بریدههایی از کتاب باید به هم گوش بدهیم
۳٫۶
(۳۸)
کسب هوشیاری حقیقی نسبت به خویشتن چیزی است که آدمها برای اجتناب از آن حاضرند زحمات زیادی را متحمل شوند. روانشناسان، در دانشگاه ویرجینیا، این نتیجه را در پی یازده آزمایشی که روی بیش از هفتصد نفر انجام دادند به دست آوردند. اکثر شرکتکنندگان دوست نداشتند شش تا پانزده دقیقه بهتنهایی در اتاقی بنشینند و کاری انجام ندهند بهجز فکر کردن.
محسن
مطالعات نشان دادهاند بخشهای حساس به صدا در قشر شنوایی، هنگام خواندن نقلقولهای مستقیم، فعالتر از زمانی هستند که نقلقولی غیرمستقیم را میخوانید؛ یعنی مغزتان اگر چنین جملهای را بخواند: «او گفت: ‘عاشقش هستم.’» بهنحوی واکنش نشان میدهد که گویی واقعاً دارد حرف کسی را میشنود، اما اگر با این جمله مواجه شود: «او گفت که عاشقش است.» چنان واکنشی شکل نخواهد گرفت.
محسن
هرچه در طول زندگیتان به آدمهای بیشتری گوش دهید، میتوانید در ذهنتان جنبههای بیشتری از یک مسئله را بررسی کنید و راهحلهای بیشتری را متصور شوید.
محسن
بدترین مصاحبهها آنهایی هستند که افراد «نمیخواهند سفرهٔ دلشان را باز کنند یا چیزی دربارهٔ زندگیشان به زبان بیاورند»؛ آنها فقط همان سازی را مینوازند که مدیربرنامهشان کوک کرده «و آن حرفها اصلاً احساس ارتباط ایجاد نمیکنند و ملالآورند، چون طنینی عاطفی در کلامشان نیست.»
محسن
اعضای پربازدهترین گروهها، بهنسبتِ تقریباً برابر حرف میزدند؛ به این ویژگی «برابری در توزیع نوبتگیریِ مکالمهای» میگویند. بهترین گروهها «میانگینِ حساسیت اجتماعی» بالاتری نیز داشتند؛ یعنی در درک احساسات یکدیگر، بر اساس عواملی مانند لحن صدا و حالات چهره و دیگر نشانههای غیرکلامی، ماهر بودند.
محسن
شنوندگانِ ماهر زاده نمیشوند، ساخته میشوند.
محسن
برای درک این جهان عظیم و پیچیده، ناخودآگاه پوشههایی را در ذهنمان ایجاد میکنیم و افراد را، حتی قبل از اینکه حرفی بزنند، در آنها قرار میدهیم. این دستهبندیها ممکن است بر اساس کلیشههایی کلی و تحتتأثیر فرهنگمان شکل گرفته باشند یا فردیتر و بر پایهٔ تجربههایمان باشند. این دستهبندیها گاهی میتوانند مفید و دقیق باشند اما اگر مراقب نباشیم، شتابزدگیمان در دستهبندی و طبقهبندی میتواند به کاهش فهم ما و نیز تحریف واقعیت منجر شود. سندرومِ «آره، آره، متوجه شدم.» باعث میشود، قبل از شناخت واقعی افراد، فوراً دربارهٔ آنها نتیجهگیری کنیم.
محسن
افرادی که احساس تنهایی میکنند کسی را ندارند که افکار و احساساتشان را با او در میان بگذارند و کسی هم نیست که افکار و احساساتش را با آنها در میان بگذارد و اینها، به یک اندازه، اهمیت دارند.
محسن
راه ایجاد ارتباط نزدیک با هرکسی این است که به آنها گوش دهید، در حرفهایشان بهدنبال وجوه مشترک با خودتان بگردید و بهتدریج رابطهای دوستانه را شکل دهید.
محسن
اگر کسی را در زندگیتان دارید که به حرفتان گوش میدهد و حس میکنید به او متصل هستید، برای قدم گذاشتن در جهان خارج و تعامل با دیگران، احساس امنیت بیشتری خواهید داشت. میدانید که اگر چیزهایی را بشنوید یا بفهمید که ناراحتتان میکند، مشکلی نخواهید داشت زیرا کسی را جایی (در این دنیا) دارید که محرم اسرارتان است و از اندوه نجاتتان خواهد داد. این وضعیت را داشتن پایگاه امن مینامند که سنگری در برابر احساس تنهایی است.
محسن
هرچه بیشتر به حرفهای کسی ــ مثلاً دوستی صمیمی یا عضوی از خانواده ــ گوش دهید و هرچه آن فرد بیشتر به شما گوش دهد، احتمال شباهت یافتن ذهنهایتان به یکدیگر بیشتر میشود.
محسن
فقدان گوش دادن، آدم را دچار احساس تنهایی میکند. پژوهشگران حوزهٔ روانشناسی و جامعهشناسی دربارهٔ همهگیریِ احساس تنهایی در ایالات متحده هشدار دادهاند. کارشناسان تنهایی را بحرانی میدانند که سلامت عمومی را تهدید میکند، زیرا احساس انزوا و نداشتن ارتباط، خطر مرگ زودرس را افزایش میدهد؛ خطری معادل مجموع چاقی مفرط و اعتیاد به الکل. این اثر منفی بر وضعیت سلامت، از کشیدن روزانه چهارده نخ سیگار بدتر است.
