بریدههایی از کتاب آسوده گرایی
۳٫۶
(۱۶)
راه آسانتر این است که انرژی روانی و جسمی خود را با استراحتهای کوتاهِ مداوم بازیابی کنیم. میتوانیم آن استراحتها را در برنامهٔ روزانه قرار دهیم. میتوانیم مانند افرادی که بهترین عملکرد را دارند، به ریتم طبیعی بدنمان گوش بدهیم.
میتوانیم این کارها را انجام دهیم:
۱. صبحها را به کارهای ضروری اختصاص دهیم.
۲. کار را به سه بخش حداکثر نوددقیقهای تقسیم کنیم.
۳. برای استراحت و بازیابی، میان بخشها توقفهای کوتاه (ده تا پانزده دقیقهای) داشته باشیم.
fatemeh
مطالعات نشان دادهاند بالاترین عملکرد جسمی و ذهنی نیازمند ریتمی از تلاش و بازیابی انرژی است و صرفاً مختص ورزشکاران هم نیست. در واقع پژوهشی نشان داده بهترین ورزشکاران، موزیسینها، بازیکنان شطرنج و نویسندگان، همگی بهروش یکسانی مهارت خود را بالا میبرند: صبحها تمرین میکنند، سه بخش یک تا یکونیمساعته با استراحت بین بخشها. در همین حال آنهایی که استراحت کمتر یا کوتاهتری داشتند، عملکردشان ضعیفتر بود.
آرام گرفتن مسئولیت است.
fatemeh
ما کینه را به خدمت میگیریم تا نیازی هیجانی را که اکنون برآورده نمیشود برایمان برطرف کند. اما اگر عملکرد این نیروی استخدامیمان را بررسی کنیم، درمییابیم کینهها عملکرد ضعیفی دارند. برایمان هزینه دارند اما بازده مناسبی نسبت به سرمایهگذاریمان نمیدهند. پس باید کینه را بفرستیم پی کارش.
بعضاً کینهای را به خدمت میگیریم تا احساس کنیم کنترل دست ماست. سعی میکنیم به خودمان و دیگران ثابت کنیم که ما درست میگوییم و آنها اشتباه میکنند. ابتدا شاید باعث شود احساس کنیم برتر یا حتی قدرتمند هستیم. باعث میشود تصور کنیم دست بالا را داریم، اما تصورمان زودگذر و اشتباه است چون در واقع، کینه است که شما را کنترل میکند. مثل ورمتانگ در ارباب حلقهها که خدمتگزار پادشاه روهان بود، کینه وانمود میکند مطیع و تابع ما است اما در واقع دارد تسخیرمان میکند. همچنین ما را در چرخهٔ بینهایتی از سرزنش، خودمقدسپنداری و نفرت از خود، زندانی میکند.
fatemeh
بیجِی فاگ، مؤسس آزمایشگاه طراحی رفتار در دانشگاه استنفورد، میگوید برای ساخت عادتی جدید، فقط باید به کاری که از قبل عادت به انجاش داریم توجه کنیم و سپس رفتاری جدید به آن بچسبانیم. او این مسئله را طرز تهیهٔ عادت مینامد؛ سادهترین نسخهٔ طرز تهیهٔ عادت این است: «بعد از (الف)، (ب) را انجام خواهم داد».
میتوانیم از این ایده برای ساخت عادت قدردانی استفاده کنیم و از طرز تهیهٔ مقابل استفاده کنیم: بعد غر زدن، چیزی خواهم گفت که برایش قدردانم.
fatemeh
غر زدن هم چرخهای خودنگهدار تولید میکند. اما این سیستم بهجای آسانتر کردن انجام کارهای مهم، سختترشان میکند؛ «شتافتن به پایین». وقتی داریم هیجانات منفی را تجربه میکنیم، طرز فکرمان محدود میشود (فقط میتوانیم انتخاب کنیم: بجنگیم، بگریزیم یا هیچ نکنیم). کمتر نسبت به ایدههای جدید و افراد دیگر پذیرا خواهیم بود. در نتیجه منابع جسمی، فکری و روانیمان محدود میشود. ذخایرمان ته میکشد و سروکله زدن با چالشها یا ناامیدیهایی که منابع اولیهٔ ناله و شکایتمان بودند دشوارتر میشود. و این چرخه ادامه مییابد.
