بریدههایی از کتاب اضطراب جایگاه اجتماعی
۲٫۴
(۲۲)
به گفته جورج الیوت، «تنها وظیفه اخلاقی رمان گسترش همدلی در میان مردم است».
Azade_sh
این را که بعضی کارها دیگر در نظر من و شما مانند گذشته مذموم نیستند تا حدودی مدیون کسانی هستیم که با اعتقاد راسخ زندگیشان را در خفا سپری کردند و در گورهایی بینام و نشان خفتند بدون اینکه کسی سراغشان را بگیرد.
Azade_sh
«تنها انتخاب این دنیا انتخاب بین تنهایی و ابتذال است.»
Azade_sh
تنها نقطهضعف این دیدگاه سودمند و روشنبینانه این است که تعداد دوستانمان کم میشود.
Azade_sh
همانطور که شوپنهاور سؤال کرده، «آیا یک موسیقیدان اگر میدانست همه مخاطبانش جز یکی دو نفر ناشنوا هستند، از تشویقهای آنها به خود میبالید؟»
Azade_sh
«افسوس که عبارت رذل پستفطرت در مورد تعداد زیادی از مردم دنیا مصداق دارد.» مردم یا پلیدند یا کودن.
Azade_sh
به گفته آرتور شوپنهاور، که خود نمونه بارز مردمگریزی فلسفی است: «با آگاهی یافتن از ماهیت سطحی و عبث افکار مردم، از تنگنظری، از احساسات حقیرشان، از انحرافات عقایدشان، و تعدد خطاهایشان، بهتدریج به آنچه در ذهنشان میگذرد بیاعتنا میشویم... آنگاه درمییابیم کسی که عقاید دیگران در نظرش ارزش بسیار دارد در واقع احترام بسیاری برایشان قایل شده که سزاوار آن نیستند.»
Azade_sh
چیزی را که متملقانه خرد جمعی میخوانیم در واقع همان بیخردی جمعی است
Azade_sh
«بدترین نظرها نظر عموم مردم است.»
Azade_sh
از آنجا که مشخصه بارز احساسات این است که معمولاً هدف اصلی را گم میکنند، فلاسفه توصیه کردهاند برای هدایت آنها به سمت هدف صحیح از قوه منطقمان استفاده کنیم
Azade_sh
اگر احساسات به حال خود رها شوند، قادرند همانقدر که به سمت افراط، خشم مهارگسیخته و خودتخریبی سوقمان میدهند، به سوی سلامت و فضیلت هدایتمان کنند.
Azade_sh
افراد مضطرب بیشتر از دیگران قادرند به موفقیت دست یابند.
Azade_sh
«آیا چیزی که از آن تمجید میشود بهتر میشود؟ اگر سنگ زمرد مورد تحسین قرار نگیرد زیباییاش را از دست میدهد؟ طلا، عاج، گل یا گیاهی کوچک چطور؟» مارکوس نه هنگامی که از خود تمجید میشنید اغوا میشد و نه هنگامی که به او توهین میشد رنجیدهخاطر.
Azade_sh
«شایستگی شما به شهادتی که دیگری در موردتان میدهد وابسته نیست»
Azade_sh
اسکندر، قدرتمندترین مرد آن روزگار, از او سؤال کرد که آیا میتواند کاری برایش انجام دهد یا نه. فیلسوف پاسخ داد: «بله. فقط کنار برو. جلو نور خورشید را گرفتهای.»
Azade_sh
وقتی سقراط تلی از طلا و جواهرات را دید که مردم در مراسمی با خود حمل میکردند با تعجب گفت: «ببینید چقدر چیز آنجاست که من نمیخواهم.»
Azade_sh
«جایگاه من در اجتماع نیست که مرا سعادتمند میسازد، بلکه قضاوتهایم است؛ قضاوتهایی که با من همراهاند... تنها همین متعلق به من است و کسی قادر به گرفتنشان نیست.»
اپیکتتوس
Azade_sh
«اذهان مردم برای شادیهای واقعی زندگی جایگاهی بس حقیر است.»
شوپنهاور
Azade_sh
کار مهمترین تعیینکننده میزان احترام و توجهی است که از آن برخوردار میشویم. دیگران بر اساس پاسخمان به سؤال شغلمان چیست ــ که طبیعتاً اولین سؤالی است که در دیدارهای جدید با آن مواجه میشویم ــ در مورد کیفیت جایگاهمان تصمیمگیری میکنند.
Azade_sh
اسمیت نوشته است در جوامعی که فرصتهای کافی برای تجارت و توسعه صنعت در اختیار ثروتمندان قرار داده میشود، «چنان از هر چیزی بهوفور تولید میشود که هم موجبات رضایت ستمگران و کاهلان فراهم میشود و هم خواستههای صنعتگران و دهقانان اجابت میگردد».
Azade_sh
حجم
۲٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۳۷ صفحه
حجم
۲٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۳۷ صفحه
قیمت:
۶۹,۰۰۰
۴۱,۴۰۰۴۰%
تومان