بریدههایی از کتاب سبک زندگی توحیدی از نگاه امام رضا (ع)
۴٫۳
(۱۸)
این انسان به غیر خدا دلبستگی واقعی و مستقل ندارد تا با از دست دادن آن هویت خود را از دست بدهد و احساس پوچی کند.
کسی که دلبسته خداست، دلبسته حقیقتی است که هرگز از او جدا نمیشود، همه جا حضور دارد، هر لحظه میتواند او را بخواند و به او تکیه نماید. با وجود چنین حقیقتی احساس تهیدستی از او دور میگردد زیرا تکیهاش به خداوندی است که اگر بخواهد هیچ بنبستی باقی نمیماند. چنین انسانی هرگز افسرده نمی شود و همواره پر نشاط و پرتکاپو به سوی مقصود و محبوب حقیقی خود گام برداشته و تلاش مینماید.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
میسازد. «مَن یَتَّقِ اللهَ یَجعَل لَه مَخرَجاً» (هر کس تقوای الهی پیشه کند خداوند همواره برای او راه نجاتی قرار میدهد)
«وَمَنْ یتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِه»
(هر کس بر خدا تکیه کند، خداوند او را کفایت میکند، خداوند به مقصود خود میرسد و کار خود را به پیش میبرد).
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
امیدواری به جای ناامیدی
امام رضا علیهالسلام همه را به ایستادگی در راه خدا دعوت میکرد و میفرمود: وقتی همه راهها بسته به نظر میرسد باز هم ناامید نباشید که همان موقع (به خواست و مصلحت خدا) زمان نجات شماست.
***
یکی از صفات ناپسند در وجود انسانها ناامیدی است که در برابر صفت امید و رجاء قراردارد.
درمان حقیقی این مشکل روحی چیزی نیست جز رسیدن به توحید.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
موحد حقیقی هیچ چیز را از خود نمیبیند تا به خاطر خودش آزردگی خاطر پیدا کند.
توحید سبب میشود تا انسان دلبستگی به چیزی جز خدا نداشته باشد و با از دست دادن چیزی نرنجد مگر اینکه کاری و چیزی به خدا مربوط بشود که اینجا مومن حقیقی به خاطر خدا رنجیدهخاطر میشود.
اگر مؤمنی کسی را ببیند که گرفتار گناهی مانند بدحجابی یا دروغگویی است، چون خدا را دوست دارد و به او دلبستگی دارد از معصیت خدا، آزرده میشود نه اینکه بخاطر خودش کینه و دلگیری پیدا کند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
بیشترین غم و نگرانی مؤمن از اعمال خویش است و از ترس این که مبادا به خاطر کوتاهیهایی که انجام میدهد، از بارگاه قدس الهی رانده بشود و توفیق عبودیت را از دست بدهد.
همچنین اگر انسان، کسی را به خاطر اینکه محبوب خداست، دوست بدارد و بخاطر مرگ او اندوهگین شود، چون این غصه نیز برای خداست، ارزشمند است و به کمال انسان میانجامد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
ریشه تمام غصهها و ترسها، دلبستگیهاست. توحید به انسان میآموزد که از آغاز به غیر خدا دلبستگی نداشته باشد و اگر دلبستگی فقط به خداوند باشد، زمینهای برای جزع و فزع و بیصبری وجود ندارد. دراین صورت، اشک و غم و اندوه تنها به مقداری که خدا فرموده است صورت میپذیرد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
قرآن کریم در توصیف انسانهای مقاوم در برابر مشکلات میفرماید: «الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَیهِ رَاجِعونَ» (کسانی که وقتی مصیبتی به آنها میرسد اینچنین میگویند و بر این حقیقت توجه میکنند که: ما متعلق به خداوند هستیم، ملک خداوند هستیم و از سوی او آمده و به او برمیگردیم.)