محسن
دیگران من را شخصیتی میدانند که میتواند با هرکسی حرف بزند، اما درواقع من میتوانم به هرکسی گوش دهم.
محسن
هرگاه درگیر هر نوع مشاجرهای شُدید، بهجای آنکه در استدلالهای طرف مقابل بهدنبال نقطهٔ ضعفی بگردید، هنگام گوش دادن در پی شواهدی باشید که شاید نشان دهند خودتان مقصرید
hasan behjoo
«هر آدمی خاطراتی دارد که حاضر نیست آنها را به هیچکسی، جز دوستانش، بگوید. خاطرات دیگری هم هستند که حتی حاضر به افشای آنها نزد دوستانش هم نیست و فقط مخفیانه آنها را با خودش مرور میکند؛ اما درنهایت دستهای دیگر از خاطرات نیز وجود دارد که آدم میترسد آنها را حتی برای خودش بازگو کند و هر انسان آبرومندی تعداد قابلتوجهی ازایندست چیزها دارد که بایگانیشان کرده است.
hasan behjoo
حرفزدن مثل لاکپشت، فکر کردن مثل خرگوش تمایز گفتار و تفکر
تا حالا شده وقتی دارید با کسی حرف میزنید، افکارتان حواستان را پرت کند و حالتی ایجاد شود که گویی طرف مقابل را در وضعیت قطعِ صدا قرار دادهاید؟ لبهایش تکان بخورد ولی چیزی نشنوید تا اینکه واژهای سرگردان یا عبارتی همچون رابطهٔ جنسی، افشای اطلاعات محرمانهٔ سهام یا قرضگرفتن اتومبیل، دوباره توجهتان را به موضوع جلب کند؛ در این مواقع ممکن است گفته باشید: «صبر کن ببینم، چی گفتی؟»
خروج کوتاهتان از گفتوگو دراثر تمایز گفتار و تفکر ایجاد شده بود؛ این موضوع به این حقیقت اشاره دارد که بسیار سریعتر از حرف زدن دیگران، میتوانیم فکر کنیم. سرعت حرف زدن آدمها، بهطور متوسط، حدود ۱۲۰ تا ۱۵۰ واژه در دقیقه است؛ این مقدار فقط جزئی ناچیز از پهنای باند ذهنیمان را اشغال میکند که حدود ۸۶ میلیارد سلول مغزی نیرویش را تأمین میکنند؛ بنابراین ما در ظرفیت شناختی اضافیمان پرسه میزنیم و به
کاربر ۱۶۵۲۹۵۹
«من از بیشتر آدمها شنوندهٔ بهتری هستم. صبر کن، یک لحظه گوشی را نگه دار، باید تماس دیگری را جواب بدهم.»
Amirali Akhoondi
روانشناسان دانشگاه اِسِکس با انجام پژوهشی دریافتند که صرفِ وجود یک تلفن همراه روی میز، حتی در حالت بیصدا، موجب میشود افراد دور میز گسستگیِ بیشتری بین خودشان احساس کنند و تمایلی برای سخن گفتن دربارهٔ مسائل مهم و معنیدار نداشته باشند، چون میدانند اگر چنین کنند احتمالاً حرفشان قطع خواهد شد. تلفن همراه چرخهٔ عجیبغریبی خلق میکند که در آن افراد دربارهٔ موضوعاتی فاقد ارزش گوش دادن حرف میزنند و همین مسئله احتمال گوش ندادن و سراغِ تلفن همراه رفتن را افزایش میدهد
newgin.h
اگرچه گاهی ممکن است تحمل آنهمه اطلاعات ورودی دشوار باشد، بهویژه زمانی که گفتوگو دربارهٔ موضوع حساسی است. به همین دلیل است که آدمها گاهی، بدون اینکه بفهمند، سعی میکنند حجم آن اطلاعات را کاهش دهند؛ مثلاً بحثهای عاطفی را در حال رانندگی یا آشپزی یا انجام هر کار دیگری پیش میکشند تا مجبور نباشند مستقیم به طرف مقابل چشم بدوزند. همچنین ممکن است زوجی که عاشق یکدیگرند حرفهای جدیشان را خوابیده در کنار هم و در اتاقی تاریک بیان کنند؛ کاستن یا کمرنگ کردن اطلاعات دیداری باعث میشود دچار تحریک حسی بیش از حد نشوند.
newgin.h
پژوهشگران ایتالیایی نیز طی مطالعهای مبتکرانه نشان دادند که در کلوپهای شبانهٔ پرسروصدا افراد اغلب گوش راستشان را سمت کسی میگرفتند که به طرفشان میرفت و میخواست با آنها حرف بزند و وقتی کسی از آنها سیگار میخواست، اگر درخواستش را در گوش راستشان بیان میکرد، احتمال اجابت درخواستش بیشتر بود. این روشی هوشمندانه برای نمایش برتری گوش راست در محیطی طبیعی بود، زیرا محیطهای زیادی وجود ندارد که بتوانید درخواستی را فقط در یک گوشِ فرد بیان کنید و کارتان عجیبغریب به نظر نرسد.
newgin.h
حجم
۲۴۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۶۰ صفحه
حجم
۲۴۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۶۰ صفحه
قیمت:
۵۴,۰۰۰
تومان