بریدههایی از کتاب حد و مرزهای هنر
۴٫۴
(۱۰)
چوزاک اعلام کرد: «ادبیاتِ ادیبانه افیونِ ملت است و ادبیاتِ واقعیات پادزهرِ آن.» ادبیات واقعیات در پی برگزیدن و بازنشر کلماتی است که در زندگی روزمره به کار میروند؛ برای شروع، باید با دقت شنید و ذخیره کرد.
fuzzy
دراین اندیشهها میتوان طنین بیانیهٔ مشهور مارکس دربارهٔ منزلتِ شناخت را شنید: «فیلسوفان صرفاً جهان را به روشهای متنوعی تفسیر کردهاند، درحالیکه مسئلۀ اصلی تغییر آن است.»
fuzzy
او استدلال کرد که دو برداشت متضاد از هنر وجود دارد. در برداشت بوروژوایی، هنر «روشِ کسبِ شناخت از زندگی» بود و در برداشت پرولتاریایی، هنر «روشِ ساختنِ زندگی». درحالیکه اولی خود را به بازنمایی و تأمل دربارهٔ جهان محدود میکند، دومیخود را برای تسلط بر مواد زندگی و تغییر آنها آماده میسازد.
fuzzy
دیگر ساختگرایان خواستار دگرگونیِ کاربرد تمامیفرمهای بیانگر بودند. بهجای تولید آثار ادبی، از شاعران انتظار میرفت که بر مطالب وابسته به زبانشناسی برای مقاصد فایدهمند تمرکز کنند. مایاکوفسکی به تولید شعارها و تبلیغات سیاسی روی آورد. [او] در اتوبیوگرافی خود موضع گروهش را چنین توضیح میدهد: «مخالف داستان و مکتب زیباییشناسی و طرفدار تبلیغات، روزنامهنگاری و ستوننویسیِ ماهرانه.» در واقع، مادهای که برای «ساخت» به کار میرفت تنها زبان نبود، بلکه شامل اتفاقات واقعی نیز میشد کهاین زبان آنها را به وجود میآورد. ساختگرایان «ادبیات واقعیتبنیاد» را، که منابعش در محیط اطراف مؤلف بود، به ادبیاتِ برخاسته از تخیل ترجیح میدادند. به تصور آنان، هنر دیگر متعلق به حوزهای مجزا نبود: هرکسی میتوانست در خلق هنری سهیم شود. اوسیپ بریک نوشت: «در کمون همه خلق میکنند.»
fuzzy
این جنبش «ساختگرایی» خوانده شد، زیرا طرفدارانش در مقابل خلق هنری به نفع ساخت اشیا و مصنوعاتی موضع گرفتند که برای جهان پیرامون [زندگی] طراحی میشدند.
fuzzy
درخواست برای حذف هرگونه ارجاع به گذشته و گرامیداشت کیش نوخواهی بود. [از نظر او] مکانهایی که یادمان گذشته را حفظ میکردند، سزاوار بقا نبودند: «به قفسههای کتابخانهها آتش بیفکنید! مسیر کانالها را عوض کنید تا انبارهای موزهها را سیل بگیرد! [...] بنیان شهرهای مقدس را سست سازید.» تنها پس از نابودی کامل هرآنچه وجود داشت، سازندگی میتوانست از نو آغاز شود.
fuzzy
در هردو مورد، خشونت انقلابی وسیلهای مناسب برای تسریع روند رسیدن به هدف در نظر گرفته شد. فعالان [دو جنبش] میدانستند از تغییری بهشدت افراطی حمایت میکنند که ممکن بود خطرِ مقاومت را در پی داشته باشد واین مقاومت میبایست برچیده میشد ـــــ ولو با زور. نسبت میاناین دو جنبش صرفاً مبتنی بر نزدیکی معمول میان هنر و قدرت نبود، بلکه هریک از دیگری استفادهای ابرازی میکرد: قدرتهای سیاسی هنر را برای تبلیغات و خلق محیطی گیرا برای میتینگهای سیاسی به خدمت میگرفتند و هنرمندان مضامین سیاسی را اختیار میکردند تا اثر هنریشان را جذابتر جلوه دهند. دراینجا، هردو جنبش دریافتند که پیوندهای میان آنها بسیار عمیقتر از مجاورت صرف شده است و آنها گرایش به تقلید از یکدیگر دارند.این جنبش دووجهی که حاصل همگرایی بین دو صورت اصلی امر مطلق دنیوی ـــــ سیاسی و هنری ـــــ بود، در روسیه، ایتالیا و آلمان گسترش یافت. درسهای بسیاری است که میتوان از آن آموخت.
fuzzy
هنگامیکه کار به هنر بدل شود، کارگران هنرمند میشوند و بردگانِ صنعتْ سازندگان زیبایی.
fuzzy
دیگر نیازی نیست جامعهٔآینده در خدمت هنر باشد، چون تمام جانها هنرمندانه خواهند بود. هنر به الگوی ایدئال جامعه بدل خواهد شد. دیگر دلیلی برای ستودن هنرمند وجود نخواهد داشت، چون همه هنرمند خواهند بود یا به بیان دقیقتر، جامعه بهمثابهٔ یک کل واحد، که آزادانه تصمیم خواهد گرفت تا هنر چگونه به حیات خود ادامه دهد، هیئت خالق را اختیار میکند. «در آن صورت چه کسی هنرمندآینده خواهد بود؟ شاعر؟ اجراگر؟ موزیسین؟یا مجسمهساز؟ ـــــ بگذاریداین را در دو کلمه خلاصه کنیم: «عامهٔ مردم». . چون تنها تلاشی همگانی میتوانست این پروژه را دستیافتنی کند. پروژهای که واگنر آن را نقطهٔ مقابل خودخواهی در نظر گرفته بود ـــــ یعنی همان کمونیسم که مانیفستش را یک سال قبل کارل مارکس و فریدریش انگلس منتشر کردند.
fuzzy
استالین در تملق نویسندگان شوروری آنها را «مهندسان روح بشر» خطاب میکرد. [یگانه] خالق حقیقی، سازندهٔ روانهای جدید و مردم جدید، در واقع، خودِ استالین بود با همراهی حلقهٔ نزدیکانش. تنها هنرمند واقعی خود دیکتاتور بود؛ هنرمندی خدایگون، زیرا اثر هنریِاو کل کشور و مادهٔ خامش میلیونها انسان بودند. بههمین علت، رژیمهای توتالیتر بعد از الهام گرفتن از اندیشههای هنرمندان آوانگارد یا از شر آنها خلاص شدند یا آنها را در حد [موجودی] فرمانبُردار تقلیل دادند. آنها به مبدع نیاز نداشتند، بلکه نیازمند مردمی مطیع بودند تا فرامین را اجرا کنند.
محسن
حجم
۹۵۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۵۹ صفحه
حجم
۹۵۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۵۹ صفحه
قیمت:
۵۵,۶۵۰
۳۸,۹۵۵۳۰%
تومان