کسانی که به توحید توجه دارند و اعتراف میکنند که ما اصلا مالک چیزی نیستیم بلکه خود ما نیز از روز اول متعلق به خداوند هستیم، در مقابل مشکلات و فقدان داراییها، تنها درمحدودهای که خداوند به عنوان مالک واقعی مشخص کرده است رفتار معقول و چه بسا حزنانگیز نشان میدهند نه اینکه احساس مالکیت مستقل داشته و بخاطر احساس از دست دادن داشتههایشان، برآشفته گردند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
امام رضا علیهالسلام در برابر مشکلات فراوان، مقاوم بود و همگان ایشان را به صبوری میشناختند. و با اینکه یکی از سختترین دوران امامت دوران امام هشتم بود که مأمون زیرکی بسیارمیخواست نقشههای خود را پیش ببرد.
***
بیصبری یعنی نداشتن استقامت و تحمل در مشکلات. یعنی در برابر سختیها، رفتارهایی از انسان سر بزند که او را از کمال دور میکند.
اگر انسان در سختیها و مصیبتها سخنان بیجا بر زبان بیاورد یا بیجهت غضب بر دیگران داشته باشد یا دل کسی را برنجاند یا به گونهای ناله و گریه کند که موجب غفلت از یاد خدا بشود، اینها نشانه بیصبری است
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
تکبر برتر دیدن خود از دیگران است ولی عُجب بدون مقایسه نیز صورت میپذیرد به این صورت که انسان به درون خودش مراجعه کند و حالت از خودراضی بودن و خوپسندی به او دست میدهد. واقعیت عجب، یعنی خوبیها را نه از خدا بلکه از خود بپنداریم.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
اول: عبادت بسیار و سجود طولانی و اظهار عبودیت در درگاه خداوند؛ در درگاه الهی، پیشانی را بر خاک گذاشته و با تضرع و زاری به درگاه الهی بگوییم که «خداوندا! من فقیر و بیچاره هستم و چیزی برای خود ندارم و هر چه هست متعلق به تو است»،
دوم: پذیرش حق در همه حالات و شرایط زندگی؛ اگرچه با خودخواهیها و خودبینیهای ما سازگار نباشد
سوم: دوری از آنچه زمینه تکبر را در انسان فراهم میکند؛ مانند حضور در جایی که دیگران به مدح و تمجید انسان مینشینند
چهارم: انجام کارهایی که موجب شکسته شدن خودخواهیهای توهمی و پنداری انسان است؛ مانند نشستن در پائین مجلس، زودتر سلام کردن
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
۹- قلب نرم میگردد.
۱۰- برای انسان مراقبه و پرهیزکاری حاصل میشود.
۱۱- در اثر سکوت، تدبر و تعقل و مروّت حاصل میشود.
۱۲- موجب تدبر صحیح و فهم و تعقل است.»
تفکر قبل از سخن گفتن و توجه به اهمیت یاد قلبی و زبانی پروردگار، زبان انسان را از بیهودهگویی بسته، قلب او را آماده دریافت آگاهی و علم لازم برای زندگی و حقائق عالم هستی مینماید.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
حضرت صادق علیهالسلام میفرماید: «سکوت شعار و علامت کسانی است که نسبت به حقائق عالم آگاهی و بررسی دارند.
در سکوت فوائد و آثاری است:
۱- کلید هر گونه راحتی و آسایش دنیوی و اخروی است.
۲- موجب رضا و خوشنودی پروردگار متعال است.
۳- حساب انسان در روز رستاخیز سبک و آسان میشود.
۴- از خطا و لغزش و اشتباه محفوظ میماند.
۵- برای شخص جاهل پوشش و برای عالم زینت است.
۶- بر اثر سکوت خواستههای بیارزش انسان از بین میرود.
۷- سکوت مجاهده و مبارزه با نفس است.
۸- با سکوت توجه به و عبادات پیدا شده و شیرینی عبادت فهمیده میشود.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدِیداً * یصْلِحْ لَکمْ أَعْمالَکمْ وَ یغْفِرْ لَکمْ ذُنُوبَکمْ
«ای کسانی که ایمان آوردهاید تقوا و مراقبه داشته باشید و سخن سنجیده و درست بگوئید. تا خدا رفتار شما را اصلاح کند و گناهانتان را بیامرزد.»
