بریدههایی از کتاب باید به هم گوش بدهیم
۳٫۶
(۳۸)
گوش دادن یعنی اینکه بفهمید در ذهن طرف مقابل چهخبر است و نشان دهید که دانستنِ آن برایتان اهمیت دارد.
محسن
توانایی ما برای گوش دادن و برقراری ارتباط با دیگران، در بزرگسالی، به این بستگی دارد که در دوران کودکی والدینمان چگونه به ما گوش میدادند و با ما ارتباط برقرار میکردند.
hadi_mn97
بهجای آنکه در استدلالهای طرف مقابل بهدنبال نقطهٔ ضعفی بگردید، هنگام گوش دادن در پی شواهدی باشید که شاید نشان دهند خودتان مقصرید، چه برسد به اینکه بخواهید گوشهایتان را ببندید و شخصی را کاملاً از زندگیتان خارج کنید. این کار نیازمند مراتبی از سخاوت روح است؛ اما اگر پذیرای این احتمال باشید که ممکن است خطا از سمت شما باشد، یا حداقل اینکه شاید حرفتان کاملاً درست نباشد، از آن گفتوگو چیزهای بسیار بیشتری نصیبتان خواهد شد.
Amin
امروزِ هیچکس مشابه فردایش نخواهد بود. نظرات و نگرشها و عقاید تغییر میکنند. پس فرقی ندارد که افراد را چه مدت یا چقدر خوب میشناسید؛ اگر به حرفشان گوش ندهید، سرانجام چموخم شخصیتشان و چگونگی ارتباط با آنها از دستتان درمیرود.
تکیه بر گذشته برای شناخت فردی در زمان حال محکوم به شکست است.
مصطفی
شاید فکر کنید میتوانید این عوامل را نادیده بگیرید، اما پژوهشها بهطور پیوسته نشان دادهاند که نمیتوانید. توانایی انجام چند کار، بهطور همزمان، توهمی بیش نیست. هر نوع اطلاعات ورودی باعث کاهش توجه میشود. دانیل کانمَنِ روانشناس چه بهیادماندنی نوشت: «عبارت مصطلحِ ‘توجه کردن’، (که در زبان انگلیسی با فعل pay بهمعنی لغوی ‘پرداخت کردن’ به کار میرود)، ترکیب شایستهای از واژههاست: توجه مانند بودجهای محدود در اختیار شماست که میتوانید آن را به فعالیتهایی اختصاص دهید و اگر بخواهید از حد بودجه فراتر بروید شکست خواهید خورد.»
محسن
روانشناسان دانشگاه اِسِکس با انجام پژوهشی دریافتند که صرفِ وجود یک تلفن همراه روی میز، حتی در حالت بیصدا، موجب میشود افراد دور میز گسستگیِ بیشتری بین خودشان احساس کنند و تمایلی برای سخن گفتن دربارهٔ مسائل مهم و معنیدار نداشته باشند، چون میدانند اگر چنین کنند احتمالاً حرفشان قطع خواهد شد. تلفن همراه چرخهٔ عجیبغریبی خلق میکند که در آن افراد دربارهٔ موضوعاتی فاقد ارزش گوش دادن حرف میزنند و همین مسئله احتمال گوش ندادن و سراغِ تلفن همراه رفتن را افزایش میدهد.
محسن
بعضی نظریهپردازان استدلال میکنند که خواندن شکلی از گفتوگوی درونی است. پژوهشها نشان میدهند، در هنگام خواندن، واژهها را در ذهنمان تلفظ میکنیم. اگر واژهای بیان کردنش بیشتر طول میکشد، خواندنش نیز بیشتر طول خواهد کشید.
محسن
صداهایی که مدام در سرمان بازپخش میشوند پژواک صداهای شنیدهشده در کودکیمان هستند. وقتی اولین دلبستگیها ایمن باشند یعنی اگر در دوران کودکی والدین یا مراقبانی داشتید که حرفتان را گوش میدادند و به خواستهها و نیازهایتان توجه میکردند، صدایی درونتان شکل میگیرد که بهقول استیل، «مهربانتر» است.
محسن
صمیمیت، تفکر نوآورانه، کار گروهی و طنز نصیب کسانی میشود که خویش را از نیاز به کنترلِ روایت رها میسازند و صبوری و اعتمادبهنفس لازم را دارند تا داستان را در هر مسیری دنبال کنند.
محسن
استفاده از دادههای شبکههای اجتماعی، برای آموختن دربارهٔ رفتار انسان، مثل این است که بخواهید با تماشای آدمها در یک کازینو اطلاعاتی دربارهٔ رفتار انسان کسب کنید. هر دوی آنها محیطهایی بسیار مهندسیشده هستند که اطلاعاتی دربارهٔ رفتار انسان به شما خواهند داد اما آن رفتار با رفتار معمولِ انسانی تفاوت دارد.
محسن
گوش دادن، حتی در معنای ضمنیاش، مترادف با موافقت نیست. فقط به این معنی است که پذیرفتهاید طرف مقابل حق دارد دیدگاه خودش را داشته باشد و اینکه شاید بتوانید چیزی از آن بیاموزید.
محسن
مسلماً هیچکس مجبور نیست (برای حرف زدن) منتظر نوبتش بماند یا در شبکههای اجتماعی به نظراتی گوش دهد که معذبش میکند. اینکه همه میتوانند نظرشان را بدون جرحوتعدیل بیان کنند نشانی از وجود دموکراسی است اما اگر شخص بهطور گزینشی فقط به کسانی گوش دهد که باعث میشوند در موضعش احساس امنیت کند، این کارش غیردموکراتیک محسوب میشود، تفکری منزوی به بار میآورد و به تولید چیزی منجر میشود که آن را، بهاصطلاح، حقایق جایگزین مینامند.
