بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب از قیطریه تا اورنج کانتی | صفحه ۶ | طاقچه
تصویر جلد کتاب از قیطریه تا اورنج کانتی

بریده‌هایی از کتاب از قیطریه تا اورنج کانتی

نویسنده:حمیدرضا صدر
انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۱۰۱ رأی
۴٫۰
(۱۰۱)
سقوط از پرتگاه با حرکت تند به‌مراتب تحمل‌پذیرتر از سقوط با حرکت آهسته است. حرکت آهسته یعنی طولانی‌تر شدن دوران درد کشیدن، و درد به‌راستی نفرت‌انگیز است.
Fa Ne
ریزریز. راستی آدمی چه حقیر است برابر رخدادها. آن که می‌رود و نمی‌خواهد برود. آن که می‌ماند و نمی‌خواهد بماند و نمی‌داند کِی خواهد رفت. مرگ ماجرا نیست. نه، نیست.
DHYANA
«… از دورونزدیک یه نفر داره جار می‌زنه جار / آهای غمی که مثل یه بختک رو سینهٔ من شده‌ای آوار / از گلوی من دستاتو بردار، دستاتو بردار از گلوی من…» این آوازهای ایرانی جان می‌دهند برای عزاداری. شایستهٔ خواندن پشت‌سر هر تابوتی.
DHYANA
قشنگی‌اش این است که از وادی نخبه‌گرایی فاصله می‌گیری و مراوده‌ات را در چیزهای بیش‌ازحد ساده و کوچولو خلاصه می‌کنی. نه دنبال بده‌بستانی، نه پز دادن و نه ایجاد رابطه‌ای مستمر.
DHYANA
این بدن زخم‌خورده انسان نیست و انسانیت را خود آدم می‌سازد و نه طبیعت مادی. انسان بیش‌تر ذات است تا نوع. بیش‌تر مهربانی است اگر بتواند آن را ابراز کند.
DHYANA
مرگ نوع اول، مرگ بی‌درد در دل حادثه و مرگ نوع دوم، یعنی جان دادن تدریجی با درد و شکنجه. یکی بی‌مقدمه و یکی با پیش‌درآمد و پس‌درآمد. یکی کوتاه و یکی بلند. یکی آمیخته با بهت و ناباوری و یکی با انتظاری طولانی و بدون شگفتی. کدام مرگ آسان‌تر است، کدام سخت‌تر؟ برای کی؟ چه می‌کشند آن‌ها که می‌روند و آن‌ها که می‌مانند؟
DHYANA
ساکت می‌شویم. نوعی خفقان دوطرفه. دوتا گلوی گرفته و دوتا زبان بندآمده. به این می‌گویند: هم‌کلامی بی‌زبانان.
DHYANA
حقیقت این است که هم پذیرفتن بیماری سدی می‌سازد برابر همه‌چیز و هم باور نکردنش. این است همان سکهٔ دورو باخت.
DHYANA
آه که چه‌قدر عادی بودن طعم شیرینی داشت.
DHYANA
اما وقتی فقط به زنده ماندن قناعت می‌کنید، سایر آرزوها و انگاره‌های‌تان به‌تدریج محو می‌شوند و شما می‌مانید و تجربه‌ای که خودتان کسب کرده‌اید، فقط خودتان.
DHYANA
معرکه است این احساس که غریبه‌ها تو را آدم کاملاً سالمی قلمداد می‌کنند. ولو این‌که ظاهرت چیزی نشانه نمی‌دهد. اما وقتی خودت می‌دانی چه بر سرت گذشته، چاره‌ای نداری جز نمایش بازی کردن. در حقیقت، بیماران جدی دو دسته‌اند. اهل ناله و اهل نمایش. تو اهل ناله نیستی و شده‌ای مرد اهل نمایش.
DHYANA
«خون چه ترکیب عجیبی داره، لوانا. هم نشونهٔ زندگیه و هم علامت مرگ.»
DHYANA
زیبایی از عشق می‌آید و عشق از توجه. توجه به چیزهای ساده و فروتنانه‌ای مثل گرفتن انگشتان یخ‌زدهٔ کسی که دوستش داری.
DHYANA
پدری که خس‌خس‌کنان می‌گفت: «آدم‌ها تنهان، تنهای تنها. تو خودتی، فقط خودت.»
DHYANA
این است شب آخر. شب لعنتی آخر. در آغوشش می‌کشی.
DHYANA
وقتی با چنین بیماری‌هایی روبه‌رو می‌شوید، درمی‌یابید نه‌تنها باید خودتان را دل‌داری دهید بلکه باید به اطرافیان‌تان هم آرامش ببخشید.
DHYANA
می‌خواهید ثابت کنید همان آدم گذشته‌اید که نیستید. می‌خواهید از ریخت نیفتید که افتاده‌اید. می‌خواهید وانمود کنید خونسردید، اما نیستید. تظاهر به از ریخت نیفتادن و خونسردی مضحک‌تان می‌کند.
DHYANA
جان کندن برای نفس کشیدن با ریه‌ای که نفسش به شماره افتاده. کشیدن نفس‌های کوتاه برای پرهیز از سرفه. نوشیدن جرعه‌جرعهٔ آب به عنوان مرهمی برای گلویی خراش‌دیده.
DHYANA
هفده ساعت کلنجار رفتن با پرسش «مگه نمی‌گفتن مرگ صدا نداره؟ پس چرا صدای این ناقوس هر روز بلند می‌شه و بلندتر؟»
DHYANA
می‌بردی، اما حالا بی‌تفاوت شده‌ای. نه به‌درستی طلوع خورشید را می‌بینی و نه غروبش را. نه شیرینی شکر را می‌فهمی و نه تندی فلفل را. وقتی آدم به چنین نقطه‌ای می‌رسد که زیر پایش چنین خالی می‌شود، هر لبخند مهربانانه‌ای را نیشی از سر تکبر می‌پندارد و هر موسیقی دلنشینی برایش می‌شود نغمهٔ عزا. همه‌چیز از سیاهی تا سفیدی برایش نشانی از بیماری و مرگ پیدا می‌کند، بی‌تعارف، همه‌چیز.
DHYANA

حجم

۳۳۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۳۳ صفحه

حجم

۳۳۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۳۳ صفحه

قیمت:
۷۴,۰۰۰
۳۷,۰۰۰
۵۰%
تومان