بریدههایی از کتاب باید به هم گوش بدهیم
۳٫۶
(۳۸)
در فیلم مستند بولینگ برای کلمباین، از مریلین مَنسون، موسیقیدان سبک هِویمتال، پرسیدند که چه حرفی برای کودکان و مردمِ جامعهای دارد که حادثهٔ تیراندازی در مدرسه در آنجا رخ داده بود؛ بعضیها میگفتند آن حادثه از موسیقی او الهام گرفته بود. او در جواب گفت: «حتی یک کلمه هم به آنها حرفی نمیزنم؛ به حرفهایشان گوش خواهم داد؛ این کاری است که هیچکس (در حق آن مردم) نکرد.»
محسن
اگر یادتان بماند که آدمها تحت کنترل عواطفاند و اغلب از سر حسادت، مباهات، شرم، شهوت، ترس یا غرور رفتار میکنند نه منطقِ عاری از احساس، درک این دنیا برایتان آسانتر میشود.
محسن
وقتی به افراد احساس ناامنی و انزوا دست بدهد، بهسمت بزرگنمایی و حمایت از دیدگاههای افراطیتر متمایل میشوند تا جلبتوجه کنند.
محسن
هیچیک از ما در برابر واقعیات (زندگی) کسانی که شبیه ما نیستند «دغدغهمند» یا از آنها کاملاً آگاه نیستیم. همچنین، هیچکدام از ما نمیتوانیم ادعا کنیم ذهنیت و ارزشهایمان، با کسانی که تصور میکنیم شبیه ما هستند، مشترک است. وقتی کسی چیزهای ازایندست میگوید: «اگر بخواهم از زبان مردی سفیدپوست حرف بزنم» یا «اگر بخواهم از زبان زنی رنگینپوست سخن بگویم» حرفی محال زده است؛ هرکس فقط میتواند از زبان خودش حرف بزند.
محسن
شنیدن، منفعلانه و گوش دادن، فعالانه است. بهترین گوشدهندگان توجهشان را متمرکز میکنند و سایر حواسشان را، در آن راستا، به خدمت میگیرند. مغزشان، با تمام توان، همهٔ اطلاعات دریافتی را پردازش میکند و به معنی دست مییابد و دری به روی خلاقیت، همدلی، بینش و دانش میگشاید. هدفِ گوش دادن فهمیدن است و فهمیدن مستلزم تلاش.
محسن
کسانی که در روابط طولانی با یکدیگر به سر میبرند کنجکاویشان را نسبت به هم از دست میدهند. به حرف یکدیگر گوش نمیدهند چون فکر میکنند از قبل میدانند که طرف مقابل چه خواهد گفت.
hasan behjoo
این تصور، که از قبل میدانید گفتوگو چگونه رقم خواهد خورد، کنجکاوی را میکُشد و گوش دادن را تخریب میکند
hasan behjoo
«همه دانشمند به دنیا میآیند اما از بخت بد، خیلیها این ویژگی را از دست میدهند.»
hasan behjoo
آخرین باری که به حرفهای کسی گوش دادید چهزمانی بوده؟ منظورم گوش دادن واقعی است، بدون اینکه فکر کنید بعدش چه میخواهید بگویید، به تلفن همراهتان نگاهی بیندازید یا وسط حرف طرف مقابل بپرید و نظر بدهید. آخرین باری که کسی واقعاً به حرف شما گوش داده چهزمانی بوده؟ زمانی را میگویم که مخاطبتان آنقدر حواسش به حرفهای شما بوده و آنقدر واکنش دقیقی داشته که احساس کردهاید واقعاً درکتان میکند.
در زندگی مدرن، تشویقمان میکنند که به قلبمان، به ندای درونمان و به حسمان گوش دهیم، اما بهندرت برای گوش دادن دقیق و هدفمند به دیگران ترغیب میشویم.
esmat
موردی استثنایی دوستانی هستند که احساس میکنید میتوانید پس از مدتها دوری، درست مانند قبل با آنها دوستی کنید، حتی اگر سالها با آنها حرف نزده باشید. طبق گفتههای دانبار، اینگونه دوستیها، معمولاً پس از آنکه، در دورهای از زندگی، دو طرف حرفهای یکدیگر را به مدتی طولانی و عمیقاً گوش داده باشند، شکل میگیرد؛ چنین وضعیتی معمولاً در دوران حساس عاطفی، مانند دوران دانشگاه، اوایل دوران بلوغ یا شاید طی بحرانی شخصی، مثل بیماری یا طلاق، اتفاق میافتد.
newgin.h
مثل این میماند که وقتی یک بار احساس میکنید بین خودتان و شخصی دیگر ارتباطی ایجاد شده است، فرض کنید همواره همانطور خواهد ماند. مجموعهٔ تعاملات و فعالیتهای روزمره بیوقفه به ما شکل میدهد و تغییرات ظریفی در درک ما از جهان ایجاد میکند، بهطوریکه هیچکس با دیروزِ خودش برابر نیست و نیز خویشتنِ امروزِ هیچکس مشابه فردایش نخواهد بود. نظرات و نگرشها و عقاید تغییر میکنند. پس فرقی ندارد که افراد را چه مدت یا چقدر خوب میشناسید؛ اگر به حرفشان گوش ندهید، سرانجام چموخم شخصیتشان و چگونگی ارتباط با آنها از دستتان درمیرود.
