بریده‌هایی از کتاب هر دو در نهایت می میرند

دونستن اینکه کاری کردن و مردن بهتر از کاری نکردن و مردنه آدم رو شجاع نمی‌کنه.

اگه درست زندگی کنی، یه روز هم بسه.

از خیابان می‌گذرم، اما این بار، دستی نیست که من را نگه دارد.

دوازده ساعت پیش، در تماسی، به من گفته شد امروز قرار است بمیرم و حالا، از هر زمان دیگری، زنده‌ترم.

مهم نیست چگونه زندگی کنیم، هر دو، در نهایت، می‌میریم.

گاهی وقت‌ها، حقیقت رازی است که آن را از خودت هم مخفی می‌کنی، چراکه زندگی با یک دروغ، ساده‌تر است.

حاضر بودم شرط ببندم آخرش، تک و تنها خواهم مُرد. شاید هم این‌طور شود، اما این موضوع دلیل نمی‌شود شانسم را برای داشتن آخرین دوست امتحان نکنم. می‌دانم خوبی در وجودم هست، همان روفوس خوب و قدیمی که می‌شناختم و شاید آخرین دوست کمکم کند تبدیل به همان روفوس همیشگی شوم.

تصویر من از اوتوپیا یا مدینهٔ فاضلهٔ واقعی این‌گونه است: دنیایی بدون خشونت و ناراحتی، جایی که همه تا همیشه زندگی می‌کنند یا حداقل، تا وقتی که به آرزوهایشان برسند و خوشبخت شوند و در نهایت، خودشان تصمیم بگیرند که بفهمند مرحلهٔ بعدی چیست.

"گفت عشق قدرت اَبَرقهرمانی ما آدم‌هاست که همه هم دارند، اما همیشه نمی‌شه این قدرت رو کنترل کرد، مخصوصاً وقتی آدم بزرگ‌تر می‌شه.

زندگی به‌معنای تعادل است. زندگی نمودار دایره‌ای‌شکلی است که تنها با برش‌های مساوی در تمامی قسمت‌ها، می‌توان به نهایت خوشبختی رسید.

تمام زندگی‌ها درس نیست، اما در هر زندگی، درس‌هایی وجود دارد.

هیچ کس نمی‌خواهد بمیرد. حتی کسانی که می‌خواهند به بهشت بروند هم حاضر نیستند بمیرند. با این حال، مرگ مقصد مشترک همهٔ ماست. هیچ کس تاکنون نتوانسته از چنگ آن فرار کند و باید هم این‌گونه باشد، چون مرگ به احتمال خیلی زیاد، بهترین ابداع زندگی بشر است. مرگ سفیر تغییر و تحول است. کهنگی را از میان می‌برد و تازگی را جایگزین می‌کند. استیو جابز

شاید یه روز زندگی کردن بهتر از یه عمر زنده موندنِ اشتباه باشه

گاهی وقت‌ها، حقیقت رازی است که آن را از خودت هم مخفی می‌کنی، چراکه زندگی با یک دروغ، ساده‌تر است.

از خیابان می‌گذرم، اما این بار، دستی نیست که من را نگه دارد. ‫

این مرگ نیست که انسان باید از آن بترسد، ترس واقعی از هرگز زندگی نکردن است. مارکوس اورلیوس، امپراتور رومی

یاد گرفته بودم که همیشه صادق باشم، اما حقیقت گاهی وقت‌ها، می‌تواند پیچیده باشد. مهم نیست که حقیقت تلخ باشد یا شیرین. گاهی وقت‌ها، حقیقت تا وقتی که تنها نباشی، بروز پیدا نمی‌کند. حتی در این هم تضمینی نیست. گاهی وقت‌ها، حقیقت رازی است که آن را از خودت هم مخفی می‌کنی، چراکه زندگی با یک دروغ، ساده‌تر است.

ممکن است نتوانم درمان سرطان را پیدا کنم یا معضل گرسنگی در سطح جهان را رفع کنم، اما همین مهربانی‌های کوچک می‌توانند راه درازی بروند.

این مرگ نیست که انسان باید از آن بترسد، ترس واقعی از هرگز زندگی نکردن است. مارکوس اورلیوس، امپراتور رومی

"آخرین پیام من اینه: کسایی رو که دوستشون دارین پیدا کنین و جوری زندگی کنین که انگار هر روز خودش یه زندگی تازه است."