بریده‌هایی از کتاب سندروم دختر خوب

بسیاری از ما آن‌قدر از قدرت خود هراس داریم که آن را در درون خود دفن می‌کنیم تا مجبور به رویارویی با آن نباشیم.

ماهیت وجودی شما واقعیت معجزه‌آسای وجود خودتان و این حقیقت است که در عمق وجود خود شخصی خوب، خردمند و قوی هستید.

اعتقاد به جوهرهٔ وجودی به این معناست که ویژگی‌ها یا قابلیت‌های شما بیش از آن چیزی است که والدین یا دیگر افرادی که وظیفهٔ مراقبت از شما را به عهده داشته‌اند به شما یاد داده یا القا کرده‌اند. جوهرهٔ وجودی شما را ویژگی‌های ذاتی شما می‌سازند؛ ویژگی‌هایی که برای انسان بودن شما بیش از هر چیز اهمیت دارد. چند نمونه از این ویژگی‌ها عبارت‌اند از حقیقت، لذت، مهربانی، اراده، قدرت، آگاهی و آرامش.

جوهرهٔ وجودی چیزی نیست که بتوان آن را به دست آورد یا نابودش کرد. جوهرهٔ وجودی شما ربطی به ظاهر یا دستاوردهای ما ندارد. اما این امکان هم وجود دارد که ارتباط خود را با جوهرهٔ وجودی خود از دست داده یا فراموشش کنیم.

اگر فردی شما را آزار می‌دهد و به شما توهین یا خیانت می‌کند باید هوشیار باشید، چرا که ممکن است دوباره و دوباره این کارها را انجام دهد. منظورم این نیست که به رابطهٔ خود پایان دهید یا فرد مقابل را از شانس دوباره محروم کنید. منظورم این است که دیگر نمی‌توانید به‌طور تمام و کمال به او اعتماد کنید؛ حداقل تا زمانی که خود را دوباره به شما ثابت کند

افراد سوءاستفاده‌گر احترامی برای زنانی که به دیگران اجازهٔ بی‌احترامی و بدرفتاری بدهند قائل نیستند. این اجازه صرفاً شامل آسیب فیزیکی نیست و آسیب روحی را نیز در بر می‌گیرد. در حقیقت دادن شانس دوباره به فرد آزارگر باعث می‌شود تا او احترام کمتری برای شما قائل شود و این امر خود اجازهٔ سوءاستفاده و آزار بیشتر را به او می‌دهد.

شواهد حاکی از آن است که وقتی مردی یک‌بار خطوط قرمز را زیر پا گذاشته و روی کسی دست بلند می‌کند معمولاً این رفتار او تشدید خواهد شد. در واقع اگر مردی یک‌بار شما را هل داد احتمالاً دفعهٔ بعد محکم‌تر هلتان می‌دهد یا کتکتان خواهد زد. اگر یک‌بار توی گوشتان خواباند دفعهٔ بعد پای چشمتان را کبود خواهد کرد. دقیقاً به همین دلیل هم بسیار مهم است که وقتی پای آزار جسمی به میان آمد به او شانس دوباره ندهید.

توانایی ابراز آزادانهٔ خشم در برابر یکدیگر نشانهٔ یک رابطهٔ سالم و استوار است. روابطی که در آن یکی یا هر دو شریک زندگی نتوانند به‌راحتی به خشم خود اعتراف کرده یا به خشم و عصبانیت شریک زندگی خود توجه کنند، شکننده و پرفرازونشیب خواهند بود.

تحقیقات انجام شده نشان می‌دهند زوج‌هایی که آشکارا با یکدیگر مخالفت کرده و در مورد اختلافات خود بحث می‌کنند روابط طولانی‌تری دارند.

