بریده‌هایی از کتاب غلبه بر اهمال کاری

وقتی اهمال‌کاری می‌کنیم همه چیز را تا فردا، هفته آینده و در بعضی موارد تا «ابد» عقب می‌اندازیم.

بنابراین هر کار نادرستی که خود فعلی شما انجام می‌دهد، خراب کردن فرصت‌هایی است که خود آینده شما می‌توانست از آن‌ها برای ساختن زندگی دلخواه‌تان استفاده کند.

یکی از عادت‌های خود تخریبی و مضر ما این است که رضایت و خشنودی فوری را به پاداش‌های طولانی‌مدت ترجیح می‌دهیم. یک دقیقه وقت بگذارید و به داستان زیر فکر کنید. تصور کنید که شما دو خود دارید: یک خود حال و یک خود آینده. اهدافی که برای اکنون‌تان تعیین کرده‌اید درواقع برنامه‌هایی برای خود آینده شما هستند. برنامه‌ریزی برای خود آینده کار ساده‌ای است. شما می‌توانید با تصور این‌که زندگی‌تان در ده سال دیگر چگونه خواهد بود، سرگرم شوید. همچنین انجام کارهایی مانند ساخت تابلو آرزوها و نوشتن لیست اهداف، برای شما بسیار لذت‌بخش خواهد بود. بااین‌حال، خود آینده شما در ایجاد خودش نقشی ندارد و فقط خود فعلی شما می‌تواند این کار را انجام دهد. متأسفانه خود فعلی شما دوست دارد از لذت‌های فوری بهره‌مند شود. شما صبر کافی ندارید تا پاداش‌های تلاش زیاد که برای بهبود بخشیدن به خود آینده‌تان ضروری هستند را به دست آورید. بنابراین هر کاری که می‌توانید را انجام می‌دهید تا از انجام فعالیتی که قرار نیست فوراً از آن بهره‌مند شوید، جلوگیری کنید.

عمل کردن باعث ایجاد حرکت می‌شود و پس از حرکت کردن دیگر نمی‌خواهید متوقف شوید.

باید ببینید که چه چیزی باعث حواس‌پرتی و وسوسه در شما می‌شود؟ به‌عنوان مثال، اگر نادیده گرفتن پیام‌های تلفن‌تان برای شما دشوار است می‌توانید هنگام کار، اعلان‌های موبایل خود را خاموش کنید. در مرحله بعد باید بدانید که نیازی نیست خود را کاملاً از این موارد محروم کنید. نکته اصلی استفاده از آن‌ها در حد اعتدال است. گاهی اوقات لازم است از فعالیت‌های استرس‌زای مربوط به کار دور شویم که به ما امکان می‌دهد باتری‌های خود را شارژ کنیم تا بتوانیم بهره‌وری خود را به حداکثر برسانیم. بنابراین می‌توانید تا ساعت ناهار کار کنید و سپس در طول استراحت، چند دقیقه را به بررسی پیام‌ها، تماشای فیلم‌ها یا هر چیز دیگری که دوست دارید اختصاص دهید.

درگیر حواس‌پرتی یا وسوسه شدن: اگر عاملی برای تأخیر وجود نداشته باشد و اگر مسیر ما مستقیم بوده و بتوانیم بدون هیچ مانعی در امتداد آن قدم برداریم، راه رسیدن به هدف بسیار آسان خواهد بود. اگر هیچ کاری غیر از تلاش کردن در جهت رسیدن به اهداف خود نداشتیم طبیعی بود که به احتمال زیاد همان کار را انجام می‌دادیم. متأسفانه شرایط هیچ‌وقت این‌گونه نیست. مسیر حرکت شما همانند جاده‌ای است که با تعداد زیادی از تابلوهایی که شما را به استراحتگاه دعوت می‌کنند و همچنین با علائم انحرافی پر زرق‌وبرق و تعداد زیادی از علائم جذاب دیگر پوشیده شده است. این روزها حواس‌پرتی‌ها و وسوسه‌ها بسیار زیاد شده‌اند، از تلفن‌های هوشمند گرفته تا نتفلیکس و بازی‌های کامپیوتری، همیشه فعالیتی جذاب‌تر از کار کردن وجود دارد.