newgin.h
انسانها از عدم قطعیت بیزارند، بهویژه در محیطهای اجتماعی. در مغز نخستینی ما سازوکاری برای بقا نقش بسته است که در گوش ما زمزمه میکند: «کاری را که تابهحال انجام میدادی ادامه بده؛ هنوز که تو را به کُشتن نداده است!» به همین دلیل است که در مهمانیها احتمال دارد بهجای آنکه با فرد جدیدی آشنا شوید بهسمت شخصی آزاردهنده جذب شوید که از قبل میشناسیدش.
newgin.h
اگر کسی را در زندگیتان دارید که به حرفتان گوش میدهد و حس میکنید به او متصل هستید، برای قدم گذاشتن در جهان خارج و تعامل با دیگران، احساس امنیت بیشتری خواهید داشت. میدانید که اگر چیزهایی را بشنوید یا بفهمید که ناراحتتان میکند، مشکلی نخواهید داشت زیرا کسی را جایی (در این دنیا) دارید که محرم اسرارتان است و از اندوه نجاتتان خواهد داد. این وضعیت را داشتن پایگاه امن مینامند که سنگری در برابر احساس تنهایی است.
newgin.h
دلبستگیهایمان در زندگی ما را تعریف میکنند و هر رابطهای چگونگی بودنمان در این دنیا و چگونگی رفتارمان با یکدیگر را شکل میدهد. این دلبستگیها از گوش دادن به دیگران شکل میگیرند، گوش دادنی که سرآغازش نجواهای مراقبانمان برای فرونشاندن بیقراریهای ماست و در دوران بزرگسالی در کار و ازدواج و زندگی روزمره ادامه مییابد. حرف زدن بدون گوش دادن مانند لمس کردن بدون لمس شدن است. تمام وجود ما با صداهایی که بیانگر افکار و احساسات شخصی دیگر هستند به ارتعاش درمیآید و این از حس لمس کردن هم فراگیرتر است. صدای انسان به درون ما نفوذ میکند و بهطور فیزیکی و نیز عاطفی تحتتأثیرمان قرار میدهد. همین طنین آواهاست که به ما اجازهٔ فهمیدن و نیز عشق ورزیدن میدهد. تکامل به ما پلک داد تا بتوانیم چشمانمان را ببندیم اما ساختاری مشابه برای بستن گوشهایمان نداریم. این یعنی گوش دادن از ضروریات بقای ما محسوب میشود.
newgin.h
فقدان گوش دادن، آدم را دچار احساس تنهایی میکند.
javad zhian
ما عاشق برنامههای تکراری روزانه و تقویمهای پر از جزئیاتمان هستیم که دقیقاً به ما میگویند انتظار چهچیزی را داشته باشیم. هرازگاهی ممکن است اندکی نوآوری به زندگیمان تزریق کنیم اما عموماً مسیرهای یکسانی را برای پیادهروی یا دویدن انتخاب میکنیم، در کلاس درس یا جلسات کاری روی صندلی یکسانی مینشینیم، در مغازهٔ خواربارفروشی همواره ترتیب مشابهی را برای بازدید از قفسههای فروشگاه برمیگزینیم، جای تمرینمان در کلاس یوگا ثابت است، برای تعطیلات به جاهایی میرویم که قبلاً هم رفتهایم، برای خوردن شام با افراد ثابتی بیرون میرویم و گفتوگوهایمان تا حد زیادی یکسان است.
اما نکتهٔ تناقضآمیز اینجاست که این عدم قطعیت است که بیش از هرچیز به ما احساس زنده بودن میدهد. به رویدادهایی بیندیشید که شما را از روزمرگی خارج میکند: مثلاً حضور در جشن ازدواج یکی از اعضای خانواده، ارائهٔ یک سخنرانی بزرگ یا رفتن به جایی جدید. در چنین مواقعی است که به نظر میرسد زمان کمی کُندتر میگذرد و احساس میکنید بیشتر درگیر شدهاید.
hadi_mn97
وقتی آدمها سرشان را به راست متمایل میکنند تا گوش چپشان جلوتر قرار بگیرد، معمولاً به این معنی است که بهسراغ بخشهای عاطفی وجودشان رفتهاند و اینگونه اطلاعات ارزش بسیاری برای مشتریانش دارد. پس وقتی کسی را میبیند که سرش را به راست چرخانده و گوش چپش را بالا آورده، توجهش جلب میشود و از او میپرسد آن محصول یا موضوعی که دربارهاش حرف میزدند چه خاطرات یا تصاویری را به یادش آورده است. هندرسون این را از راه تجربه کشف کرد، نه آزمایشی علمی؛ اما با توجه به اینکه گوش چپ معمولاً گوشِ عاطفیتر به حساب میآید، حرفش درست است.
Amin
انسانها مهارت خاصی در تمیز دادن و دستهبندی اصوات دارند و شاید مهمترین نکته این باشد که آنچه میشنویم به معنی آغشته میکنیم.
Amin
آیا عشق جز این است که داستان روبهتکامل کسی را گوش دهید و بخواهید بخشی از آن باشید؟
Amin
اگر اشتیاقی به شنیدن داستانهای آدمها نداشته باشید، نمیتوانید با آنها تعاملی معنیدار رقم بزنید، چه برسد به اینکه بخواهید رابطهای را آغاز کنید
Amin
حجم
۲۴۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۶۰ صفحه
حجم
۲۴۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۶۰ صفحه
قیمت:
۵۴,۰۰۰
۲۷,۰۰۰۵۰%
تومان