fatemeh
آیا شما هم در ذهن خود موردی مشابه دارید که: بدون پرداخت اجاره مغزتان را اشغال کرده باشد؛ اهداف، پیشنهادات و ایدههای تاریخگذشته که مدتها قبل وارد مغزتان شده و اقامت دائمی گزیده باشند؛ طرز فکرهایی که تاریخمصرفشان تمام شده و آنقدر طولانی قسمتی از شما بودهاند که حتی متوجه حضورشان هم نیستید؟
فرزانه رضایی
چه میشود اگر بفهمیم چیزی که ما را از انجام کارهای مهم باز میدارد، همان تصور اشتباهمان است که این کارها نیازمند تلاش و دردسر بسیار زیادی هستند؟ اگر بفهمیم شاید دلیل اینکه چیزی سخت به نظر میرسد، این است که راه آسانتر را پیدا نکردهایم، چه؟
فرزانه رضایی
اصلگرایی دربارهٔ انجام کارهای درست است و آسودهگرایی دربارهٔ انجام آن کارها بهروش درست.
n e g a r
درست است که کار سخت میتواند منجر به نتایج بهتر شود. اما فقط تا حدی. بالاخره وقت و توان تلاش ما محدودیتی دارد. و هرچه خالیتر میشویم، بازده تلاشمان کمتر میشود.
کاربر ۱۹۷۴۲۰۶
احساسی مانند باکسر، شخصیت غمانگیز اسب در رمان مزرعهٔ حیوانات جرج اورول داشت. باکسر در این کتاب چنین توصیف شده است: سختکوشترین کارگر مزرعه که در پاسخ به هر مشکل یا شکستی، میگفت: «سختتر کار خواهم کرد»، تا اینکه از کار بیش از حد فرو پاشید و به کشتارگاه حیوانات پیر فرستاده شد.
راه روشن
وقتی که دیگر نمیتوانید بیشتر تلاش کنید، باید راه دیگری پیدا کنید.
راه روشن
اشتباهات مانند دومینو هستند: اثر انتقالی دارند. وقتی با یافتن مشکلات قبل از آنکه بتوانند آسیبی بزنند، ریشه را میزنیم، صرفاً مانع از سقوط اولین مهرهٔ دومینو نمیشویم بلکه از سقوط کل زنجیره پیشگیری میکنیم.
alireza
دو روش برای انجام کارها وجود دارد؛ روش سخت، زحمتِ بیقدرت است، و روش آسان، قدرتِ بیزحمت است.
alireza
کینه ما را آسیبپذیرتر و ترسوتر میکند. اعتماد به دیگران و صمیمت، دشوارتر میشود.
alireza
قدرت ترانهٔ مناسب برای از بین بردن زحمت کار و روی ریتم افتادن را دستکم نگیرید.
alireza
جدا کردن کارهای مهم از سرگرمی، زندگی را سختتر از آنی میکند که باید باشد.
alireza
شاید ارزش کار سخت اندازهٔ اسمش نباشد
کاربر ۲۶۳۴۴۴۷
اساتید فلسفهٔ شرقی این بهترین شرایط ممکن را او وی مینامند. او بهمعنای «نداشتن» یا «بدون» است. وی بهمعنای «انجام دادن»، «عمل کردن» یا «تلاش» است. پس او وی یا در واقع «بدون عمل»، «بدون تلاش و دردسر»، بهمعنای «کوشش بدون کوشش»، «عمل بدون عمل»، یا «عمل بیدردسر» است.
هدف رسیدن به دستاوردهای بااهمیت با تلاش کمتر است، نه بیشتر، یعنی دستیابی به هدف بدون اینکه خود را تحت فشار بگذاریم، و بدون فشار بیش از حد. معنای عمل بیدردسر این است.
moham.madamin
بهجای پرسیدن این سؤال که «چرا اینقدر سخت است؟»، سؤال را وارونه کنید و بپرسید «اگر آسان باشد چه؟»
moham.madamin
وقتی جنگ با ریتمهای طبیعی بدن خود را پایان دهیم، وقتی به دیگران اجازه دهیم در مسابقهٔ غیرقابلبُردِ «بیشترین دستاورد با کمترین استراحت» از ما جلو بزنند، زندگیمان سرشار از بافت، وضوح و هدف خواهد شد. یعنی به وضعیت بیدردسر خود برمیگردیم.
moham.madamin
حجم
۵۷۲٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۵۲ صفحه
حجم
۵۷۲٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۵۲ صفحه
قیمت:
۳۵,۰۰۰
۱۷,۵۰۰۵۰%
تومان