بریدههایی از کتاب سرنوشت فلسطین
۴٫۰
(۲۱)
فلسطینیها همگی تنها برای یک چیز آماده میشدند: بازگشت به خانه. مجلهٔ لایف در سال ۱۹۵۱ گزارش میدهد:
آوارگان خوششان نمیآید که بهخاطر ازدستدادن خانه و زمینهایشان، به آنها صدقه داده شود. آنها نمیخواهند که به جای دیگری فرستاده شوند. تنها خواستهٔ آنها این است که به خانه برگردند؛ جایی که مالکیت آن برای خودشان است.
f.r
سیصدهزار نفر از فلسطینیها در اردوگاههایی ساکن شدند که در زمینهایی بایر و متروک ساخته شده بودند؛ اردوگاههایی که از هرگونه تأسیسات بهداشتی و امکانات اولیهٔ درمانی خالی بودند. چند ماه ابتدایی دوران تبعید، همراه بود با اعلام شبانهٔ نام کشتگان جنگ توسط رادیو. با این کار، خانوادههای فلسطینی از سرنوشت خویشاوندان خود آگاه میشدند؛ چه آنهایی که در نزدیکیشان در تبعید به سر میبردند و چه آنهایی که در کمپهای دورتر یا فلسطین اشغالی ساکن شده بودند.
f.r
در این بین، مطبوعات آمریکایی به هیچ عنوان اسرائیل را بهخاطر اخراج آوارگان مقصر نمیدانستند. روزنامهها هنگام گزارش معضل این آوارگان، راه چارهٔ آن را خیلی ساده در نظر میگرفتند. از نظر آنها کشورهای عربی بهآسانی میتوانستند پذیرای تمام این آوارگان باشند
f.r
زمستان ۱۹۴۹ که برای ۷۵۰ هزار فلسطینی اولین زمستانی بود که در تبعید سپری میشد، بسیار سخت و سرد بود. برف در کوههای لبنان و الجلیل باریدن گرفته بود و هزاران خانواده در اطراف جادهها در حالی که با خستگی قدم برمیداشتند، بهدنبال سرپناهی برای خود بودند. خانوادههایی که کاشانهٔ خود را ترک کرده بودند و اکنون یا در غارها ساکن میشدند یا در چادرهای موقت پارهای که اگرچه وصلهشان کرده بودند، باز با بارش سنگین برف، پارچههای کهنهشان پاره میشد.
f.r
به شب بیاموز، رؤیای دیدن روستا را از من بگیرد.
و به باد بیاموز، عطر باغهای زردآلو را برایم نیاورد.
و به آسمان بیاموز، دیگر نبارد.
شاید اگر چنین شود، کشورم را فراموش کنم.
سرودهای از راشد حسین.
f.r
بیش از ۷۵۰ هزار فلسطینی از سرزمین خود بیرون شدند تا دولت اسرائیل شکل بگیرد. (۲۷) ملک عبدالله هم با افزودن کرانهٔ باختریِ فلسطین به سرزمین خود، نام پادشاهی پهناور خود را از «فرا اردن» به «اردن» تغییر داد. و ملک فاروق، پادشاه مصر، نیز ادارهٔ نوار غزه را در دست گرفت تا به این ترتیب، دیگر واژهٔ فلسطین از نقشههای غربیان بهکلی پاک شود.
f.r
ترس و تنفر از مردمان «نامتمدن و عقبماندهٔ» عرب در خاورمیانه تا کرهایهای آن سوی جهان، در بین مردم آمریکا موج میزد.
f.r
اتحادیهٔ عرب، شتابان، از کشورهای عضو خود خواست تا نیروهای عادی ارتش خود را به فلسطین اعزام کنند. آنها مأموریت یافته بودند تا فقط از مناطقی محافظت کنند که طبق برنامهٔ جداسازی به اعراب داده شده بود؛ اما این نیروها به بدترین شکل ممکن تجهیز شده بودند و هیچ فرماندهی واحدی هم نبود تا به عملیاتهای آنان سامان ببخشد؛ زیرا ملک عبدالله، پادشاه اردن که فرماندهی کل این نیروها را بر عهده داشت، همزمان سرگرم مذاکره با انگلیسیها و صهیونیستها بود تا بلکه بتواند قسمتی از خاک فلسطین را به چنگ آورد.
f.r
در آوریل خونین سال ۱۹۴۸، هشت حمله از سیزده حملهٔ عمدهٔ نظامیان صهیونیست، به شهرهایی انجام شده بود که بر اساس طرح سازمان ملل جزو خاک دولت اعراب قرار گرفته بودند. (۱۴) تا روز ۱۵ می که انگلیسیها به دوران حکومت طولانی خود بر فلسطین پایان دادند، نزدیک به سیصدهزار فلسطینی از سرزمین خود رانده شده و در حالی که هیچ امیدی به آینده برایشان باقی نمانده بود، در درهٔ اردن و سوریه و لبنان ساکن شده بودند. در این بین، آژانس یهود هم با بیاعتنایی اعلام کرد که خروج اعراب از فلسطین تنها بهدلیل «جنون ناشی از فرار» بوده است و نه چیز دیگری.
f.r
عملیات نابودی دیر یاسین که بسیار ماهرانه توسط صهیونیستها در بین مردم صدا کرده بود، باعث شد تعداد زیادی از خانوادههای فلسطینی از ترس وقوع جنایات مشابه آن، فلسطین را ترک کنند. و برای همین هم، طی حملهٔ مشترک ایرگان و هاگانا به ناحیهٔ فلسطینینشین حیفا، اخبار کشتاری که دوازده روز پیش [در دیر یاسین] رخ داده بود، موجب شد تا بسیاری حاضر به ترک خانههای خود شوند.
