بریدههایی از کتاب چگونه رنجی را که نمی توانیم درمان کنیم به دوش بکشیم
۳٫۲
(۱۱۹)
شرایطی که شما در آن زندگی میکنید آسان نیست. مهربانی با خودتان تغییری در سوگ ایجاد نمیکند، ولی شرایط را برای ذهن و قلب شما آسانتر میکند.
کار دشوار این است. یافتن مهربانی برای خود سختترین کار است. ما میتوانیم مهربانی را حتی به سنگدلترین فرد موجود در جهان پیشکش کنیم، ولی مهربانی به خودمان؟ نه. نه، من نمیتونم با خودم مهربون باشم. اینجوری خیلی به خودم آسون میگیرم.
Ehsan
برایت حضور شخص دیگری را آرزو میکنم که کنارت قدم بردارد و به هر شکلی بارت را سبک کند. شخصی با روحی مهربان که به حقیقت چشمانت نگاه کند و جویای حالت باشد، نه فقط امروز، بلکه هفتهها و سالها، تا بیست سال دیگر. دستان مهربانی که قلبت را با دقت و ظرافت نگه دارند. گوشهایی که با صبوری و بدون قضاوت به حقایق جاریشده از زبانت گوش دهند.
raziyeh
آرزو میکنم روزهایت بدون نظرات احمقانهای بگذرند که باعث میشوند حس کنی قضاوت شدهای یا حالت تهوع بگیری یا از بیاحساسبودن مردم شوکه شوی یا حتی چیزهایی بدتر از اینها. آرزو میکنم کسی تو را با سکوت یا مسخرهبازی یا با نیش و کنایه [هر چیزی] که در آن لحظه نیاز داری، در چالهچولههای زندگیات همراهی کند. برایت شبهایی پر از خواب راحت آرزو میکنم، عاری از حملات اضطراب و بازگشت به گذشته و بیدارشدنهای ناگهانی در دل تاریکی، خوابی پر از رؤیاهای عشق و افسونگری، نزدیک کسی که دلتنگش هستی، رؤیاهایی که تو را همراهی کنند و تا زمانی که بتوانی بار دیگر خودت را پیدا کنی روحیهات را تقویت کنند.
raziyeh
میدونم. همهش اشتباهه. در واقع ما نباید اینجا باشیم، اما هستیم. شبیه داستانهای بزرگه آقای فرودو! اونهایی که واقعاً مهماند؛ همونهایی که پر از تاریکی و خطرن و بعضی اوقات دلت نمیخواد پایانشون رو بدونی، چون فکر میکنی چطور میتونن پایان شادی داشته باشن؟ چطور دنیا میتونه به زمانی برگرده که اینهمه اتفاقهای بد نیفتاده بود؟ اما در آخر، این فقط یه چیز گذراست، یه سایه. حتی تاریکی هم باید گذرا باشه. روز جدیدی فرامیرسه و وقتی خورشید میتابه، زیباتر و درخشانتر میتابه.
.ً..
نشانههایی را برایت آرزومندم که به دنبالشان میگردی. من هم دنبالشان هستم.
روشَنا
لطفاً با عشق و احترام به خودتان نگاه کنید، مخصوصاً به بخشهای مضطرب، هولناک و وحشتزده.
احسان رضاپور
اگر میخواهید از سوگتان نجات پیدا کنید، باید راههایی برای سکنیگزیدن در آن بیابید. یاد بگیرید بین دو حالت افراطی «خیلی بهتر» و «محکوم به ناامیدی» زندگی کنید. شما به ابزارهایی نیاز دارید تا با فقدان کنار بیایید نه اینکه فقدان را ناپدید کنید.
drmental
دیدن دردکشیدن کسی که دوستش دارید سخت است. این آمیزهای از درماندگی و عشق است که افراد را مشتاق میکند تا شرایط را برای شما بهتر کنند. آنها میخواهند حالتان خوب باشد، اما شما به نصیحت نیاز ندارید، به راهحل نیاز ندارید، نیازی ندارید که کسی به شما روحیه بدهد. شما به کسی نیاز دارید که سوگ شما را ببیند و آن را درک کند، به کسی نیاز دارید که وقتی وحشتزده و لرزان ایستادهاید و به گودالی خیره شدهاید که زندگیتان بود دستتان را بگیرد.
raziyeh
جسم و ذهن
سوگ تجربهای همهجانبه است؛ خستگی بیش از حد شما علتی دارد، اینکه ممکن است طاقت شما به اندازهٔ قبل نباشد علتی دارد، اینکه تمرکزتان از بین رفته و حتی چیزهای ساده هم برایتان گیجکننده هستند علتی دارد. ذهنتان در تلاش است چیزی را درک کند که با عقل جور درنمیآید. جسمتان در تلاش است غیرممکنی را درون خود نگه دارد. کل سیستمتان خیلی سخت کار میکند فقط برای اینکه بتوانید هر روز جان سالم بهدر ببرید.
forogh.m
امیدوارم بدانی که در پس لحظات دشوار، در گذر روزها...
دیده میشوی، ارزشمندی، حمایت میشوی و دوستداشتنی هستی.
احسان رضاپور
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
قیمت:
۷۲,۰۰۰
۳۶,۰۰۰۵۰%
تومان