پاهای نوآ از کنار نیمکت آویزان شده و به زمین نمیرسد، اما سرش همیشه توی فضاست. چون هنوز آنقدر عمر نکرده که اجازه بدهد کسی فکرش را روی زمین نگهدارد.
کاربر۰۰۰۰۰۰
«کسی که برای زندگی شتاب داره در واقع برای مرگ عجله میکنه.»
booklover
بزرگترین ترس من این است که تخیلم را قبل از بدنم از دست بدهم.
کاربر ۳۱۸۱۸۴۲
«کسی که برای زندگی شتاب داره در واقع برای مرگ عجله میکنه.»
ژنرالیسم
پسرک میگوید: «من توی خداحافظی خوب نیستم.»
بابابزرگ میخندد و همۀ دندانهایش پیدا میشود.
«موقعیتهای زیادی برای تمرین داریم. توش خوب میشی. تقریباً همۀ آدمبزرگا پر از حسرت خداحافظیهایی هستن که آرزو میکنن کاش میتونستن برگردن و بهتر اداش کنن.
Roya
«ما زندگی معمولی خارقالعادهای داشتیم.»
«یه زندگی خارقالعادۀ معمولی.»
ne145gy
اصلاً دلیل اینکه ما این شانس رو داریم که نوههامون رو لوس کنیم همینه! با این کار از بچههامون عذرخواهی میکنیم
haniyh
خیلی دردناکه که دلتنگِ کسی بشی که هنوز اینجاست.»
friend moon :)
روی نیمکت بوی آب و آفتاب میآید. هرکسی نمیداند که آب و آفتاب بو دارند، اما آنها میدانند.
کاربر ۵۶۴۹۹۳۷
زیرا که بزرگترین ترس من این است که تخیلم را قبل از بدنم از دست بدهم. حدس میزنم که تنها من نیستم که چنین ترسی دارد. نژاد انسان به شکلی عجیب از پیرشدن بیشتر میهراسد تا از مردن.
nazanin_jf