بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب آسایش | صفحه ۲۰ | طاقچه
تصویر جلد کتاب آسایش

بریده‌هایی از کتاب آسایش

نویسنده:مت هیگ
امتیاز:
۴.۰از ۸۹ رأی
۴٫۰
(۸۹)
لاموت، نویسندهٔ بزرگ می‌گوید: «فانوس‌های دریایی در سراسر جزیره نمی‌چرخند تا قایق‌ها را نجات دهند؛ آن‌ها فقط سر جای‌شان می‌ایستند و می‌درخشند.»
setayesh
ما همه‌چیز هستیم و به همه‌چیز متصل می‌شویم؛ انسان به انسان، لحظه به لحظه، درد به لذت، یأس به امید.
setayesh
همان‌طور که بین نت‌ها به مکث نیاز داریم تا موسیقی زیبا و دلنشین به گوش برسد و همان‌طور که برای فصاحت و انسجام جمله باید آن را نقطه‌گذاری کنیم، باید به استراحت، تأمل و انفعال و حتی نشستن روی کاناپه به‌عنوان بخشی ذاتی و ضروری از زندگی نگاه کنیم که برای کلیت مفهوم زندگی لازم است.
Arezuwishi
درون‌گرایی چیزی نیست که با برون‌گرایی آن را برطرف کنی. وقتی به آن به چشم چیزی نگاه کنی که برطرف نمی‌شود، آن را اصلاح می‌کنی. بگذار درون‌گرایی وجود داشته باشد. به سفرهای درونی نیز به اندازهٔ سفرهای بیرونی زمان و فضا بده.
Arezuwishi
همیشه لازم نیست کارهایی انجام بدهی یا به چیزهایی برسی. نیازی نیست اوقات فراغت خود را کارآمد و به طور مؤثر بگذرانی. مجبور نیستی تای‌چی و تعمیرات و پخت نان بلد باشی. گاهی می‌توانی فقط باشی و احساس کنی و دوام بیاوری و چیپس بخوری و زنده بمانی و همین کافی است.
Arezuwishi
تنفس آگاهانه راهی برای کنترل عزت نفس است، راهی برای این‌که بگویی به خودت استراحت بده، راهی برای پذیرش خود همان‌طور که هستی و پذیرش زندگی همان‌طور که هست و تنها چیزی که لازم داری یک جفت ریه است.
Arezuwishi
مردم دربارهٔ ابرهای تیرهٔ بالای سرشان صحبت می‌کنند، اما ما هیچ‌وقت ابر نیستیم، ما آسمان هستیم، فقط آن ابرها را دربرمی‌گیریم. ابرها تنها نمایی کنونی هستند. آسمان، آسمان می‌ماند.
Arezuwishi
بزرگ‌ترین و بهترین تغییرات ناشی از تاریک‌ترین تجربیات هستند. ما از هم می‌پاشیم تا تازه شویم، از دل تاریکی عبور می‌کنیم تا در دل خورشید به پرواز درآییم.
Arezuwishi
مارکوس اورلیوس می‌نویسد: «جهان در حال تغییر است. زندگی ما را افکارمان می‌سازند.» حتی کسی که مسئولیت یک امپراتوری را بر عهده دارد نیز می‌تواند به ستارگان نگاه کند و با شادی و خوشحالی در نظم عظیم جهانی احساس کوچک‌بودن کند.
Arezuwishi
می‌توانم شبی را به یاد بیاورم که در دل افسردگی بودم و فکر خودکشی در سر داشتم و به آسمان بدون ابر و پرستاره نگاه می‌کردم. درد روحی عمیقی را تجربه می‌کردم که انگار به جسمم نیز نفوذ کرده بود، اما دیدن آسمان، همین تکهٔ کوچکی که از جهان هستی می‌بینیم، این امید را در من برانگیخت که روزی دوباره می‌توانم چنین منظره‌ای را درک و ستایش کنم.
Arezuwishi
النور روزولت گفته: «هیچ‌کس نمی‌تواند بدون اجازهٔ خودت در تو احساس حقارت ایجاد کند.»
Arezuwishi
