بریدههایی از کتاب چگونه با همکاران خود کنار بیاییم
نویسنده:آلن دوباتن
مترجم:افسانه قرهداغی
ویراستار:بهناز رحیمی
انتشارات:انتشارات کتابسرای نیک
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۴از ۱۵ رأی
۳٫۴
(۱۵)
هر روز و هر ساعت از ما خواسته میشود که «آموزش» دهیم. باید به دیگران آموزش دهیم که احساسمان چیست، چهچیزی میخواهیم، چهچیزی ما را آزار میدهد و، در عرصهٔ کار، فکر میکنیم چه کاری و چگونه باید انجام شود. تخصصیترین موضوعی که وظیفه داریم در طول زندگی خود به دیگران آموزش دهیم این موضوعِ بهظاهر عجیب اما عظیم است که: من چه کسی هستم، احساسات من چیست و به چهچیزی اهمیت میدهم.
Mina
همهٔ ما جایی بین عدم بلوغ و نقطهٔ مقابلش گیر کردهایم و پیشرفتهای متنوعی در موضوعات مختلف داشتهایم. ممکن است سن احساسی ما در عرصهٔ ارتباطات ۵ سال باشد ولی در همدلی یا خویشتنداری ۷۵ ساله باشیم؛ شاید در سخاوت و بخشندگی رشد کرده باشیم اما در زمینهٔ آرامشْ ضعیف عمل میکنیم. ممکن است در عشقورزی بالای فهرست قرار بگیریم اما در امیدواری پایین فهرست باشیم.
Mina
جایی در کودکی، مسیرمان بهسمت بلوغ احساسی مسدود شده است. حتی اگر کودکیِ بسیار پرمحبتی هم داشته باشیم و ما را با حساسیت بزرگ کرده باشند، بعید است بدون پرورش بیشمار واکنش ذهنی پا به دوران بزرگسالی گذاشته باشیم؛ واکنشهایی که نگذاشتند ما فردی کاملاً منطقی و متعادل شویم تا دیگران بهراحتی با ما تعامل داشته باشند.
در آغاز زندگی، همهٔ ما از نظرِ احساسی تکاملنیافته هستیم: آدمها را به خوبها و بدها تقسیم میکنیم و افراد خاکستری را نمیبینیم؛ بهجای اینکه تفکراتمان را با خویشتنداری و اعتمادبهنفس با دیگران در میان بگذاریم، فریاد میزنیم و قهر میکنیم. زمانی که هیچچیز طبق برنامه پیش نمیرود، عصبانی میشویم و نمیتوانیم تأثیر کلماتمان را بر دیگران درک کنیم. شناخت چندانی درمورد پیچیدگی و واقعیت زندگی اطرافیانمان نداریم
Mina
ما هرگز نمیتوانیم کاملاً بینیاز و متین و موقر باشیم. بحرانها، هیجانها، رواننژندیها، حسادتها، فروپاشیهای روانی و بدخلقیها در محیط کار همراه ما هستند. ما نمیتوانیم همواره آنقدر که آرزویش را داریم حرفهای باشیم؛ نمیتوانیم کاملاً خود را به دو نیم قسمت کنیم و در عین حال که انسان بینهایت پرتوقع و پیچیدهای در زندگی احساسی هستیم، همان موجود مکانیکی شستهرُفتهای باشیم که در محیط کار از ما انتظار میرود.
Mina
در دوران پیشاروانشناسی، موفقیت مشاغل به عوامل مادی بستگی داشت: دسترسی به منابع، سرمایه و تخصص فنی. اما اکنون اگر بخواهیم عملکرد یک کسبوکار را در طول ۲ سال ارزیابی کنیم، عامل تعیینکننده میتواند این باشد که وقتی کارآموزی را در دستشویی در حال گریهکردن میبینند یا هنگامی که یکی از اعضای گروه بازاریابی از رئیس خود عصبانی میشود چه پیش میآید. اگر فردی نسبت به سود و زیان کار خود نگران است، هیچ گزینهای ندارد جز اینکه به روانشناسی نیروی کار خود بپردازد.
Mina
کمالگرایان تدافعی بهشکل متناقضی، علیرغم ترسشان از شکست، نمیتوانند خود را قانع کنند که ایدهها و نظرات [دیگران] را بپذیرند و در نتیجه، خروجی کارهایشان را به ایدئالی که آرزویش را دارند نزدیک میکنند. آنها دست به هر کاری میزنند بهجز برداشتن قدمی که هم برای خودشان و هم برای کسانی که با آنها کار و زندگی میکنند بسیار سودمند است: اینکه اشتباهشان را بپذیرند و متوجه شوند چه کاری را باید برای اصلاح خطایشان انجام دهند.
maryam.eslami
کار نباید عرصهٔ رنجهای بین افراد باشد و روابط ما با همکارانمان نباید برای همیشه با شَک و رنجش گِلآلود شود. ما میتوانیم از غیبت و استعفا فراتر رویم و به عصر شرکتهای هوشمند از لحاظ عاطفی وارد شویم، جایی که در آن میتوانیم با کمک بصیرت روانکاوی، قدمهایی در جهت کمی بالغتر شدن، اثرگذارتر بودن و انسانی آرامتر بودن برداریم، چیزی که آرزو و لیاقتش را داریم.
هدی✌
در شرکتهایی با عملکرد موفق، حدی از درگیری، تنش، اختلاف و تردید و بدگمانی نسبت به افراد «عجیب» در یک گروه ثبات لازم در این شرکتها را به وجود میآورد.
