![کتاب کتابخانه نیمه شب اثر مت هیگ کتاب کتابخانه نیمه شب اثر مت هیگ](https://img.taaghche.com/frontCover/121272.jpg?w=200)
بریدههایی از کتاب کتابخانه نیمه شب
۴٫۱
(۷۳)
در این زندگی خیلی در شبکههای اجتماعی فعال نبود که این معمولاً نشانۀ خوبی است.
Maryam
«زندگی بر پایۀ یه سری الگوئه... یه سری ریتم. وقتی که توی یه زندگی گیر کردیم خیلی آسونه که با خودمون تصور کنیم تموم ناراحتیها، اتفاقات بد، ترسها و شکستها درنتیجۀ وجود توی اون زندگی مشخصه. اینها نتیجۀ یه روش خاص از زندگی هستن نه محصول خود زندگی. منظورم اینه که همهچیز خیلی آسونتر میشد اگه ما این رو میفهمیدیم که هیچ نوعی از زندگی وجود نداره که ضمانت کنه بر اساس اون ما از دست غم و ناراحتی در امانیم. این غم ذاتاً بخشی از ساختار خوشبختیه. نمیتونی این دو تا رو جدا از هم داشته باشی. معلومه که درجات و مقدارشون باهم متفاوته. ولی زندگیای وجود نداره که بتونی توی اون همیشه شاد باشی. تصور وجود چنین زندگیای هم فقط موجب غم بیشتر توی زندگیحال حاضر آدم میشه.»
کاربر ۲۵۷۰۵۵۲
نورا دریافت که آدم میتواند تا جای ممکن در زندگیاش صادق باشد، اما مردم فقط وقتی حقیقت را میپذیرند که به واقعیت خودشان نزدیک باشد. همانطور که تورو مینویسد: ’مهم نیست به چه چیز مینگری، مهم این است که چه میبینی.‘
کاربر ۴۸۴۳۵۳۳
این یکی از قوانین زندگی بود-هرگز به کسی که تعمداً با نیروهای خدماتی کمدرآمد بیادبی میکند اعتماد نکنید
سارا شاه
’دانش واقعی آن است که بدانی هیچ نمیدانی‘
کاربر ۷۱۱۶۳۹۱
یک شخص مانند یک شهر میماند. نمیتوانی اجازه دهی چند منطقهٔ دوستنداشتنی تو را از کل آن محروم کند. ممکن است قسمتهای کوچکی از آن را دوست نداشته باشی، چند کوچه یا مناطق مسکونی کهنه و کثیف، ولی چیزهای خوب شهر ارزش ماندن در آن را دارند.
M.T
«ما فقط چیزهایی رو میدونیم که درک میکنیم. هر چیزی رو که تجربه میکنیم درنهایت این درک ما از اون چیزه. ’مهم نیست به چه چیز نگاه میکنی، مهم این است که چه چیزی میبینی.‘»
کاربر ۴۸۴۳۵۳۳
بعضی وقتها این احساس که شرایطموجود مانند تلهای میماند که درونش گیر کردهایم، درحقیقت حقۀ ذهن ماست. نورا برای خوشحال بودن نیازی به یک تاکستان یا غروب آفتاب کالیفرنیا نداشت. حتی به یک خانۀ بزرگ و یک خانوادۀ بیعیبونقص هم نیاز نداشت. او فقط نیاز به پتانسیل و نیرویمحرکۀ درونی داشت و او هر چیز که نبود پر از پتانسیل و استعداد بود. تعجب کرده بود که چرا پیشتر متوجه آنها نشده بود.
کاربر ۴۸۴۳۵۳۳
’شفقت و مهربانی اساس اخلاقیات است.‘ شاید اساس زندگی هم باشد.
Fatemeh
«گروهها هیچوقت دوام نمیآرن. ما مثل بارون شهابسنگ بودیم. قبل از اینکه شروع کنیم تموم شد.»
کاربر ۵۱۶۲۲۶۹
حجم
۲۹۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه
حجم
۲۹۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه
قیمت:
۴۵,۰۰۰
تومان