بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب باید به هم گوش بدهیم | صفحه ۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب باید به هم گوش بدهیم

بریده‌هایی از کتاب باید به هم گوش بدهیم

نویسنده:کیت مورفی
انتشارات:نشر مون
امتیاز:
۳.۶از ۳۸ رأی
۳٫۶
(۳۸)
اگر کسی از اعضای کمیته به او گفته بود: «می‌دانی پارکر، فکر نمی‌کنم واقعاً به این شغل علاقه‌مند باشی.» احتمالاً نتیجه به گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد. پالمر به من گفت: «وقتی دیگران به شما بگویند چه احساسی داشته باشید یا بهتر است چه کاری انجام دهید، همان‌طور که می‌دانیم این کار ما را در حالت تدافعی قرار می‌دهد. شروع می‌کنیم به دفاع از چیزی غیرقابل دفاع: ‘این حرف متکبرانه‌ای است. تو که من را نمی‌شناسی. البته که علاقه‌مندم. این فرصتی عالی است.’ بعد هم شروع می‌کنیم به مجاب کردن خودمان. چنین جمله‌ای روند کار را کلاً به‌هم می‌زند.»
newgin.h
این مسئلهٔ مهمی است زیرا شیوه‌ای که با خودتان حرف می‌زنید بر اینکه چطور حرف دیگران را می‌شنوید اثر دارد
newgin.h
حقیقت این است که فقط زمانی باورهایمان را در امنیت احساس خواهیم کرد که اجازه دهیم به چالش کشیده شوند. آدم‌های مطمئن نه با نظرات مخالف دیگران آزرده می‌شوند و نه با جبهه گرفتن در فضای مجازی ابراز خشم می‌کنند. کسانی که احساس امنیت دارند (هرگز) نمی‌گویند دیگران دچار حماقت یا خباثتِ لاعلاج‌اند، مگر اینکه شناختِ فردی از آن‌ها داشته باشند. آدم‌ها بسیار فراتر از عناوین و مواضع سیاسی‌شان هستند و ضدیتِ مؤثر فقط زمانی حاصل می‌شود که درک کاملی از دیدگاه طرف مقابل داشته باشید و بدانید آن دیدگاه چگونه پدید آمده است، چگونه به نقطهٔ فعلی رسیده‌اند و خودتان چگونه به نقطهٔ فعلی رسیده‌اید. گوش دادن تنها راه برای رسیدن به پاسخی آگاهانه است.
newgin.h
ماجرا از این قرار است که با کسی آشنا می‌شویم و او با یکی از دسته‌بندی‌های ذهنی ما جور درمی‌آید؛ مواردی مانند جنسیت، نژاد، گرایش جنسی، مذهب، حرفه یا ظاهر. سپس فوراً به این باور می‌رسیم که او را می‌شناسیم یا حداقل با جنبه‌های مشخصی از شخصیتش آشنایی داریم. مثلاً گفته بودم که اصالتاً اهل تگزاس هستم. آیا این نظرتان را دربارهٔ من تغییر داد؟ شاید. بسته به تصویر ذهنی‌تان از تگزاسی‌ها، ممکن است جایگاهم در نگاه شما بالاتر رفته یا سقوط کرده باشد. اگر متوجه شوید بدنم پوشیده از خال‌کوبی است، همین اتفاق تکرار می‌شود. این تمایلی ذهنی و غیرارادی است که توهمِ فهمیدن را در شما ایجاد می‌کند و درنتیجه، کنجکاوی و انگیزه‌تان را برای گوش دادن کاهش می‌دهد. اگر متوجه آن نباشید، گوش دادنتان گزینشی می‌شود و فقط چیزهایی را می‌شنوید که با مفاهیم پیش‌پنداشته‌تان سازگار باشند یا حتی با نحوهٔ رفتارتان مرا به تأیید انتظاراتتان ترغیب کنید. راستی، دربارهٔ خال‌کوبی‌ها شوخی کردم.
newgin.h
اما نکتهٔ تناقض‌آمیز اینجاست که این عدم قطعیت است که بیش از هرچیز به ما احساس زنده بودن می‌دهد. به رویدادهایی بیندیشید که شما را از روزمرگی خارج می‌کند: مثلاً حضور در جشن ازدواج یکی از اعضای خانواده، ارائهٔ یک سخنرانی بزرگ یا رفتن به جایی جدید. در چنین مواقعی است که به نظر می‌رسد زمان کمی کُندتر می‌گذرد و احساس می‌کنید بیشتر درگیر شده‌اید. این موضوع در تجربه‌های پرخطر، مانند کوه‌نوردی و چتربازی با قایق نیز صادق است. (در این مواقع) مجموع حواس شما دقیق‌تر عمل می‌کنند و توجه بیشتری به خرج می‌دهید. با توجه به آزادسازی ماده‌ای شیمیایی در مغز به نام دوپامین، که با حالِ خوش عجین شده است، برخوردهای تصادفی، از دیدارهای برنامه‌ریزی‌شده، به‌مراتب لذت‌بخش‌ترند. اخبار خوش، پاداش‌های مالی و هدایا، اگر غافل‌گیرانه باشند، لذت بیشتری به همراه دارند. دلیل پرطرف‌دار بودن فیلم‌ها و سریال‌هایی که پیچش‌های داستانی غیرمنتظره و پایان‌بندی‌های مبهوت‌کننده دارند همین است.
newgin.h

حجم

۲۴۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۶۰ صفحه

حجم

۲۴۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۶۰ صفحه

قیمت:
۵۴,۰۰۰
تومان
صفحه قبل۱
...
۴
۵
صفحه بعد