f.r
دیر یاسین، روستایی آرام و ساکت بود. ساکنان آن نهایت همکاری را با آژانس یهود انجام داده بودند و نگذاشته بودند تا سربازان عرب به روستایشان وارد بشوند. (۸) اما روز نهم آوریل، سربازان ایرگان به روستا ریختند و فقط پانزده دقیقه به ساکنان آن فرصت دادند تا خانههایشان را ترک کنند. پس از آن یگانهای ایرگان به روستا حملهور شدند و با خونسردی تمام، در عرض چند ساعت، ۲۵۴ مرد و زن و کودک را به قتل رساندند.
f.r
در زمستان ۱۹۴۸، نیروهای هاگانا و ایرگان حملات شبانهٔ خود علیه روستاهای اعراب را آغاز کردند. اما هدف هاگانا از این تجاوزها، مجازات اعراب نبود؛ بلکه فقط قصد داشت تا به آنها هشدار داده باشد. آنها با حمله به روستاهایی که هیچگونه مشارکتی در مبارزات نداشته بودند، قصد داشتند تا اشراف و قدرت تسلط خود بر آنها را به نمایش بگذارند.
f.r
فلسطینیها در قالب یگانهای کوچک چریکی و شبهنظامیان روستایی و نیرویی نهچندان مجهز بهنامِ «ارتش آزادیبخش عرب»، متشکل از هزار فلسطینی و سههزار داوطلب از دیگر کشورهای عربی، میجنگیدند. مردم فلسطین تا آنجا که میتوانستند، از مبارزان خود پشتیبانی کردند.
f.r
روز ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷، با اعلام خبر جداسازی در فلسطین، صهیونیستها شروع به جشن و پایکوبی در خیابانها کردند
f.r
بریتانیای کبیر که قادر نبود با وقوع این خرابکاریها در فلسطین مدارا کند و فشار مضاعف ایالات متحده را نیز نمیتوانست تاب بیاورد، در سال ۱۹۴۷ اعلام کرد که مسئلهٔ فلسطین را در سازمان ملل مطرح خواهد کرد. چیزی که به نظر میرسید بیشتر شبیه به اعلام قیمومیت آمریکا بر فلسطین باشد؛ زیرا اینک ایالات متحده با بالاگرفتن درگیریها در فلسطین، تمامقد پشت صهیونیستها ایستاده بود.
f.r
صهیونیستهای آمریکایی تنها در سالهای ۱۹۴۶ و ۱۹۴۷ توانستند بیش از صدوسیمیلیون دلار به فلسطین ارسال بکنند. (۳) از طرف دیگر، روزنامههای آمریکایی نیز بهطور گسترده بریتانیا را محکوم کردند و خواستار صدور مجوزهای مهاجرتی برای آژانس یهود بودند. و درست در چنین شرایطی بود که هرکسی برخلاف صهیونیسم موضع میگرفت، بهسرعت بر او برچسب یهودیستیز زده میشد.
f.r
در طول جنگ، بریتانیا بابت تأمین مالی عملیاتهای جنگی خود، زیر بار بدهی گستردهای به آمریکا رفته بود؛ ولیکن این کمکهای آمریکاییها که «اجاره به شرط تملیک» نامیده شده بود، شروط سختگیرانهای در بر داشت. برای دریافت این کمکها، انگلیسیها مجبور شدند که امپراتوری خود را گرو بگذارند تا بتوانند همچنان به مبارزه با نیروهای محور ادامه دهند؛ اما برای ایالات متحده این کمکها ابزاری بود تا مسیر نفوذ آمریکا به اقتصاد این کشورها باز شود.
f.r
عربستان سعودی: جایی که ذخایر نفت آن منبع بسیار عظیمی از قدرت فراهم آورده است و یکی از بهترین هدایای زمینی در تمام تاریخ به حساب میآید.
یادداشت وزارت امورخارجهٔ آمریکا به ترومن، ۱۹۴۵.
f.r
در طول جنگ، منافع ایالات متحده در خاورمیانه و نفت آن سر به فلک کشیده بود. در ۱۹۴۲، یک سال پس از ورود آمریکا به جنگ، سی.ال.سالزبرگر، خبرنگار نیویورکتایمز، خاورمیانه را بهعنوان «مهمترین و تنها منطقهٔ جغرافیایی جنگ» توصیف میکند؛ (۱۵) چراکه رهبران ایالات متحده بسیار تمایل داشتند تا انگلیسیها را از منطقه بیرون کنند و رویکرد ضدانگلیسیای هم که صهیونیستها به خود گرفته بودند، با برنامهٔ آنها کاملاً تطابق داشت.
f.r
اما دفاع و نجات جان یهودیان اروپایی برای صهیونیستها اولویت نداشت. در ۱۹۴۳، یعنی سال قیام ورشو، اسحاق گرینبائم، سرپرست کمیتهٔ صهیونیستی نجات یهودیان، میگوید:
اگر از من بپرسند که «میتوانی از UJA (صندوق ذخیرهٔ یهودیان) برای نجات جان یهودیان پول قرض بگیری؟»، من خواهم گفت: «نه! و باز هم نه!» چراکه بهنظرم، ما باید [اینگونه] جلوی موج افرادی را که اهمیتی برای فعالیتهای صهیونیستی قائل نمیشوند، بگیریم.
f.r
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۵۶ صفحه
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۵۶ صفحه
قیمت:
۴۸,۰۰۰
۱۴,۴۰۰۷۰%
تومان