تاکتیک‌های بازدارنده تاکتیک‌های بازدارنده به معنی بهانه‌هایی است که ما آن‌ها را می‌تراشیم تا استفاده غلط از زمانی که به ما داده شده است را توجیه کنیم. چه هشیارانه و چه ناهشیارانه، ما برخی رفتارهای خود تخریبی را انجام می‌دهیم که مانع حرکت رو به جلو ما می‌شوند. این تاکتیک‌ها شامل موارد زیر است: - تعیین اهداف اشتباه - مدیریت زمان ضعیف - درگیر حواس‌پرتی یا وسوسه شدن

ثبات قدم - قلب: آخرین و مهم‌ترین نکته این است که ثبات قدم، قلب و مهم‌ترین بخش پیگیر بودن است. ثبات قدم به معنی تسلیم نشدن است، حتی اگر به نظر برسد اقدامی که انجام می‌دهید کارساز نیست و موانع زیادی بر سر راه شماست. ثبات قدم یعنی سرسختی برای پرش از روی موانع و هرچقدر هم که این موانع بلند به نظر برسند مهم نیست. شروع یک کار عالی است اما رسیدن به خط پایان مهم‌تر است. برای انجام این کار باید یک قلب قوی داشته باشید چراکه موانع چالش‌برانگیز هستند و اکثر افراد هنگام مواجه شدن با آن‌ها، از ادامه راه منصرف می‌شوند.

بدون عمل کردن نمی‌توانید پیشرفت خود را بسنجید و رؤیاهای‌تان در حد همان خیال باقی می‌مانند. همچنین مهم است بدانید که اقدام کردن به معنی انجام کار زیاد نیست. یکی از مواردی که ژانت را تحت فشار قرار داد، کارهای زیادی بود که باید برای رسیدن به مقصد نهایی انجام می‌داد. اما اگر او اهداف خود را به چند قسمت قابل مدیریت تقسیم می‌کرد - به‌عنوان مثال، صبح، بعد از ظهر و عصر دوشنبه تا جمعه، یک ساعت مطالعه درباره مالیات - یک قدم واقعی برای تحقق رؤیای خود برمی‌داشت. عمل کردن باعث ایجاد حرکت می‌شود و پس از حرکت کردن دیگر نمی‌خواهید متوقف شوید.

کارهایی مانند دور هم جمع شدن با عزیزان یا خوابیدن به اندازه مورد نیاز، مشکلی ندارند. بااین‌حال اگر بیشتر وقت خود را صرف این کارها می‌کنید و آن‌ها بر روی بهره‌وری شما تأثیر می‌گذارند به این معنی است که شما مشکل دارید. داشتن تفریح و سرگرمی در حد اعتدال، درست به اندازه کار سخت برای موفقیت‌تان مهم است. با این وجود اگر به درستی از اوقات فراغت استفاده نشود می‌تواند نتیجه عکس بدهد.

همان‌طور که سر به ستون فقرات متصل است، تمرکز نیز به انضباط شخصی وصل است. تمرکز به شما نظم و انضباطی را می‌دهد که برای پیگیر بودن به آن نیاز دارید. به همین ترتیب اگر انضباط شخصی داشته باشید، تمرکز کردن، اجتناب از عوامل حواس‌پرتی و کار کردن بر روی مسائل ضروری، برای شما آسان‌تر خواهد شد. مانند ستون فقرات، انضباط شخصی بدن را در حالت استوار نگه می‌دارد تا دچار اختلال نشوید.