محسن
«با این پندار، که از قبل همهچیز را میدانید، وارد هر موقعیتی که بشوید، امکان رشد کردن، آموختن، برقراری ارتباط و تکامل را برای خودتان محدود میکنید. به باور من، شنوندهٔ خوب کسی است که پذیرای شنیدن تجربههای و نظرات دیگران باشد و دیدگاهشان را به رسمیت بشناسد.»
محسن
هیچیک از ما در برابر واقعیات (زندگی) کسانی که شبیه ما نیستند «دغدغهمند» یا از آنها کاملاً آگاه نیستیم. همچنین، هیچکدام از ما نمیتوانیم ادعا کنیم ذهنیت و ارزشهایمان، با کسانی که تصور میکنیم شبیه ما هستند، مشترک است. وقتی کسی چیزهای ازایندست میگوید: «اگر بخواهم از زبان مردی سفیدپوست حرف بزنم» یا «اگر بخواهم از زبان زنی رنگینپوست سخن بگویم» حرفی محال زده است؛ هرکس فقط میتواند از زبان خودش حرف بزند.
محسن
شنیدن، منفعلانه و گوش دادن، فعالانه است. بهترین گوشدهندگان توجهشان را متمرکز میکنند و سایر حواسشان را، در آن راستا، به خدمت میگیرند. مغزشان، با تمام توان، همهٔ اطلاعات دریافتی را پردازش میکند و به معنی دست مییابد و دری به روی خلاقیت، همدلی، بینش و دانش میگشاید. هدفِ گوش دادن فهمیدن است و فهمیدن مستلزم تلاش.
محسن
آخرین باری که به حرفهای کسی گوش دادید چهزمانی بوده؟ منظورم گوش دادن واقعی است، بدون اینکه فکر کنید بعدش چه میخواهید بگویید، به تلفن همراهتان نگاهی بیندازید یا وسط حرف طرف مقابل بپرید و نظر بدهید. آخرین باری که کسی واقعاً به حرف شما گوش داده چهزمانی بوده؟ زمانی را میگویم که مخاطبتان آنقدر حواسش به حرفهای شما بوده و آنقدر واکنش دقیقی داشته که احساس کردهاید واقعاً درکتان میکند.
در زندگی مدرن، تشویقمان میکنند که به قلبمان، به ندای درونمان و به حسمان گوش دهیم، اما بهندرت برای گوش دادن دقیق و هدفمند به دیگران ترغیب میشویم.
esmat
موردی استثنایی دوستانی هستند که احساس میکنید میتوانید پس از مدتها دوری، درست مانند قبل با آنها دوستی کنید، حتی اگر سالها با آنها حرف نزده باشید. طبق گفتههای دانبار، اینگونه دوستیها، معمولاً پس از آنکه، در دورهای از زندگی، دو طرف حرفهای یکدیگر را به مدتی طولانی و عمیقاً گوش داده باشند، شکل میگیرد؛ چنین وضعیتی معمولاً در دوران حساس عاطفی، مانند دوران دانشگاه، اوایل دوران بلوغ یا شاید طی بحرانی شخصی، مثل بیماری یا طلاق، اتفاق میافتد.
newgin.h
مثل این میماند که وقتی یک بار احساس میکنید بین خودتان و شخصی دیگر ارتباطی ایجاد شده است، فرض کنید همواره همانطور خواهد ماند. مجموعهٔ تعاملات و فعالیتهای روزمره بیوقفه به ما شکل میدهد و تغییرات ظریفی در درک ما از جهان ایجاد میکند، بهطوریکه هیچکس با دیروزِ خودش برابر نیست و نیز خویشتنِ امروزِ هیچکس مشابه فردایش نخواهد بود. نظرات و نگرشها و عقاید تغییر میکنند. پس فرقی ندارد که افراد را چه مدت یا چقدر خوب میشناسید؛ اگر به حرفشان گوش ندهید، سرانجام چموخم شخصیتشان و چگونگی ارتباط با آنها از دستتان درمیرود.
newgin.h
انسانها از عدم قطعیت بیزارند، بهویژه در محیطهای اجتماعی. در مغز نخستینی ما سازوکاری برای بقا نقش بسته است که در گوش ما زمزمه میکند: «کاری را که تابهحال انجام میدادی ادامه بده؛ هنوز که تو را به کُشتن نداده است!» به همین دلیل است که در مهمانیها احتمال دارد بهجای آنکه با فرد جدیدی آشنا شوید بهسمت شخصی آزاردهنده جذب شوید که از قبل میشناسیدش.
newgin.h
اگر کسی را در زندگیتان دارید که به حرفتان گوش میدهد و حس میکنید به او متصل هستید، برای قدم گذاشتن در جهان خارج و تعامل با دیگران، احساس امنیت بیشتری خواهید داشت. میدانید که اگر چیزهایی را بشنوید یا بفهمید که ناراحتتان میکند، مشکلی نخواهید داشت زیرا کسی را جایی (در این دنیا) دارید که محرم اسرارتان است و از اندوه نجاتتان خواهد داد. این وضعیت را داشتن پایگاه امن مینامند که سنگری در برابر احساس تنهایی است.
newgin.h
حجم
۲۴۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۶۰ صفحه
حجم
۲۴۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۶۰ صفحه
قیمت:
۵۴,۰۰۰
تومان