بریدههایی از کتاب دختر مو شرابی
۴٫۰
(۲۲۶)
راست حسینی، طیب هرچیزی رو میتونست تحمل کنه الا دو فقره رو: یکی دستدرازی به ناموس، یکی هم جسارت به دمودستگاه امامحسین
مامانی
ما دختر همراه سفیر انگلیس را حامی مشروطه و شیخ را دشمن مردم میدانستیم، درحالیکه مشروطهٔ واقعی دست شیخ بود و به همان جرم قربانی شد.
مامانی
ما شیخ فضلالله را روسی میدانستیم، غافل از آنکه خود عملهٔ انگلیس بودیم. شیخ قبول نکرد پرچم اجنبی را علم کند و ما چوبهٔ دار شیخ را علم کردیم.
مامانی
ایها الناس، حرف اول و آخر من با شما جماعت این است: اگر در مقابل زیادهخواهی اجنبی کوتاه بیایید، تا آخرین حد خفت و خواری باید بروید!
مامانی
اعتماد شما به من سبب شد تا بتوانم منطقه را از جنگی خانمانسوز در امان بدارم. امروز چه مرزهای شرقی ایران و چه مرزهای شمالی به حسنطبع لطیف شاه ایران در امنیت و صلح است.
کاربر ۲۷۴۰۱۷۰
و فرمود: پسرم! درست است که من بهاندازه پیشینیان عمر نکردهام؛ امّا در کردار آنها نظر افکندم و در اخبارشان اندیشیدم و در آثارشان سیر کردم تا آنجا که گویا یکی از آنان شدهام، بلکه با مطالعه تاریخ آنان، گویا از اوّل تا پایان عمرشان با آنان بودهام.
(نهج البلاغه، نامه ۳۱)
fa,3in
میخندد و میگوید: «گفتم تاریخ را بخوان! حرامی سال ۶۱ یا اجنبی قرن ۲۱، شمر زمانهات را بشناس که همیشه اماننامه در یک دست دارد و خنجرش در زیر آستین دست دیگر پنهان است! مؤمن از یک سوراخ دو بار گزیده نمیشود! فریب اماننامهٔ دشمن را نخورید که نان را، حتی به بهای خون هم ندهند!»
fa,3in
گفت: «دبیر سیاسی که تاریخ نخواند، همین میشود. نمیتواند پیشبینی کند جنگ دوهزار کیلومتر آنطرفتر را، اهمیت و اولویتش را! خبرنگاری حادثهٔ حال که هنر نیست برادر! اگر توانستی وارد قصهٔ گذشتهها بشوی و برای آیندهها خبر بیاوری، هنر کردی! اگر نمیخواهی تاریخ را بسازی، حداقل درست روایت کن تاریخ تاریخسازها را!»
fa,3in
متن سخنان خمینی را هم همان موقع خواندم، کلمهبهکلمهاش را حفظ کردم. گفته بود ملت ایران را از سگهای آمریکا پستتر کردند. اگر کسی سگ آمریکایی را زیر بگیرد، بازخواستش میکنند؛ لکن اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد، بازخواست میکنند و اگر چنانچه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، مرجع ایران را زیر بگیرد، بزرگترین مقام را زیر بگیرد، هیچکس حق تعرض ندارد!
fa,3in
آقا بهرام، سیدالشهدا اگه امروز عزیزه، اگه سالاره، اگه پرچمش بالاست بین لوتیها، چون سر خم نکرد جلوی اشقیا! بدنش افتاد وسط گودی قتلگاه زیر دستوپا ولی عزتش نه! جسمش خاکی شد ولی اسمش نه!»
fa,3in
آقا بهرام مقابل اجنبی و اجنبیپرست اگه سرت بالا نباشه، اگه سینت جلو نباشه، اگه عزت نداشته باشی، زمینت میزنن! نه اینکه جسمت رو بزنن که باکی نیست! آبروت رو زمین میزنن، عزتت رو بر باد! من تو این سید عزت میبینم! این سید خونش برای این ملت به جوش اومده! غیرت فرهاد داره این سید برای شیرینهای این مملکت تا دست دراز اجنبی و اجنبیپرست رو قطع کنه! آقا بهرام طناب دار یا جوخهٔ اعدام برای من شیرینتره تا ذلت تهمت به پسر حضرت زهرا!
fa,3in
ما با آقا طیب دمخور بودیم. هم مشروبخوردنش رو دیده بودیم و هم اشکهای محرموصفرش رو. ولی نفهمیدم کی طیب خاطرخواه خیمنی شد که حاضر شد جونش رو هم بده.
fa,3in
هرچقدر فکرش رو بکنی. اصل دعوا همونجا شروع شد. طیب داده بود عکس آقای خمینی رو بزنن روی علمها. طیب با خمینی صنمی نداشت؛ ولی آقاآقاگفتن از دهنش نمیافتاد. چی شد که یه مرتبه محبت این سید افتاد به دل طیب، نمیدونم؛ ولی طیب هم به هرکسی دل نمیبست. اینکه میگن لوتی برای رفیقش جون میده، راسته. اگه رفیق، رفیق باشه، جوندادن شیرینه. طیب اما برای خمینی هم جون داد و هم آبرو، برای سیدی که یه بار هم ندیده بودش!
fa,3in
طیب خودش انتخاب کرد. وقتی یه حرفی میزد، تا آخر، پای حرفش میموند.
fa,3in
پرنده باید خودش بخواهد که بپرد. بال پریدن را که خدا داده. ارادهاش را هم داده! مشکل آنجاست که پرندههای بسیاری گرفتار زمین شدهاند! میترسند اگر پرواز کنند، همین چند دانه گندم پیش پایشان را از دست بدهند. بیخبر از آنکه خیلی از آن گندمها طعمه بوده است که به دام بیفتند و زمینی شوند. آنها که توانستند دل بکنند و در دام نیفتند، پرکشیدند و آسمانی شدند!
fa,3in
پرنده باید خودش بخواهد که بپرد. بال پریدن را که خدا داده. ارادهاش را هم داده! مشکل آنجاست که پرندههای بسیاری گرفتار زمین شدهاند! میترسند اگر پرواز کنند، همین چند دانه گندم پیش پایشان را از دست بدهند. بیخبر از آنکه خیلی از آن گندمها طعمه بوده است که به دام بیفتند و زمینی شوند. آنها که توانستند دل بکنند و در دام نیفتند، پرکشیدند و آسمانی شدند!
fa,3in
خودم رو لایق نمیدونم. کبوترهای حرم رو ببین چطور عشق میکنن از طواف دور حرم. من کجا و اونها کجا؟ حتماً لایق پریدن نبودم که بال نداده آقا.
fa,3in
هرچقدر گنجت گرانبهاتر، کلید صندوقش کمیابتر. کلید صندوق دل را هرکسی ندارد. کلید عقل در قفل دل نمیچرخد. دل را حرف دل باید.
fa,3in
تا توی نعمت هستیم هیچ قدر نمیدانیم،
fa,3in
توی نعمت هستیم هیچ قدر نمیدانیم،
fa,3in
حجم
۱۴۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۲۸ صفحه
حجم
۱۴۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۲۸ صفحه
قیمت:
۴۵,۰۰۰
۱۳,۵۰۰۷۰%
تومان