در یک خانوادهٔ به‌هم‌ریخته یا اختلاف و درگیری خیلی زیاد است یا خیلی کم. کم بودن اختلاف و درگیری نشانهٔ پنهان شدن آن است. در چنین شرایطی مشکلات و مسائل هیچ‌وقت به‌طور کامل حل‌وفصل نمی‌شوند و هیچ‌کس زحمت بحث و مشاجره به خود نمی‌دهد. متأسفانه دوری از اختلاف و درگیری باعث پیدایش تنش در بین اعضای خانواده می‌شود. از سوی دیگر وجود اختلاف و درگیری بیش‌ازحد می‌تواند منجر به آزار جسمی یا عاطفی شود. جو چنین خانواده‌ای پرتنش است و فرزندان نمی‌دانند کِی قرار است دوباره جنگ‌ودعوا راه بیفتد. جنگ‌ودعوا به بخش اصلی زندگی تبدیل می‌شود و فرزندان همیشه گوش‌به‌زنگ حملهٔ بعدی‌اند.

اگر می‌خواهیم با احساس خشم و عصبانیت خود روبه‌رو شویم باید خود را از لحاظ عاطفی از فردی که باعث این احساس شده جدا کنیم. اگر نمی‌توانیم پس باید قیدش را بزنیم. به همین دلیل هم اولین قدم برای رهایی از یک وضعیت یا رابطهٔ ناسالم و ناخوشایند، احساس خشم و عصبانیت و ابراز آن است. شما باید خود را از قیدوبند احساسات و وابستگی‌ها به دیگران رها کنید و یاد بگیرید که یک شخصیت جدا و مستقل دارید. باید یاد بگیرید که می‌توانید به‌عنوان یک شخصیت مستقل از پس مشکلات خود بربیایید.

زنان یاد گرفته‌اند تا خشم خود را پنهان کنند و این خشم اغلب اوقات خود را به شکل‌هایی مانند آسیب روانی، غم و غصه، نگرانی، تلاش برای کنترل آن، سردرد، بی‌خوابی، زخم معده، کمردرد و چاقی مفرط نشان می‌دهد. زنانْ تحت‌فشار عصبی برای بروز خشم خود گریه می‌کنند، غصه می‌خورند، به خود شک می‌کنند، بی‌صدا و در سکوت تسلیم خواسته‌های دیگران می‌شوند یا بیهوده و بی‌دلیل خود را سرزنش می‌کنند. در چنین شرایطی به‌شدت غیرقابل‌دسترس می‌شوند، بیش‌ازحد بر روی کار و اهداف خود تمرکز می‌کنند یا به‌کل قید کار و اهداف خود را می‌زنند.

خشمی که از طریق پرخاشگری یا پرخاشگری منفعلانه، مانند غیبت کردن پشت سر افراد یا تلافی کردن، ابراز می‌شود یک احساس منفی است.

یک عبارت جسورانه برای بیان خشم مستلزم دو نکته است: - پذیرش نگرانی و عصبانیت شما و دلیل آن چیست؟ - انتظار دارید فرد مقابل در برابر عصبانیت و نگرانی شما چه کاری انجام دهد؟

این چهار واژه عبارت‌اند از: اعتمادبه‌نفس، قابلیت، جسارت و شجاعت.

تعریف دختر خوب چیست؟ «دختر خوب» بودن هیچ ربطی به اصول و ارزش‌های اخلاقی ندارد.

هثر، مندی، گوئن و کارولین همگی نمونه‌هایی از دختر خوب هستند و مثل خیلی از زنان دیگر می‌ترسند که حرف دلشان را بگویند. چه از ترس رنجاندن دیگران و چه از ترس رانده شدن یا رنجیده شدن خودشان. متأسفانه تقریباً همیشه هم بهای سکوت خود را داده‌اند.

قدرت و دلسوزی منافاتی با هم ندارند

برخی از زنان نمی‌توانند خود را به‌عنوان افرادی قدرتمند بپذیرند. دلیل این ناتوانی این است که آن‌ها یک عمر این پیام را دریافت کرده‌اند که محجوب، باحیا و نسبت به احساسات دیگران حساس باشند. چنین پیام‌هایی با تصویر زنی که می‌تواند در عین قدرتمندی ظالم و زورگو نباشد در تضاد است.

زنان می‌توانند قدرت داشته باشند و از این قدرت سوءاستفاده نکنند. ما می‌توانیم از خودمان دفاع کنیم بدون اینکه لازم باشد با کسی دعوا کنیم، مغرور باشیم یا کسی را تحقیر کنیم. می‌توانیم نظر و عقیدهٔ خود را رک و راست بگوییم، بدون آنکه قدرت کسی را از بین ببریم.