هدی✌
عدم ارتباط خوب با همکارانتان ممکن است منبع عدم خوشحالی شخصی باشد
هدی✌
عدم ارتباط خوب با همکارانتان ممکن است منبع عدم خوشحالی شخصی باشد، اما این مشکل همیشه نتیجهٔ تصادف یا اشتباه نیست. ممکن است استراتژی عمدی سازمان محل کار شما باشد تا افرادی با روحیات مختلف را کنار هم قرار دهد که بتوانند یکدیگر را کامل کنند و کاستیهای یکدیگر را جبران کنند. شرکتها به تعدادی افراد درونگرا نیاز دارند تا همچون عامل تعادل در برابر برونگراها عمل کنند؛ تعدادی فرد محتاط تا عجلهٔ مفرط افراد شتابزده را کاهش دهند؛ تعدادی فرد خوشبینِ سرزنده تا با اندوه منفیبافها جور شوند. این امر ممکن است فضا را گهگاهی عذابآور و آزاردهنده کند اما این موضوع به تنهایی نشانهٔ این نیست که همهچیز خراب شده است.
هدی✌
هرچه بیشتر در تمام ابعاد انسانی خود در ذهن دیگران ظاهر شویم، احتمال بیشتری وجود دارد که نسبت به نقاط ضعف ما صبور باشند و خطاهای ما را ببخشند. احتمال بیشتری وجود دارد که ما هم نسبت به افرادی که از داستان زندگیشان باخبریم آرامتر، مهربانتر و دلسوزتر باشیم؛ [و این احساس] زمانی به وجود میآید که ما تا حدودی میفهمیم چگونه فردی به جایی رسیده که اکنون هست و برای فشارها، آرزوها و مصیبتهایی که آنها را شکل دادهاند ارزش قائل میشویم.
هدی✌
سازمانها اغلب متوجه میشوند که دیدن همکاران خارج از دفتر کار میتواند به [بهبود] فضای ارتباطی بین آنها در محیط کار کمک کند. به همین دلیل است که مدیرانی که در حالت عادی شخصیتی موقر دارند، مسابقات تنیس روی میز، اردو در جنگل برای بازی پینتبال، یا تورنمنت مسابقات تخممرغ و قاشق ۱ را ترتیب میدهند. خواستهٔ غیرمستقیم در تمام این برنامهها این است که فردی که همیشه در جلسات یا پشت میز کار با او برخورد داریم را در حال زدن ضربات پشتدست بسیار خوب یا افتادن در گِل ببینیم و همین امر تا حدی تنشها در توسعهٔ استراتژی بازاریابی سال آینده یا کشمکشها در تحلیل زنجیرهٔ تأمین را کاهش دهد.
هدی✌
همهٔ ما تا حدی از عدم بلوغ عاطفی رنج میبریم. این رنجها در برخی زمینهها اهمیت بیشتری دارند، اما کاملنبودن به لحاظ روانشناختی به این معنا نیست که کاری، شایسته، مهربان و جذاب هم نیستیم.
هدی✌
هر فردی که تاکنون زندگی کرده است در برخی زمینهها، نابالغ بوده و هست.
هدی✌
چیزی به اسم انسان بالغ حقیقی وجود ندارد، [در دنیا] فقط انسانهایی را میبینیم که با ترکیب جذاب و نامتوازنی از ویژگیها، از اعتمادبهنفس و اعتماد به دیگران گرفته تا شک و نفرت از خود، علامتگذاری شدهاند. کاملاً بالغ و متعادلبودن گزینه [ای برای انتخاب] نیست و هرگز نبوده است.
هدی✌
یکی از بدترین روشها برای اینکه به رشد و شکوفایی یک فرد کمک کنیم این است که به طور تلویحی بگوییم مشکل تو مشکل خودت بهتنهایی است. اینکه مواردی از عدم بلوغ احساسی را به برخی افراد نسبت دهیم، صرفاً باعث میشود آنها احساس کنند از دیگران جدا شدهاند و شرمنده شوند و در نتیجه مستعد واکنش خشمگینانه یا تکذیب خواهند بود. اگر هدفْ رشد بلوغ احساسی است، تنها استراتژی تأثیرگذار این است که این خواسته را بر مبنای اصول جهانی، عام و معتبر تعریف کنیم
هدی✌
از تغییر یا نوآوریهای جدید نمیترسیم چرا که این تجربهٔ دستاول را داریم که امور عموماً خوب پیش میروند.
هدی✌
در نتیجهٔ عشق است که ما توان شنیدن انتقاد را داریم؛ میتوانیم مرزها را تعیین کنیم و رفتارهای ناعادلانه را به عقب برانیم؛ منتظر مجازات یا فاجعه نمیمانیم؛ میتوانیم در محل کار، خودمان باشیم و ذهنمان خلاق باشد و از ژرفای آن نترسیم.
هدی✌
خودارزشمندی اندک و اعتماد اندک به دیگران. این دو پدیده کاملاً میتوانند توضیح دهند که چرا زیستن با خودمان و با دیگران تا این اندازه دشوار است.
هدی✌
اینکه ما خشمگین میشویم و به دیگران تهمت میزنیم، اینکه مطیع و غیرخلاق هستیم، اینکه مشکوک و وحشتزده میشویم، اینکه تبانی و خیانت میکنیم، اینکه حس میکنیم به ما توهین و بیاحترامی شده، همهٔ این موارد ریشه در عدم بلوغ دارند.
هدی✌
حجم
۵۹۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
حجم
۵۹۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
قیمت:
۵۴,۰۰۰
تومان