین من فقط دویست پوند به‌ازای هر دونام (یک کیلومتر مربع) می‌ارزد؟» مأمور اسرائیلی در پاسخ گفت: «این سرزمین مال تو نیست، مال ماست. و ما هم فقط دستمزد «پاسبانی»‌ از آن را به شما می‌دهیم؛ یعنی کاری که همهٔ شما برای ما انجام داده‌اید. شما دوهزار سال از سرزمین ما مراقبت کرده‌اید و ما نیز اکنون حساب آن را با شما صاف می‌کنیم. ولی این زمین‌ها همیشه از آن ما بوده است.»
f.r
جوانان فلسطینی به‌خوبی شاهد آن بودند که قدرت‌های غربی چگونه از همان ابتدا در شکل‌گیری اسرائیل نقش داشتند. و از همین رو نیز، در بیروت و امّان و دمشق، آن‌ها به دیگر تظاهرات‌کنندگان می‌پیوستند تا با راهپیمایی مقابل سفارت آمریکا و آژانس اطلاعاتی ایالات متحده، به رشد فزایندهٔ دخالت‌های این کشور در خاورمیانه اعتراض کنند.
f.r
سعید کِواش، مردی لاغراندام از مَیرون، روستایی نزدیک مرز لبنان، می‌گوید: «من می‌خواهم به خانهٔ خودم برگردم و تا آخر هم بر این خواسته‌ام پافشاری می‌کنم. فرقی هم نمی‌کند آن‌ها چه پیشنهادی در ازای آن به من بدهند. هیچ‌کجا در این دنیا، حتی کاخ سفید ترومن، برای من جای خانه‌ام را نمی‌گیرد.»
f.r

حجم

۲٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۵۶ صفحه

حجم

۲٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۵۶ صفحه

قیمت:
۴۸,۰۰۰
۱۴,۴۰۰
۷۰%
تومان