بریده‌هایی از کتاب تمرین

با تلاش برای جلب رضایت همه، اثر خاصی ایجاد نمی‌کنید.

همدلی ممکن است شما را به فردی خوب تبدیل کند، اما قطعاً شما را به خالقی بهتر تبدیل می‌کند.

مقاومت سرسختانه ما را به اطمینان حاصل کردن وا می‌دارد، سپس از آن اطمینان همچون تله‌ای برای ممانعت از حرکت ما به جلو استفاده می‌کند. اما اگر ما به مطمئن شدن از نتیجهٔ کارمان نیاز نداشته باشیم، اگر صرفاً بتوانیم به راه و کاری که انجام می‌دهیم، اعتماد کنیم و در فرآیند ایجاد و به اشتراک گذاشتن آن بکوشیم، مقاومت قدرت خودش را از دست می‌دهد.

مقاومت نیرویی دست‌نیافتنی و زیرک است، احساسی است که توطئه می‌کند تا راه ما را مسدود کند، ما را تضعیف کند یا در بهترین حالت، ما را از پیگیری کارهای مهم متوقف کند.

گلن کلوز هفت‌بار نامزد دریافت جایزهٔ اسکار شده و او هرگز برنده نشده است. اگر او در اجراهایش فقط به دریافت جایزهٔ اسکار متمرکز شده بود، هرگز مجموعه کارهایی را که در کارنامهٔ خود دارد، خلق نمی‌کرد. آیا او یک شکست‌خورده است؟ آیا حرفه بازیگری او اتلاف وقت بوده است؟ آیا نگرفتن یک جایزه از همکارانش در کیفیت کار او خللی وارد می‌کند؟ اگر او موفقیتش را براساس رأی خارج از کنترل خود می‌سنجید، تصمیماتش را براساس داده‌های نادرست پایه‌گذاری می‌کرد.

به خاطر داشته باشید که امید همان اطمینان نیست. امید یعنی به خودتان اعتماد دارید که می‌توانید چیزی را تغییر دهید. بدون یقین حاصل کردن نیز می‌توان امیدوار بود. می‌توانیم امیدوار باشیم و همزمان بپذیریم ممکن است آنچه اکنون روی آن کار می‌کنیم نتیجه ندهد.

جاستین ماسک، نویسندهٔ کانادایی، به ما یادآوری می‌کند که برای قاطعانه و سخاوتمندانه «نه» گفتن، باید چیزی برای «بله» گفتن داشته باشیم و تعهد ما به ممارست به آنچه باور داریم، منشأ این بله است.

یک مسئله بدون راه‌حل، دیگر مسئله نیست، بلکه فقط یک وضعیت است.

یادگیری واقعی (برخلاف آموزش) تجربه‌ای داوطلبانه است که مستلزم تنش و ناراحتی است (احساس مداوم بی‌کفایتی با وجود اینکه در حال پیشرفت در یک مهارت هستیم).

اگر بخواهید قبل از شروع، ضمانتی برای برد بیابید، هرگز شروع نخواهید کرد. گزینهٔ جایگزین، اعتماد کردن به روند کار، انجام دادنِ آن با سخاوت و خواست قلبی و پذیرفتن هر نتیجه‌ای است که به دنبال خواهد داشت، چه خوب باشد و چه بد.

اعتمادبه‌نفس احساسی است که وقتی تصور می‌کنیم نتیجه تحت کنترل ماست، به آن دست می‌یابیم.

تمرکز بر نتایج به ازای قربانی کردنِ فرآیند، میان‌بری است که فقط کار شما را خراب می‌کند.

تصمیماتِ خوب، خوب هستند حتی اگر نتایج آن‌ها خوب نباشد.

شما هرگز برای شخصی که مانند خودتان با شما رفتار می‌کند، کار نمی‌کنید.

انجام کاری که بدان اشتیاق دارید ارزش ساختارشکنی را دارد؛

ما چیزی هستیم که انجام می‌دهیم.

ما به دنیا نیامده‌ایم که خودخواه باشیم

خلاقیت نتیجه تمایل است؛ تمایل به یافتن حقیقتی جدید، حل مشکلی قدیمی یا خدمت به شخصی دیگر. خلاقیت یک انتخاب است، رعدوبرق نیست که از آسمان بیاید.

وقتی عامدانه از دشواری مطلوب اجتناب می‌کنیم، کار ما آسیب می‌بیند؛ زیرا فقط در حال حرکت با جریان آب هستیم. بنابراین، باید برای همهٔ این روزها، هفته‌ها یا سال‌های مکرر، احساس ناشایستگی و ناامیدی‌های گاه‌به‌گاه، نوعی تعهد وجود داشته باشد. باید در مسیر خود برای رسیدن به مکانی که سیالی ذهن ما در خدمت تغییری که به دنبال آن هستیم واقعاً مفیدِفایده است، به دنبال آن دشواریِ مطلوب باشیم

راهی که برای ما باز است همیشه بهتر از هر راه دیگری که ممکن است امتحان کنیم، کار می‌کند.