بریدههایی از کتاب فتح خون
۴٫۳
(۶۹۵)
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مكن
كه خواجه خود روش بندهپروری داند
اگرنه، آن شرطْ تعلقی است كه حجاب راه میشود و تو را از پیوستن به جمع احرار بازمیدارد. آن شرطْ قلّادهای است كه شیطان بر گردن تو انداخته است و با آن تو را از صحرای كربلا و از ركاب حسین (ع) میرباید.
bahar narenj
داد از آن اختیار كه تو را از حسین جدا كند!
عبدالحســــــین
خون حسین و اصحابش كهكشانی است كه بر آسمانِ دنیا راه قبله را مینمایاند. بگذار اصحاب دنیا ندانند. كِرم لجنزار چگونه بداند كه بیرون از دنیایی كه او تن میپرورد، چیست؟ زمین و آسمان او همان است، و اگر او را از آن لجنزار بیرون كشند، میمیرد.
امت محمد را آن روز جز حسین ملجأ و پناهی نبود. چه خود بدانند و چه ندانند، چه شكر نعمت بگزارند و چه نگزارند، واقعۀ عاشورا دروازهای از نور است كه آنان را از ظلمآباد یزیدیان به نورآباد عشق رهنمون میشود...
HN
این رسم فریبكاران است: نام محمد را بر مأذنهها میبرند، اما جان او را كه علی است، دشنام میدهند.
Morteza
آن شراب طهور را كه شنیدهای، تنها تشنگان راز را مینوشانند و ساقیاش حسین است؛ حسین از دست یار مینوشد و ما از دست حسین.
M.M. SAFI
اگر كسی بینگارد كه جدایی دین از سیاست تفكری است خاصِ این عصر، در اشتباه است. بیاید و ببیند كه اینجا نیز، نیم قرنی پس از حجةالوداع، همان انگار باطل حاكم است. حكام جوْر را در همۀ طول تاریخ چارهای نیست جز آنكه داعیهدار این اندیشه باشند، اگرنه، مردم فطرتاً پیشوایان دین را به حكومت میپذیرند و حق هم همین است
Hawra
سرانجامِ كار ما، بلااستثنا، انعكاس چهرۀ باطن ماست در آیینۀ دهر.
h.s.y
«ضحاك بن عبدالله مشرقی» را كه میشناسی! عصر عاشورا از جبهۀ حق گریخت بعد از آنكه صبح تا شام را در ركاب امام شمشیر زده بود. خوفْ فرزند شك است و شكْ زاییدۀ شرك و این هر سه، خوف و شك و شرك، راهزنان طریق حقاند... كه اگر با مرگ اُنس نگیری، خوفْ راهِ تو را خواهد زد و امام را در صحرای بلا رها خواهی كرد.
م.دهقان
زینب كبری گنجینهدار عالم رنج است. او را اینچنین بشناس! او محمل گرانبارترین رنجهایی است كه در این مباركه نهفته: لَقَدْ خَلَقْنَا الْاِنْسانَ فی كَبَدٍ. او وارث بیتالاحزانِ فاطمه است و بیتالاحزانْ قبلۀ رنج آدمی است.
h.s.y
گِل وجود آدمی خاك فقر است كه با اشك آمیختهاند و در كورۀ رنج پختهاند.
h.s.y
عجب تمثیلی است این كه علی مولود كعبه است... یعنی باطن قبله را در امام پیدا كن! اما ظاهرگرایان از كعبه نیز تنها سنگهایش را میپرستند. تمامیت دین به امامت است،
h.s.y
ما كوفیان را بیوفا میدانیم، مظهر بیوفایی، و این حق است؛ اما آیا نباید پرسید كه از كوفه گذشته، چرا از مكه و مدینه و بصره و دمشق نیز دستی به یاری حق از آستین بیرون نیامد جز آن هفتاد و چند تن كه شنیدهاید و شنیدهایم؟ اگر نیك بیندیشیم، شاید انصاف این باشد كه بگوییم باز هم كوفیان! كه در آن سرزمین اموات، جز از كوفه جنبشی برنخاست؛ باز هم كوفیان!
نون صات
و از آن پس، كدام دلی است كه با یاد او نتپد؟
Atiyeh
چه باید گفت با سبكباران ساحلها كه بیخبر از بیم موج و گردابی اینچنین هایل، آنجا بر كرانههای راحت و فراغت و صلح و سِلم غنودهاند؟ آیا جای ملامتی هست؟
Atiyeh
و سرّ آنكه آتش بر ابراهیم گلستان میشود نیز یقین است.
Atiyeh
آه از آن هنگام كه عالَم خلقت یكسره بر انتقام خونِ بهناحقریختۀ حسین قیام كند!
Atiyeh
«خدایا، قطرات باران را بر آنان حبس كن و آنان را همانند قوم یوسف به قحط سالهایی همآنچنان گرفتار كن و بر سرشان آن غلام ثقفی را مسلط كن كه از كاسههای تلخ ذلت سیرابشان كند و در میان آنان كسی را باقی نگذارد جز آنكه در برابر قتلی به قتل رسانَد و یا در برابر ضربتی، ضربتی زند و اینچنین، انتقام من و دوستانم و اهل بیت و شیعیانم را از اینان بازستانَد، كه ما را تكذیب كردند و واگذاشتند. و تویی آفریدگار ما كه بر تو توكل میكنیم و صیرورت ما به جانب توست.»
Atiyeh
آیا این گفتۀ رسول خدا (ص) دربارۀ من و برادرم به شما نرسیده است كه این دو، سرور جوانان بهشتیاند؟
Atiyeh
آل كسا در انتظار خامس خویشاند
Atiyeh
فرات تشنه است و بیابان از فرات تشنهتر و امام از هر دو تشنهتر.
Atiyeh
حجم
۱۵۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۵۱ صفحه
حجم
۱۵۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۵۱ صفحه
قیمت:
۲۸,۱۰۰
۱۴,۰۵۰۵۰%
تومان