بریدههایی از کتاب برف بهاری
۴٫۳
(۱۹)
گفته میشد که این ساختمان یکی از چهار خانه در سراسرِ ژاپن است که میتوان بدونِ کندنِ کفش به آن وارد شد ـ البته اقامتگاه مارشال اویاما نخستینِ آنها به شمار میرفت.
لیلی هستم.
بالاخره ساتوکو که زیر چترِ نیمهبازِ تادشینا از هجومِ برف در امان بود، در حالی که کیمونویی ارغوانی به تن و شنلی به همان رنگ بر دوش داشت در درگاه خانه ظاهر شد و پیش از آن که قدم بیرون بگذارد، سرش را خم کرد و دستهایش را نیز با هم روی سینهاش گذاشت. با دیدنِ چنین زیباییِ فوقالعادهای، قلب کییوآکی در سینه فشرده شد، گویی ناگهان از چهارچوبِ آن دَرِ کوچک به میانِ برفی که میبارید تودهای ارغوان پاشیده باشند.
کاربر ۱۳۲۸۳۶۰
آه از تنهایی ـ که جان را به آتش میکشد. به سوپ غلیظ و داغی میماند که نمیشود آن را توی دهان تحمل کرد مگر آن که چندین و چندبار به آن فوت کنی
نسیم رحیمی
هیچ جای شگفتی نبود. اندوه و خشم، و بروزِ احساساتِ دیگر، همه اشتباههایی بود که به آسانی از اذهانِ کور و کودن و غیرظریف سر میزد.
نسیم رحیمی
انسان برای آن که بتواند گناهی را پاک کند که آن چنان با توهین به مقدسات درهم آمیخته، باید به گناه دیگری دست یازد
نسیم رحیمی
تنها نکتهی مهم این است که من عادت کردهام تو را خیلی زیاد دوست داشته باشم. و خوشبختی چیزیست که مدتها پیش آن را پشتِ سرم جا گذاشتم.
نسیم رحیمی
آیا این احمقانه نیست که بهرغمِ آنکه میدانیم هیچ چیز برای همیشه ادامه ندارد، بخواهیم برای داشتنِ چیزی تا ابد پا فشاری کنیم؟
نسیم رحیمی
انسان ممکن است به سختی با بحثی معقولانه تحتِ تأثیر قرار گیرد؛ در حالی که امکان دارد با کوچکترین بازیِ احساساش به آسانی برانگیخته شود و به راه آید، حتی اگر این بازی بهانهای بیش نباشد.
نسیم رحیمی
چه کسی میداند؟ شاید مردهها در نوعِ خودشان پدید آورندهی زندگیهای زیادی میشوند. شاید آنها همواره از سرزمینِ خودشان به سوی ما خیره شدهاند، به شهرهامان، مدارسِمان، شیروانیهای دود زدهی کارخانههامان، و به هر یک از ما نگاه میکنند، به هر یک از ما که یکی یکی از مرگ به سرزمینِ هستی بازگشتهایم.
'' آنچه میخواهم بگویم این است که شاید تناسخ چیزی بیشتر از آن مفهومی نیست که دیدگاه عادیِ هستیِ ما را نسبت به مرگ در جهتِ مخالف خود بر میگرداند، مفهومی که توجیه کنندهی زندگی از نقطه نظرِ مردگان است، آیا متوجه منظورِ من هستید؟
نسیم رحیمی
آقای جوان، فقط یک نگاه به او بیندازید، هیچ فکر میکنید که این زن یک قاتل باشد؟ این حقیقت دارد که گفتهاند هرگز نمیشود یک کتاب را از روی جلد آن شناخت!
