بریدههایی از کتاب هر دو در نهایت می میرند
۴٫۰
(۹۴۰)
جای کشتی در بندرگاه امن است، اما این آن چیزی نیست که کشتیها برای آن ساخته شده باشند.
جان ای. شِد
|ݐ.الف
به نظرم، نباید قضاوت کنم که کی به کمکم احتیاج داره و کی نداره، نیازی نیست برام برقصن یا آواز بخونن که بهم ثابت بشه واقعاً نیاز دارن. همین که وقتی نیاز داری، از کسی کمک بخوای، از نظر من کافیه.
|ݐ.الف
هیچ کس نباید بهخاطر تلاشش برای خوب بودن، احساس بدی داشته باشد
|ݐ.الف
معمولاً، اوضاع قبل از آنکه بهتر شود، بدتر میشود
|ݐ.الف
خوشبختی را در دنیای جدیدش پیدا کرد.
|ݐ.الف
بهترین دوستم حالا درخشانتر از قبل هم شده است، چون مجبور به ایجاد تغییر در زندگیاش شد و از این تغییر سربلند بیرون آمد، انقلابی که هر کسی توان تحملش را ندارد و او تنهایی از پسش برآمد.
|ݐ.الف
اومد دنبالم و این عکس رو از لحظهای که داغون بودم گرفت."
متیو پرسید: "چرا؟"
"میگفت خوشش میآد لحظات رشد یه آدم رو دنبال کنه و منظورش فقط رشد فیزیکی هم نبود.
|ݐ.الف
"عکسهام رو سیاه و سفید میکنم، چون به نظرم، از وقتی خانوادهام مردن، زندگی رنگهاش رو از دست داده."
|ݐ.الف
"واقعاً متأسفم، نه بهخاطر حروم شدن پولمون، بلکه بهخاطر حروم شدن وقتمون."
|ݐ.الف
هیچ وقت در گفتن احساساتش موفق نبود. این مشخص بود، اما همیشه میشد رویش حساب کرد که پای عکسها و استتوسهای دیگران نظر بگذارد و آنها را لایک کند. اگر برایتان مهم بود، برای او هم مهم میشد
|ݐ.الف
"زندگی پس از مرگِ پس از مرگت از نظر تو، چه جوریه؟"
"هر جوریه که خودت دوست داشته باشی. هیچ محدودیتی نداره. اگه اهل فرشتهها، هالههای نور، روح و این حرفها باشی، همونه. اگه فکر کنی پرواز میکنی، همون میشه. اگه دلت بخواد برگردی به گذشته، برمیگردی به گذشته."
|ݐ.الف
بلند شد و دستش را بهسمتم دراز کرد و من هم دست او را گرفتم. اگر خوب به این اتفاق فکر کنید، یک شاعرانگی خاصی را درش پیدا میکنید.
|ݐ.الف
بخش سوم: آغاز
این مرگ نیست که انسان باید از آن بترسد، ترس واقعی از هرگز زندگی نکردن است.
|ݐ.الف
حیف که رؤیا ندیدم. البته، کابوس هم ندیدم. هر حسنی یک عیبی دارد و هر عیبی یک حسن.
|ݐ.الف
داستانش در دنیایی دیگر میگذشت، جایی که قاصد مرگ شعبهٔ دیگری به نام قاصد زندگی داشت و این شعبه به روز آخریها میگفت که در کجا و چه زمانی دوباره زنده میشوند.
|ݐ.الف
میخواهم کار کوچک و شجاعانهای انجام دهم.
|ݐ.الف
اسمش را زیادی به زبان میآورم، حتی وقتی خطابم کسی جز او نیست، ولی خب جدی اسمش باحال است،
|ݐ.الف
شاید هم جزای دل شکستن مرگ بود.
HANNAH
زندگی نمودار دایرهایشکلی است که تنها با برشهای مساوی در تمامی قسمتها، میتوان به نهایت خوشبختی رسید.
HANNAH
شاید یه روز زندگی کردن بهتر از یه عمر زنده موندنِ اشتباه باشه
HANNAH
حجم
۲۹۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
حجم
۲۹۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰۷۰%
تومان