بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ریگ روان | صفحه ۱۲ | طاقچه
کتاب ریگ روان اثر استیو تولتز

بریده‌هایی از کتاب ریگ روان

نویسنده:استیو تولتز
انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۳.۱از ۵۶ رأی
۳٫۱
(۵۶)
عامل اصلی تحلیل رفتنش برداشتن موانعی بود که مثل قارچ سر راه رسیدنش به هدف رشد می‌کردند، و درست قبل از این‌که برگردد و مجبور شود از روی چاله‌های تقریباً غیرقابل‌عبور استفراغ رد شود و برسد به در شیشه‌ای شکستهٔ مجتمع، به من گفت که بیماری‌اش چیست:‌ مطمئن بود مبتلا به استیصال بالینی است، پدیده‌ای که بسیاری از انسان‌ها دچارش‌اند و هنوز هیچ‌یک از شرکت‌های دارویی «به فکرش نیفتاده‌اند.»
az_kh
قبل از پایان دادن زندگیم دو اتفاق حتماً باید بیفته: یک، نباید بگذارم مادرم بیشتر از خودم زندگی کنه و دو، باید ببینم که استلا و بچهٔ جدیدش سالم و سرحالن. بنابراین باید مرگ لیلا رو می‌دیدم و استلا هم باید یه بچه به دنیا می‌آورد.
az_kh
اعتراف کرد که گاهی آخر شب اسم ورونیکا بنجامین را گوگل می‌کند، به این امید واهی که شاید پس از مرگ حضورِ آن‌لاین داشته باشد.
az_kh

حجم

۴۹۹٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۴۴۰ صفحه

حجم

۴۹۹٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۴۴۰ صفحه

قیمت:
۹۹,۰۰۰
تومان
صفحه قبل۱
...
۱۱
۱۲
صفحه بعد