بریده‌هایی از کتاب رواقی گری؛ فلسفه زیستن خردمندانه

این فلسفه برعکس دربارهٔ پذیرش احساساتمان است، این که تفکر کنیم ببینیم چه چیزی باعث بروز آن‌ها شده است و برای بهتر شدن وضعیتمان بتوانیم این احساسات را به سمت دیگری هدایت کنیم.

رواقی‌گری هیچ ربطی به سرکوب یا پنهان کردن احساسات فرد ندارد

توانایی غلبه بر این احساسات مزاحم.

همان‌طور که بدن بیمار می‌شود، ذهن هم بیماری‌هایی دارد و رواقیون از این مسئله کاملاً آگاه بودند. آن‌ها می‌گفتند تا زمانی که تحت آزار احساسات غیرمنطقی قرار دارید، شکوفایی در زندگی غیرممکن است

اگر می‌خواهیم همچون خود ایده‌آلمان عمل کنیم، باید احساساتمان را کنترل کنیم، باید طوری رامشان کنیم که نتوانند مانع دستیابی به یک زندگی خوب شوند. باید بگوییم: «نه خیلی ممنون، الان موقع ترسیدن نیست.»

رواقیون معتقدند احساسات شدید ما نقطه ضعف‌های اساسی ما هستند، مخصوصاً اگر به آن‌ها اجازه بدهیم رفتار ما را تعیین کنند. آن‌ها برای خوش‌روانی سم هستند و ریشهٔ تمام رنج‌های انسان در نظر گرفته می‌شوند.

این‌حال اگر همین الان مشتی به صورتتان بخورد چه اتفاقی می‌افتد؟ حتماً احساساتی می‌شوید. همچون هرکس دیگری یا با عصبانیت می‌جنگید یا احتمالاً زیر گریه می‌زنید.

می‌خواهیم وقتی دیگران وحشت کرده‌اند ما آرام و با ملاحظه بمانیم و بهترین حالت خودمان را نشان دهیم.

می‌خواهیم وقتی زندگی سخت می‌شود بتوانیم خودمان و کنش‌هایمان را مدیریت کنیم.

«هنر زندگی کردن بیشتر به کشتی گرفتن شبیه است تا رقصیدن.» باید برای حمله‌های ناگهانی آماده باشیم. یک رقصنده هیچ‌گاه مورد حمله قرار نمی‌گیرد. او هیچ‌وقت مانند یک کشتی‌گیر در اثر بدبیاری تا مرز خفه شدن پیش نمی‌رود

پس این را هم در نظر داشته باشید که یک مشت‌زن به خاطر چند ضربه رینگ را ترک نمی‌کند، چرا که برای این کار آموزش دیده است و این قاعدهٔ حوزهٔ کاری اوست.

«ما به هر آزمونی که سر راهمان قرار می‌گیرد چه باید بگوییم؟

«اگر آزمون‌ها را با ذهنیتی آرام تحمل کنید، دیگر اثری از شدت و سختی آن‌ها نخواهد بود.»

این فلسفه به ما یاد می‌دهد که با یک طرز فکر درست هر مانعی در زندگی را از میان برداریم تا زندگی جریان آرام خود را ادامه بدهد.

شما با خوب زندگی کردن به شکوفایی می‌رسید و در نتیجه خوشبخت می‌شوید.

«فضیلت» یا «برتری» ترجمه کرد ولی معنایی عمیق‌تر دارد، چیزی شبیه این؛ «ارائهٔ بهترین نسخهٔ خود در هر لحظه.»

ما باید این شکاف موجود بین کسی که شایستهٔ بودن است (خود ایده‌آل) و کسی که الان در حال حاضر هستیم را ببندیم

«حفر کن، سرچشمهٔ خوبی را حفر کن. تنها کافی است شروع به حفر کردن کنی تا خوبی بیرون بزند.»خوبی بیرون بزند.»

این جنبه عملی «هنر زندگی کردن» فلسفهٔ رواقی، دو وعدهٔ مهم در خود دارد؛ اول این که به ما یاد می‌دهد که چگونه یک زندگی شاد همراه با جریان آرام داشته باشیم و نکتهٔ دوم این که به شما یاد می‌دهد چگونه از نظر احساسی انعطاف‌پذیر باشید تا حتی در هنگام مواجهه با بدبیاری‌ها هم بتوانید آن شادی و جریان آرام زندگی خود را حفظ کنید.

امواج سنگین از کتاب‌های آموزشی آموزگاران بهتری هستند