بریدههایی از کتاب ریگ روان
۳٫۱
(۶۵)
اگر مرگ آرامش است پس خواب وحشت است.
پویا
دستکم بوداییها میدونن متولد شدن عجب چیز ضدحالیه. و آینده! میخوام بگم آیا من دلم میخواد تو دنیایی پُر از کهنسالی که تنها بازار روبهرشدش کلیهٔ آدمیزاده، یه کارآفرین باشم؟ دوست دارم عمرم رو بهقدری کش بدم که شاهد درگیریهای بیننسلی و جنگهای بر سر آب اواسط قرن بیست و یکم باشم؟ بههرحال از هر جور عملکرد ادراکی تا سرحد مرگ خسته شده بودم
طلا در مس
آلدو فکر کرد: چرا نه؟ پزشک از بدنمان برایمان حرف میزند، هنرمند از روحمان میگوید و مذهب از ترسهایمان سخن میگوید، ولی این ماساژورها، روسپیها، روانشناسها و پیشگوها هستند که در نهاییترین حدود خودشیفتگیمان به ما میپیوندند
طلا در مس
همان لحظه به ذهنم آمد که عشق یک تصمیم است و شدتش بیشتر با کلهشقی مرتبط است تا احساسات حقیقی یا خودجوش.
طلا در مس
متأسفانه پزشکان به تازهوالدان نمیگویند که یک مشکل عمومی رو به افزایش پس از تولد این است که درصدی از کودکان در محیط خانهٔ خود بدل به انسانشناس میشوند، انگار نطفهشان برای این بسته شده تا شکستهای وحشتناک پدر و مادری را مشاهده و ضبط کنند که روحشان هم از دعوت چنین مشاهدهگر خونسرد و بیرحمی به زندگیشان خبر ندارد. تنها چیزی که این پدر و مادرهای بدبخت میخواستهاند تولید نسخهای بانمکتر از خودشان بوده؛ در عوض گیرِ یک جاسوس بیاحساس میافتند که در دادن گزارششان به مقام پایینتر لحظهای درنگ نمیکند
طلا در مس
«مردم همون چیزی رو میخوان که همیشه میخواستن، رستگاری، و قیمت رستگاری رو هم بازار تعیین میکنه.»
Sajjad
آلدو، متوجهی که با این وضعیت فقط یه قدم تا کارتنخواب شدن فاصله داری؟ سه عنصر طلاییش رو داری: مشکل روانی، بدهی وحشتناک مالی و شبکهٔ حمایتی صفر. الکل رو هم به این ترکیب اضافه کن تا تو یه چشم بههم زدن نیستونابود بشی. خب، راستش میخوام بگم که هنوز من رو داری. یادته ارسطو چی گفته؟ بدون دوست هیچکس زنده نمیماند
soroush
آلدو ته صفحهٔ ۲۱۱، اواسط فصل «رنج و خلاقیت»، زیر یک جمله سهبار خط کشیده و دو طرفش ستاره گذاشته. جملهای کوتاه و ساده است ولی به دلیلی توضیحناپذیر چنان به گریهام میاندازد که سونیا برمیگردد و قوطی نیمهپرش را دستم میدهد. مینوشمش و دوباره جمله را میخوانم:
هر روز که زنده بیدار میشوی فاتحی؛ برو و غنایمت را طلب کن.
az_kh
در زندگی همیشه سعیمان این است چیزی را انتخاب کنیم که در مقام مقایسه کمتر از باقی چیزها بد باشد، پس الان که اینجا هستی به این معناست که یک چیز فوقالعاده وحشتناکتر جایی منتظرت است که با تمام وجود سعی میکنی ازش اجتناب کنی.
فائزه قائمی
کاری که بقیه در قبال رنج کشیدن تو انجام میدن جایگاه اخلاقیشون رو نشون میده و کاری که تو در قبال رنج کشیدن بقیه انجام میده جایگاه اخلاقی تو رو.
Mary gholami
«نمیتونم متقاعدت کنم به زندگی کردن، ولی میتونم ترغیبت کنم به رفتن.»
Mary gholami
اگر درست شنیدن را یاد بگیرم تمام پاسخها در سکوت شنیده میشوند.
Mary gholami
پسران بار گناه پدرانشان را بر دوش بکشند، ولی این مادراناند که بار گناه پسران را به دوش میکشند.
Mary gholami
«میدونی الان عبارت "دستکم سلامتیت رو که داری" یعنی اعضای بدنت یهسری کالا هستن که میتونی در مواقع ضروری به فروششون برسونی؟»
mery
«میدونی عشق یکطرفه کارکردی تو دنیای واقعی نداره؟
Anonymous
«دلیل ما برای خلق کردن همون دلیلیه که برای باقی کارها داریم: ترس از یه چیز جایگزین.»
Emmanuel
تاریخ دور تسلسل باطل مردمان و تمدنها نیست، سلسلهٔ آزمایشهای کور است. گفت اولین نشانهٔ جنون بیتوجهی است به چراغ عبور عابر ممنوع سر چهارراه. گفت مهمترین تأثیر دنیای دیجیتال بر زندگی ما این است که وقتی میبینیم یکی دارد عکس میگیرد دیگر صبر نمیکنیم عکسش را بگیرد و از جلو دوربینش رد میشویم. «همینطور راهمون رو مثل گاو میکشیم و میریم.
Online LifeStyle
بعد فکر کردم: اگر تفکر شکل بیبضاعت رؤیا دیدن است و رؤیا دیدن شکل بیبضاعتی از بودن و بودن شکل بیبضاعت نبودن، پس نبودن شکل بیبضاعتِ هرگز وجود نداشتن است.
nobady nonn
ای کسانی که برایتان معنای پیشرفت انسان به تعویق افتادن نسلکشی است
nobady nonn
میگوید «میدونی اگه سفر توی زمان ممکن بود مردم یککم برمیگشتن عقب و یه چیزی رو پیشگویی میکردن تا آدم مهمی بهنظر بیان؟»
smile
حجم
۴۹۹٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۴۰ صفحه
حجم
۴۹۹٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۴۰ صفحه
قیمت:
۹۹,۰۰۰
۴۹,۵۰۰۵۰%
تومان