انضباط شخصی - ستون فقرات: وقتی ستون فقرات کسی می‌شکند کل بدن‌اش فلج می‌شود. هنگامی‌که نوبت غلبه بر اهمال‌کاری می‌رسد شما به یک «ستون فقرات» قوی نیاز دارید، بنابراین انضباط شخصی مهم‌ترین ویژگی مورد نیاز برای شماست. نظم و انضباط شخصی شما را قادر می‌سازد کارهایی که باید انجام شوند را انجام دهید، حتی اگر دل‌تان نمی‌خواهد آن کارها را بکنید. این مهارت به معنی توانایی کنترل خود است که بتوانید تمرکز و قدرت خود را حفظ کنید تا کارهای مهمی که برای دستیابی به اهداف‌تان ضروری هستند را بدون توجه به عوامل حواس‌پرتی یا وسوسه‌ها، به انجام برسانید. نظم و انضباط شخصی برای غلبه بر اهمال‌کاری ضروری است زیرا به شما قدرت می‌دهد تا اعمال، افکار و احساسات خود را تنظیم کنید. بدون انضباط شخصی، توانایی تلاش مداوم در کار خود را نخواهید داشت.

شما از طریق دید تونلی عمل می‌کنید بنابراین هر کاری که انجام می‌دهید شما را به سمت هدف نهایی هدایت می‌کند.

چرا ژانت اهمال‌کاری کرد؟ فکر می‌کنید ژانت چه اشتباهی انجام داده است؟ آیا او فاقد پشتکار، تمرکز، عمل‌گرایی یا انضباط شخصی بود؟ بله، او فاقد تمام این موارد بود که وقتی با هم ترکیب می‌شوند، به اهمال‌کاری منجر می‌شوند. این یک مورد کلاسیک از اهمال‌کاری است که به‌عنوان قاتل رؤیاها شناخته می‌شود. اگر قصد دستیابی به هر هدفی را دارید، باید توانایی پیگیری کردن آن را داشته باشید و اگر فاقد هر یک از این مؤلفه‌ها باشید، برای غلبه بر این عادت منفی، کار سختی در پیش خواهید داشت.

فکر می‌کنید ژانت چه اشتباهی انجام داده است؟ آیا او فاقد پشتکار، تمرکز، عمل‌گرایی یا انضباط شخصی بود؟ بله، او فاقد تمام این موارد بود که وقتی با هم ترکیب می‌شوند، به اهمال‌کاری منجر می‌شوند. این یک مورد کلاسیک از اهمال‌کاری است که به‌عنوان قاتل رؤیاها شناخته می‌شود. اگر قصد دستیابی به هر هدفی را دارید، باید توانایی پیگیری کردن آن را داشته باشید و اگر فاقد هر یک از این مؤلفه‌ها باشید، برای غلبه بر این عادت منفی، کار سختی در پیش خواهید داشت.

چرا ژانت اهمال‌کاری کرد؟ فکر می‌کنید ژانت چه اشتباهی انجام داده است؟ آیا او فاقد پشتکار، تمرکز، عمل‌گرایی یا انضباط شخصی بود؟ بله، او فاقد تمام این موارد بود که وقتی با هم ترکیب می‌شوند، به اهمال‌کاری منجر می‌شوند. این یک مورد کلاسیک از اهمال‌کاری است که به‌عنوان قاتل رؤیاها شناخته می‌شود.

در یازده فصل ارزشمند این کتاب غوطه‌ور شوید، دانشی که به دست می‌آورید را به عمل تبدیل کنید، اهمال‌کاری را متوقف کنید و زندگی هدفمندی که می‌خواهید به آن برسید را شروع کنید.

برای تمام کارهایی که در زندگی انجام می‌دهیم یک هزینه فرصت وجود دارد. این بدان معنی است که ما باید برای به دست آوردن یک چیز، چیز دیگری را از دست بدهیم.

ما خود را متقاعد می‌کنیم که در حال یادگیری درس‌هایی هستیم که می‌توانیم آن‌ها را در زندگی به کار بگیریم و مدام به یادگیری ادامه می‌دهیم تا بتوانیم به‌کارگیری آن‌ها در زندگی را به تعویق بیندازیم. شما نمی‌توانید درباره یک موضوع همه چیز را بدانید زیرا دانش همیشه در حال پیشرفت است. بنابراین اگر می‌خواهید زندگی‌تان تغییر کند، باید شروع به استفاده کردن از دانشی بکنید که تاکنون به دست آورده‌اید.

اهمال‌کاری به معنی انجام هر کار دیگری به غیر از کارهایی است که برای رسیدن به هدف نهایی ما ضروری هستند.