بریدههایی از کتاب کیمیاگر
۴٫۰
(۹۷۱)
تپههای شنی با وزش باد جابجا میشوند،
ولی...
صحرا همیشه صحرا باقی میماند.
این است...
افسانه عشق
" بامِ آسمون "
همیشه در دنیا کسی در انتظار دیگری است،
کاربر ۷۸۲۹۸۴۱
وقتیکه کسی یا چیزی را دوست داریم نیازی به درک علل آن نداریم، چون همه عینیات در درون خود انسان شکل میگیرد و به معنویات میرسد.
آرام
«تاریکترین لحظه، لحظه قبل از طلوع خورشید است.»
it's rezaa
«صحرا را میبینی... که لبریز از زندگی است و آسمان پر از ستاره است، اگر جنگجویان را میبینی که میجنگند، همه و همه معرف یک چیزند، و آن اینکه پدیدهای خاص درصدد توجیه وضع عینی انسان است، انسانی که میاندیشد کی و چگونه از زندگی بهره گیرد، اگر حال را از دست بدهد بازنده است، ولی اگر در حال زندگی کند میفهمد که زندگی یک کاروان شادی است، یک جشن و پایکوبی است، یک سرور همیشگی است.
«میفهمد که انسان تنها در لحظه` است که زندگی میکند و خود را زنده میبیند.»
seyed
و چه مشکل بود، فکر نکردن...
فکر نکردن به کسی که دوستش میداشتی یا به آنکس که دور مانده است.
mrym_ashena
«خدا صحرا را آفرید تا انسان از دیدن سایه نخلها شاد شود.»
Kosar Sobhani
گفته اللّه را به یاد داشته باشم که هیچکس از آینده مبهم وحشت نکند. هر انسانی قادر است به آنچه میخواهد و نیازمندش است برسد.
plato
چه رؤیای وسوسهانگیزی است رؤیای سفر کردن...
plato
آبگیر گفت: «برای نارسیس گریه میکنم.
گفتند: «تعجبی ندارد، ما همهوقت، در تمامی جنگلها به دنبال آن آفریده زیباروی بودیم ولی... فقط تو میتوانستی، هر روز، در مقابل زیبایی او به سجده درآیی...»
آبگیر پرسید: «نارسیس مگر زیبا هم بود؟»
با تعجب جواب دادند:
«چه کسی بهتر از تو خبر داشت؟
«بر ساحل تو خم میشد.
«در آینهات هر روز، نقش رخ خود میدید.»
آبگیر لحظهای خاموش شد، پس آنگاه گفت:
«برای نارسیس گریه میکنم ولی هرگز زیبایی او را ندیدم.
«برای نارسیس گریه میکنم چون هربار که بر ساحل من خم میشد، در آیینه چشمانش، زیبایی خود را میدیدم.»
کیمیاگر گفت: «این است یک افسانه زیبا.»
فربد
خوشحالم که برای رسیدن به چنین روزی، بیست سال دیگر منتظر نشدم.
plato
به کیمیاگر گفت: «قلب من از رنج` میترسد.»
«به او بگو که ترس از رنج` بدتر از خود رنج` است.
شادی
در دنیا چیزهای زیادی وجود دارند که برای گوسفندها ناشناختهاند، و آنها نمیتوانند چیزی از آنها به همراهشان یاد بدهند... گوسفندها فقط در جستجوی آب و علف هستند.
plato
. جنگی است بین نیروها، برای به دست گرفتن قدرت، و هر دو طرف با اعتقاد خود، با توسل به اللّه میجنگند و تا وقتی که یاور اللّه باشد، چنین جنگی به درازا خواهد کشید و سالها ادامه خواهد داشت، چون اللّه در آنِ واحد در کنار هر دو طرف است.»
Sajjad Osmanloo
«مهم نیست چه اتفاقی میافتد، ولی هر شخصی در روی زمین، نقش عمدهای در ساخت تاریخ دنیایی دارد که معمولاً خود از آن بیاطلاع است.»
امین
همیشه در دنیا کسی در انتظار دیگری است،
plato
پیرمرد ادامه داد: «این کتاب، تقریبا مثل همه کتابها، از چیزهای مشابهی حرف میزند. از عدم توانایی انسانها در انتخاب سرنوشت خود میگوید و در خاتمه، اجازه میدهد بزرگترین فریب دنیا را باور کنیم.»
جوان، متعجب پرسید: «بزرگترین فریب دنیا دیگر چیست؟»
«اینکه در یک لحظه از حیات خود، مالکیت و فرمان زندگی را از دست میدهیم و تصور میکنیم سرنوشت بر زندگی مسلط شده است، همین نکته، بزرگترین فریب دنیاست.»
Hooryar
هرکس در روی زمین، قسمتی یا گنجی دارد که منتظر اوست، از آنجا که غالب مردان در راه به دست آوردن گنج خود` نیستند، ما هم بهندرت از آن حرف میزنیم مگر برای کودکان، آنهم به صورت افسانه پریان، یا افسانه قسمت، رنج و گنج، سپس زندگی را به حال خود رها میکنیم که سرنوشت خود را دنبال کند
hamed
جوان، متعجب پرسید: «بزرگترین فریب دنیا دیگر چیست؟»
«اینکه در یک لحظه از حیات خود، مالکیت و فرمان زندگی را از دست میدهیم و تصور میکنیم سرنوشت بر زندگی مسلط شده است، همین نکته، بزرگترین فریب دنیاست.»
omega
«زمانی که با همه وجود خود، حقیقتا آرزویی داشتی، کل کائنات به نحوی عمل میکند که تو بتوانی به آرزوی خود برسی...»
r12sl
حجم
۱۴۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۴۴ صفحه
حجم
۱۴۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۴۴ صفحه
قیمت:
۱۲۲,۰۰۰
۹۷,۶۰۰۲۰%
تومان