بریدههایی از کتاب هر دو در نهایت می میرند
۴٫۰
(۹۴۱)
دالیا پرسید: "به نظرت، آخرین پیامها چه شکلی میشن؟ من که خودم احتمالاً میرم سراغ اون نقلقول معروف مولن روژ! که میگه بزرگترین اتفاق دنیا دوست داشتن و دوست داشته شدن و این چرت و پرتهاست."
RadyeH
"آخرین پیام من اینه: کسایی رو که دوستشون دارین پیدا کنین و جوری زندگی کنین که انگار هر روز خودش یه زندگی تازه است."
دختر ماه (:
زندگی بهمعنای تعادل است. زندگی نمودار دایرهایشکلی است که تنها با برشهای مساوی در تمامی قسمتها، میتوان به نهایت خوشبختی رسید.
دختر ماه (:
اما الآن، از زندگیام راضیام. آدمها فکر میکنن برای کارهایی که دوست دارن، همیشه وقت دارن و لذت داشتههاشون رو نمیبرن، حتی حرفهاشون رو هم بههم نمیگن و صبر میکنن. اما من فهمیدم که ما آدمها واقعاً وقتی برای منتظر شدن و تلف کردن نداریم. اگر دنبال چیزهایی که دوست داریم نریم، چیزی جز حسرت برامون نمیمونه. تو داری میمیری و ممکنه هیچ وقت نتونم بهاندازهٔ کافی بهت بگم که چقدر ازت ممنونم. برای همین، تا وقت داریم، میخوام تا جایی که میتونم، بهت بگم ممنونم، ممنونم، ممنونم و ممنونم."
دختر ماه (:
اما شاید یه روز زندگی کردن بهتر از یه عمر زنده موندنِ اشتباه باشه."
دختر ماه (:
"پایان رو فراموش کن. شک دارم دنیا دیگه حال و حوصلهٔ معجزه و این حرفها رو داشته باشه و ما زنده بمونیم. پایان برای من زندگیای بود که امروز کردیم، اینکه نخواستم کسی باشم که از دنیا و آدمهای توش میترسه."
دختر ماه (:
ممکن است در خانوادهای متولد شده باشی و حق انتخابی نداشته باشی، اما دوستیهایت را خودت انتخاب میکنی. میفهمی که بعضی دوستیها ارزشش را ندارد و باید آنها را پشت سر بگذاری، اما دوستیهایی هستند که ارزش هر خطر و هر چیزی را دارند.
دختر ماه (:
تمام زندگیها درس نیست، اما در هر زندگی، درسهایی وجود دارد.
دختر ماه (:
متیوی دیروز در این فضای بسته، زهرهترک میشد. اما متیوی امروز؟ اصلاً برایش مهم نیست.
دختر ماه (:
مهم نبود کی این اتفاق میافتاد، همهٔ ما پایان خودمان را داشتیم. هیچ کس برای همیشه به زندگی ادامه نمیدهد، اما میراثی که از خودمان به جا میگذاریم ما را برای دیگران زنده نگه میدارد.
دختر ماه (:
وقتی از روی صخره میپری، دیگر راه برگشتی نداری، نمیشود میان زمین و هوا، همه چیز را متوقف کرد و به عقب برگرداند.
دختر ماه (:
اما هر شگفتزدگیای خوب نیست.
دختر ماه (:
جالب است که چگونه یک پارک میتواند شما را شگفتزده کند و این امید را بدهد که پس، شما هم میتوانید دنیا را شگفتزده کنید.
دختر ماه (:
اشکالی ندارد تسلیم احساساتم شوم، اما در عین حال، باید مبارزه کنم و خود را از احساسات بدم نجات ده
دختر ماه (:
هیچ کس نباید بهخاطر تلاشش برای خوب بودن، احساس بدی داشته باشد.
دختر ماه (:
ممکن است نتوانم درمان سرطان را پیدا کنم یا معضل گرسنگی در سطح جهان را رفع کنم، اما همین مهربانیهای کوچک میتوانند راه درازی بروند.
دختر ماه (:
یاد گرفته بودم که همیشه صادق باشم، اما حقیقت گاهی وقتها، میتواند پیچیده باشد. مهم نیست که حقیقت تلخ باشد یا شیرین. گاهی وقتها، حقیقت تا وقتی که تنها نباشی، بروز پیدا نمیکند. حتی در این هم تضمینی نیست. گاهی وقتها، حقیقت رازی است که آن را از خودت هم مخفی میکنی، چراکه زندگی با یک دروغ، سادهتر است.
دختر ماه (:
اما نجات پیدا کردن بهم نشون داد که بهتره زنده باشی و بگی کاش مُرده بودم تا اینکه در حال مردن باشی و آرزو کنی کاش تا ابد زنده بمونی. اگه قراره همهٔ توانم رو بذارم و خودم رو عوض کنم، تو هم باید تا دیر نشده، همین کار رو بکنی، رفیق. باید بری دنبالش."
دختر ماه (:
سعی نکرده بودم روزهایی را که روز آخرم نبود بیمحابا زندگی کنم. تمام آن دیروزها را تلف کردم و حالا، دیگر فردایی برایم نمانده است.
دختر ماه (:
کمتر از بیست و هشت هزار نفس برایم باقی مانده بود ـ میانگین روزانهٔ تعداد نفسهای آدمی که در حال مرگ نیست این مقدار است
دختر ماه (:
حجم
۲۹۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
حجم
۲۹۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰۷۰%
تومان