روزی روزگاری به خود فشار می‌آوردم تا دیگران را ناامید و ناراحت نکنم. کارهایی را انجام می‌دادم که از آن‌ها متنفر بودم. به مهمانی‌هایی می‌رفتم که واقعاً نمی‌خواستم در آن‌ها شرکت کنم. افرادی را ملاقات می‌کردم که صحبت با آن‌ها بسیار سخت بود. هر لبخندی که می‌زدم تقلبی بود. و بعد ذهنم منفجر شد. پس از آن متوجه شدم که بهتر است دیگران را ناامید و ناراحت کنم تا این‌که خودم را منفجر کنم.
Arezuwishi
من هیچ‌وقت به اندازهٔ وردی، جوی هارجو یا حتی همان‌طور که مسلم است، به اندازهٔ کودک تیزهوش دوازده ساله‌ای که همه‌چیز را سریع یاد می‌گیرد در موسیقی تبحر نداشتم، اما این توانایی را دارم که اندکی بنوازم و از نواختن موسیقی لذت ببرم و همین کافی است. لذت موسیقی در خود موسیقی است. نواختن آن، گوش‌سپردن به آن و این لذتی است که درش رو به همه باز است و از همه استقبال می‌کند
Arezuwishi
جایی که ممکن است درها را باز نگه داریم. تمام وجودمان را در آغوش بکشیم. به شکست‌خوردن ادامه دهیم. همان‌طور که هارجو می‌گوید: «هیچ شعر بدون اشتباهی وجود ندارد.»
Arezuwishi
به دلیل انعطاف‌پذیری عصبی است که مغز ما بر اساس چیزهایی که تجربه می‌کنیم ساختار خود را تغییر می‌دهد. هیچ‌یک از ما همان افرادی نیستیم که ده سال پیش بودیم. وقتی چیزهای وحشتناکی را تجربه یا احساس می‌کنیم، یادآوری این نکته که هیچ‌چیز دوام نمی‌آورد مفید است. دیدگاه‌ها تغییر می‌کنند. ما به نسخه‌های دیگری از خودمان تبدیل می‌شویم. سخت‌ترین سؤالی که تابه‌حال از من پرسیده شده این است: «وقتی کسی را ندارم چطور برای دیگران زنده بمانم؟» پاسخ این است که برای نسخه‌های دیگر خودت زنده بمان. بله نه‌تنها برای افرادی که ملاقات خواهی کرد، بلکه برای کسانی که در آینده خواهی بود زنده می‌مانی.
Amir Reza
نسخه‌هایی از آن آینده وجود دارد که درخشان‌تر و عادلانه‌تر از زمان حال هستند. آینده روشن است.
نیلوفر
وقتی چیزهایی از ما گرفته می‌شوند، چیزهایی که باقی می‌مانند برای‌مان ارزش بیشتری پیدا می‌کنند. نه‌تنها دیده‌شدن‌شان، بلکه قدرت‌شان نیز افزایش می‌یابد. آنچه را در سطح از دست می‌دهیم در عمق به دست می‌آوریم.
نیلوفر
برای یافتن امید لازم نیست در موقعیتی عالی باشی. فقط باید درک کنی که همه‌چیز تغییر خواهد کرد. امید برای همه در دسترس است. برای داشتن امید، لازم نیست واقعیت زمان حال را انکار کنی، فقط باید بدانی که آینده نامعلوم است و زندگی هم شامل روشنایی است و هم تاریکی.
نیلوفر
برای امیدداشتن لازم نیست خوشحال باشی. در عوض باید ناشناخته‌بودن آینده را بپذیری و بدانی که نسخه‌هایی از آینده وجود دارند که ممکن است بهتر از زمان حال باشند. امید در ساده‌ترین شکل خود، پذیرش ممکن‌هاست.
Shamim
عجیب و غریب‌بودن خوب است. نامتعارف‌بودن خوب است. خوب است که از جمع جدا باشی. فیلسوف جان استوارت میل معتقد بود تقریباً وظیفهٔ مدنی ماست که عجیب و غریب باشیم و ظلم و ستم حاصل از پیروی از عرف و سنت را بشکنیم، اما حتی اگر در ظاهر عجیب و غریب نباشیم هم همهٔ ما بخش‌هایی عجیب و غیرعادی در وجودمان داریم.
Arezuwishi

حجم

۱۸۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۱۶ صفحه

حجم

۱۸۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۱۶ صفحه

قیمت:
۵۵,۰۰۰
۱۶,۵۰۰
۷۰%
تومان