بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب هر دو در نهایت می میرند | صفحه ۱۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب هر دو در نهایت می میرند

بریده‌هایی از کتاب هر دو در نهایت می میرند

نویسنده:آدام سیلورا
انتشارات:نشر نون
امتیاز:
۴.۰از ۹۴۱ رأی
۴٫۰
(۹۴۱)
همیشه، همه از احساس گناهی که نجات‌یافته‌ها پیدا می‌کنن می‌گن و درکشون می‌کنم، اما...
m_royaei
خداحافظی ممکن‌ترین غیرممکن است. چون هیچ وقت دلت نمی‌خواهد به زبان بیاوری‌اش، اما احمقانه است که وقتی فرصتش را داری، از آن استفاده نکنی.
Hasti
نمی‌خواهم آخرین روزم را صرف حرف‌های غم‌انگیزی بکنم که مردم می‌زنند تا ببینم که از ته قلبشان می‌گویند یا نه. هیچ کس نباید در آخرین روز زندگی‌اش، به دیگران شک کند.
Dela
اما این احساسات مال متیو است، همان چیزهایی که باعث می‌شود همه فکر کنند که من عجیب و غریبم. البته که این افکار را با هر کسی در میان نمی‌گذرام
m_royaei
باید شانسم را امتحان می‌کردم و شجاعتی را که صدهاهزار روز آخری دیگر هم قبل از من در خود جمع کرده‌اند جمع می‌کردم.
m_royaei
گاهی وقت‌ها، حقیقت رازی است که آن را از خودت هم مخفی می‌کنی، چراکه زندگی با یک دروغ، ساده‌تر است.
sky
بله، ما زندگی می‌کنیم، یا بهتر است بگویم حداقل این فرصت به ما داده می‌شود تا زندگی کنیم، اما گاهی وقت‌ها، زندگی به‌خاطر ترس‌هایش، سخت و پیچیده می‌شود.
soniya
بابا به من یاد داد که اشکالی ندارد تسلیم احساساتم شوم، اما در عین حال، باید مبارزه کنم و خود را از احساسات بدم نجات دهم.
soniya
امیدوارم کارما بعداً پاداش کاری رو که کردی بهت برگردونه." "مسئله کارما نیست. نمی‌خوام نقش آدم‌خوبه رو بازی کنم." کمک کردن به خیریه یا کمک به رد شدن پیرها از خیابان یا نجات دادن حیواناتی که جایی گیر کردند را نباید به‌خاطر پاداش انجام داد. ممکن است نتوانم درمان سرطان را پیدا کنم یا معضل گرسنگی در سطح جهان را رفع کنم، اما همین مهربانی‌های کوچک می‌توانند راه درازی بروند
elham1395
"آخرین پیام من اینه: کسایی رو که دوستشون دارین پیدا کنین و جوری زندگی کنین که انگار هر روز خودش یه زندگی تازه است."
رها
زندگی کردن نادرترین اتفاق جهان هستی است. بیشتر مردم فقط وجود دارند، همین.
sajkorimo
سعی نکرده بودم روزهایی را که روز آخرم نبود بی‌محابا زندگی کنم. تمام آن دیروزها را تلف کردم و حالا، دیگر فردایی برایم نمانده است.
pegah
پیدا کردن زمانی برای خداحافظی قبل از مرگ، فرصت فوق‌العاده‌ای است، اما بهتر نیست این زمان را به زندگی کردن اختصاص بدهیم؟
🦋Honey☁️
بلند شدم و به‌سمت قبر خالی خودم برگشتم، حدوداً دو متری کنده شده بود، اما هنوز نامتقارن بود. واردش شدم، نشستم. به‌سمتی تکیه دادم که گورکن هنوز کارش را تمام نکرده بود. پناهگاهم را روی پایم گذاشتم و احتمالاً، شبیه بچه‌هایی شدم که داشتند با وسایل خانه‌سازی، در پارک، بازی می‌کردند.
Alireza Aghaee
این مرگ نیست که انسان باید از آن بترسد، ترس واقعی از هرگز زندگی نکردن است.
parniangh
"چه کمکی از دست من برمی‌آد؟" "برای شروع، می‌تونی هیچ وقت عوض نشی.
سعید احمدی
اما بیشترین کسی که دلم برایش تنگ می‌شود متیوی آینده است، کسی که شاید کمی خجالتش می‌ریخت و بهتر زندگی می‌کرد
Alireza Ranjbari
کسایی رو که دوستشون دارین پیدا کنین و جوری زندگی کنین که انگار هر روز خودش یه زندگی تازه است.
reyhan
"تو مستحق مردن نیستی، متیو." "به نظرم، هیچ کسی مستحق مردن نیست."
reyhan
با اینکه حتی ممکن بود اشتباه کنم، اما حس اینکه نگهبانی دارم که مراقبم است، خوشایند بود. آخرین دوستم کنارم بود.
Shaghayegh

حجم

۲۹۸٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۳۶ صفحه

حجم

۲۹۸٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۳۶ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰
۷۰%
تومان