بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب هر دو در نهایت می میرند | صفحه ۱۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب هر دو در نهایت می میرند

بریده‌هایی از کتاب هر دو در نهایت می میرند

نویسنده:آدام سیلورا
انتشارات:نشر نون
امتیاز:
۴.۰از ۹۴۰ رأی
۴٫۰
(۹۴۰)
هیچ کس نباید شاهد کنده شدن قبرش باشد.
Oubliée
(مشکلی که کندریک داشت این بود که نمی‌توانست سرش به کار خودش باشد و اگر کمی بی‌توجه‌تر بود، احتمالاً زندگی راحت‌تر و شادتری داشت.)
Oubliée
زندگی به‌معنای تعادل است. زندگی نمودار دایره‌ای‌شکلی است که تنها با برش‌های مساوی در تمامی قسمت‌ها، می‌توان به نهایت خوشبختی رسید.
فاطمه
زندگی کردن نادرترین اتفاق جهان هستی است. بیشتر مردم فقط وجود دارند، همین.
sina.ziaei
برای همه چیز ازت ممنونم، بابا. شجاع خواهم بود و همه چیز درست می‌شود. هر جایی باشم، دوستت دارم.
مهرناز
"مشکل ما اینه که عمل نمی‌کنیم و فقط عکس‌العمل نشون می‌دیم
شکلات نعنایی
زندگی کردن نادرترین اتفاق جهان هستی است. بیشتر مردم فقط وجود دارند، همین.
کاپ کیک شکلاتی
به نظرم، آشنا شدن با آخرین دوست می‌توانست به نفعم باشد. اما با این حال، نمی‌دانستم تنهایی مردن غم‌انگیزتر است یا مردن در کنار دوستی که نه‌تنها هیچ معنی‌ای برایت ندارد، بلکه احتمالاً او هم به تو اهمیت زیادی نمی‌دهد.
Atefe_Zainolabedin
زندگی را نباید تنها زندگی کرد، حتی در روز آخر.
Sophie
زندگی کردن نادرترین اتفاق جهان هستی است. بیشتر مردم فقط وجود دارند، همین. اسکار وایلد
امیر حسین
حیف که زندگی به ما اجازهٔ برگرداندن عقربه‌هایش را نمی‌دهد، کاش وقتی که به زمان بیشتری نیاز داشتیم، دنیا مثل ساعت بود.
𔘓
در خط پایان هستم و هرگز لذت مسابقه دادن را تجربه نکردم.
Parinaz
از خیابان می‌گذرم، اما این بار، دستی نیست که من را نگه دارد.
کاربر ۵۰۸۵۳۴۳
مهربانی‌های کوچک می‌توانند راه درازی بروند.
فانوس
مردی در گوشه‌ای، کیسه‌های آشغال را با عصبانیت می‌گشت، انگار که ماشین زباله داشت می‌آمد که آن‌ها را از او بدزدد. ممکن بود دنبال چیزی باشد که اتفاقی دور انداخته بود، اما با توجه به شلوار پاره و کت رنگ‌ورورفته‌اش، می‌شد نتیجه‌گیری کرد که بی‌خانمان است. او پرتقال نصفه و نیمه‌ای را پیدا کرد و در آستینش جا داد و دوباره، به گشتنش ادامه داد.
فانوس
صدایش در گوشم است. از خیابان می‌گذرم، اما این بار، دستی نیست که من را نگه دارد.
hamiqreza
تمام آن دیروزها را تلف کردم و حالا، دیگر فردایی برایم نمانده است.
dark soul
به نظرم، بیشترین چیزی که دلم برایش تنگ شود فرصت‌های ازدست‌رفته برای واقعاً زندگی کردنِ زندگی‌ام باشد و دوست نشدن با همهٔ کسانی که چهار سال تمام در مدرسه، کنارشان نشستم. دلم برای شب خوابیدن خانهٔ دوستانی که تا صبح ایکس‌باکس اینفینیتی و بازی‌های فکری می‌کردند و من به‌خاطر ترس‌هایم، این کار را نکردم، تنگ می‌شود.
Amir Ms
"واقعاً متأسفم، نه به‌خاطر حروم شدن پولمون، بلکه به‌خاطر حروم شدن وقتمون."
mohammad
خاطرات می‌توانند انسان‌ها را جاودانه کنند تا وقتی کسی باشد که دلش بخواهد آن‌ها را بشنود و تعریف کند.
ZAHRA

حجم

۲۹۸٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۳۶ صفحه

حجم

۲۹۸٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۳۶ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰
۷۰%
تومان