نسیم رحیمی
شگفتآور است که انسان فقط با پیروی از احساساتش زندگی کند، زیرا در این صورت به پرچمی میماند که تابعِ وزشِ نسیم است. این گونه زیستن ایجاب میکند که انسان همواره پیرو خط سیرِ طبیعیِ زندگی باشد، چرا که اطاعت از طبیعت زیربنای آن را تشکیل میدهد. زیستنِ از روی احساسات، بیزاری از هر نوع قیدوبند را میطلبد ـ حال منشأ آن هر چه میخواهد باشدـ
نسیم رحیمی
این واقعیت دارد که میگویند یک زن دوستیِ بینِ مردان را به نابودی میکشاند،
نسیم رحیمی
بر طرف شدنِ نگرانیها به لحظهی بیدار شدن با اکراه از خوابی خوش و شیرین میماند و سر و کله زدنِ پلکهای خوابآلوده با آن پرتو آفتابِ صبحگاهی، که به پلکها تابیده، در حالی که پلکها آرزو دارند همچنان خود را به کوچکترین ذراتِ باقی ماندهی بیهوشی بیاویزند و آن را در خود حفظ کنند. این همان لحظهایست که میتوان آن را شیرینترین لحظهی خواب پنداشت.
نسیم رحیمی
پافشاریِ متعصبانه دربارهی هر چیز، نوعی بیماریست، نه بیماریِ جسمی، بلکه بیماریای که ذهنِ آدمی را در چنگالِ خود میفشرد و آن را از کار میاندازد.
نسیم رحیمی
برخی اوقات مسیر کلیِ زندگیِ انسان به خاطر یک لحظه مکث کاملا در جهتِ دیگری منحرف میشود و تغییرِ مسیر میدهد. این لحظه مانند تا زدنِ یک برگ کاغذ است. در چنین موردی، قسمتِ زیرینِ کاغذ دقیقآ رو قرار میگیرد و قسمتِ بالاییِ کاغذ را تشکیل میدهد، در حالی که آن قسمتی که پیشتر کاملا قابلِ رؤیت بود، حالا دیگر برای همیشه ناپدید شده است.
نسیم رحیمی
ترویجِ حسنِ نیت در میانِ انسانها، در نهایت کاریست بس دشوار و لازمهی آن شاید داشتنِ مقدار زیادی عقل و پختگیست
نسیم رحیمی
آیا روزگاری بدسگالتر از این هم هنوز پیش روست؟ مردان تنها به پول و زن میاندیشند. مردان همگی آن چه را که در خور مردان است به دستِ فراموشی سپردهاند.
نسیم رحیمی
معمولا نافذ بودنِ نگاه در یک زن حالتی مبتذل تلقی میشد، اما ساتوکو حالتِ خاصِ خودش را داشت و به گونهای در دیگران نگاه میکرد که به طور مجذوبکنندهای خوشایند و ملیح به چشم میآمد.
نسیم رحیمی
«انسانی که در ارتباط با کلیهی جانداران بر هر آن چه که بر زبانش جاری میشود، از ذهناش میتراود، و از جسماش سر میزند احاطهی کافی داشته باشد، انسانی که بر شهوت و خشماش لگام بزند، به کمال دست خواهد یافت و آزادیِ مطلق از آنِ او خواهد بود.
ـ «شایسته است که هر مردی خردِ فطریِ خود را در راه تمیز دادنِ تبعیت یا عدمِ تبعیتِ روحاش از قانون به کار گیرد و این که تمامیِ روح و جانش را وقفِ اطاعتِ وفادارانه از قوانین سازد.
نسیم رحیمی
ـ «اعمالِ بشر ناشی از جسم، گفتار و پندارِ اوست و به خیر یا شر منجر میشود.
ـ «در این جهانِ خاکی، روح در ارتباط با جسم به سه طریقِ خیر، بیتفاوت و شر عمل میکند.
ـ «آن چه که از روحِ یک انسان سر میزند، روحش را، آن چه که از گفتارِ انسان سر میزند، گفتارش را، و آن چه از جسمِ او بر میخیزد، جسماش را شکل میدهد.
ـ «هر آن کسی که در جسماش مرتکبِ گناه شود، در عمرِ بعدی به درخت یا علف تبدیل خواهد شد، هر آن کسی که در گفتارش مرتکب گناه شود، به گونهی حیوان یا پرنده بدل خواهد شد و آن کس که در روحاش مرتکب گناه شود در تولد دوبارهاش در پستترین طبقات جای خواهد گرفت.
نسیم رحیمی
حجم
۵۵۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۶۴۰ صفحه
حجم
۵۵۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۶۴۰ صفحه
قیمت:
۲۸۰,۰۰۰
تومان