بریدههایی از کتاب هر دو در نهایت می میرند
۴٫۰
(۹۴۱)
"فقط آدمهایی برام مهمان که دلشون بخواد توی زندگی من باشن، آدمهایی مثل روفوس. یادته وقتی اومد، بهمون اعتماد کرد و رازهاش رو بهمون گفت؟ کسی این کار رو میکنه که بخواد توی زندگی آدم باشه و منم میخوام توی زندگی اون باشم. هر چند، چیز زیادی ازش نمونده باشه."
Mizuki
زندگی کردن نادرترین اتفاق جهان هستی است. بیشتر مردم فقط وجود دارند، همین.
اسکار وایلد
it's rezaa
حتماً نباید دیانای یکسان داشت تا بتوان کسی را برادر دانست. آندراده این را خوب میدانست و مطمئناً نیازی نبود آن کسی که میمیرد همخونت باشد تا احساس کنی بخشی از وجودت را از دست دادی.
zohreh
بعضی خطر کردنها ارزشش رو داره.
zohreh
زندگی را نباید تنها زندگی کرد، حتی در روز آخر.
zohreh
هیچ کس به شما یاد نمیدهد که چگونه بقیه را برای مرگتان آماده کنید.
Fatemeh sharif
گشت زدن در زندگیای که هرگز فرصت زندگی کردنش را پیدا نکردید.
sarina rezaee
مهم نیست چگونه زندگی کنیم، هر دو، در نهایت، میمیریم.
zohreh
"من لایق این زندگی نبودم. مشکلی هم واسهٔ تموم شدن این بازی نداشتم. اما پدر، مادر و خواهرم همچین چیزی رو برام نمیخواستن. خیلی پیچیده است، اما نجات پیدا کردن بهم نشون داد که بهتره زنده باشی و بگی کاش مُرده بودم تا اینکه در حال مردن باشی و آرزو کنی کاش تا ابد زنده بمونی. اگه قراره همهٔ توانم رو بذارم و خودم رو عوض کنم، تو هم باید تا دیر نشده، همین کار رو بکنی، رفیق. باید بری دنبالش."
zohreh
بابا در مغزم فرو کرده بود که باید وانمود کنم شخصیت اصلی داستانی هستم که در آن هیچ اتفاق بدی نمیافتد، مخصوصاً مرگ. چون قهرمان همیشه زنده میماند تا در مواقع لزوم، همه را نجات دهد
کاربر ۶۸۴۴۷۸۶
زندگی کردن نادرترین اتفاق جهان هستی است. بیشتر مردم فقط وجود دارند، همین.
کاربر ۶۸۴۴۷۸۶
آدمها فکر میکنن برای کارهایی که دوست دارن، همیشه وقت دارن و لذت داشتههاشون رو نمیبرن، حتی حرفهاشون رو هم بههم نمیگن و صبر میکنن. اما من فهمیدم که ما آدمها واقعاً وقتی برای منتظر شدن و تلف کردن نداریم. اگر دنبال چیزهایی که دوست داریم نریم، چیزی جز حسرت برامون نمیمونه.
kimia7
آدمها فکر میکنن برای کارهایی که دوست دارن، همیشه وقت دارن و لذت داشتههاشون رو نمیبرن، حتی حرفهاشون رو هم بههم نمیگن و صبر میکنن. اما من فهمیدم که ما آدمها واقعاً وقتی برای منتظر شدن و تلف کردن نداریم. اگر دنبال چیزهایی که دوست داریم نریم، چیزی جز حسرت برامون نمیمونه. تو داری میمیری و ممکنه هیچ وقت نتونم بهاندازهٔ کافی بهت بگم که چقدر ازت ممنونم. برای همین، تا وقت داریم، میخوام تا جایی که میتونم، بهت بگم ممنونم، ممنونم، ممنونم و ممنونم."
Alma
درسته که هیچ وقت، توی زندگیام عشق رو تجربه نکردم، اما شاید یه روز زندگی کردن بهتر از یه عمر زنده موندنِ اشتباه باشه."
پری
اما مهم نیست چه انتخابی بکنیم ـ تکی یا با هم ـ نقطهٔ پایان ما مشخص است. مهم نیست چند بار چپ و راستمان را نگاه کنیم. مهم نیست بهخاطر ترس به چتربازی نرویم، هر چند بهمعنای آن باشد که هرگز فرصت پرواز مثل اَبَرقهرمانهای محبوبم را پیدا نکنیم. مهم نیست موقع عبور از کنار دار و دستههای خلافکار در محلهای بد، سرمان را پایین بگیریم.
مهم نیست چگونه زندگی کنیم، هر دو، در نهایت، میمیریم.
نزهت اکبری فر
همهمون گم شده بودیم و اشکالی نداشت تا مدتی هم که شده، نتونیم خودمون رو پیدا کنیم.
Oubliée
روفوس گفت: "وای. انگار که توی شهر خودت گردشگر شدی."
Oubliée
"من همون همیشگی تو رو میخورم."
Oubliée
ممکن است نتوانم درمان سرطان را پیدا کنم یا معضل گرسنگی در سطح جهان را رفع کنم، اما همین مهربانیهای کوچک میتوانند راه درازی بروند
Oubliée
همه چیز امروز تمام میشد و هیچ کاری از من برنمیآمد.
Oubliée
حجم
۲۹۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
حجم
۲۹۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰۷۰%
تومان