انسان عاقل قبل از هر سخنی تفکر میکند و بهترینها را انتخاب میکند. چه بسا که گاهی آنچه بهترین است سکوت باشد.
بر اساس همین تفکر، انسان موحد از آفات زبان مانند: غیبت، دروغ، تهمت، بدزبانی، قضاوت زودهنگام، و حرفهای بیفایده، در امان است.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
کسی که به خدا توجه دارد، کمک به محرومین را کمک به خداوند میداند چنانکه در قرآن قرض به نیازمندان را قرض به خدا معرفی کرده است: مَنْ ذَا الَّذی یقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَنا
در این نگاه، کمک و صدقه قبل از برخورد با دستان نیازمند با دستان خدا برخورد میکند.
هرچه توجه به خداوند بیشتر گردد، انسان بیشتر به فکر محرومین میباشد و بیتوجهی به محرومین بیتوجهی به حق خداوند شمرده میشود چراکه: «هرکس برخورد سبکی با مسلمان فقیری داشته باشد، حق خدا را سبک شمرده است؛ مگر اینکه توبه نماید.»
در نگاه انسان موحد، «فرصت رسیدگی به محرومین، از نعمتهای پروردگار و علامت توجه خداوند به انسان است
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
هروقت سفره برای امام رضا علیهالسلام پهن میشد ظرف بزرگی را آماده میساخت و از بهترین خوراکیهایی که در سفره بود انتخاب مینمود و در آن ظرف میگذاشت و دستور میداد به فقراء برسانند.
بسیاری از اوقات، مخفیانه به محرومین کمک میکرد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
در نگاه انسان موحد، یکی از راههای احترام به خداوند، احترام به آفریدههای اوست. بر اساس این نگاه، آبروی انسانها، برگرفته از احترام الهی و محترم و محفوظ است چه مسلمان معتقد باشند و چه نباشند؛ اگرچه مسلمان معتقد با امثال خود، دلبستگی و همبستگی بیشتری دارد ولی این به معنای بیاحترامی به دیگران نیست.
در نگرش دینی هرکه به دنبال آبروریزی دیگران نباشد خداوند لغزشهایش را میبخشد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
از دیگر سو رنجاندن و ناراحت کردن دیگران هم میتواند آثار بدی بر روی قلب و جان انسان گذاشته و سیر او را به سوی سعادت کند نماید.
به همین جهت انسان مومن باید در ترک آداب و رسوم غلط اجتماعی، با ظرافت و لطافت و، آهسته آهسته خود را از این آداب و رسوم جدا کند و در کنار آن با محبت ورزیدن و دلجوئی کردن از دیگران، رابطهٔ انس و محبت قلبی خود را با همهٔ مؤمنین حفظ کند و به دیگران توضیح دهد اگر از برخی از آداب و رسوم پیروی نمیکند و برنامهٔ دیگری را در زندگی پیش گرفته است، صرفاً بر اساس حقطلبی و خداجوئی است، نه براساس بیمهری و بیمحلی نسبت به دیگران و دیگران را نیز به سوی آنچه صحیح است راهنمایی نماید
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
یکی از مهمترین گامها در حرکت به سوی خدا، بیرون آمدن از این عادتهای غلط است. انسان باید تصمیمی قاطع بگیرد که آیا میخواهد زندگی گرانمایه را صرف سلیقه و و پسند مردم نماید یا صرف سعادت ابدی و جاودانگی و ابدیت نامتناهیِ خود. چه مردم بپسندند و چه نپسندند، چه دوستان و نزدیکان او را تشویق کنند، یا از او آزردهخاطر شده و او را طرد کرده و رها نمایند.
کسی که فهمیده رشد و سعادتش در این است که از وقت خود به نیکی استفاده کند و آن را صرف تحصیل علم و دانش یا خدمت به محتاجان یا عبادت خدا یا هر کار خیر دیگری کند، باید با برنامهریزی و همت عالی زندگیاش را به این جهت سوق دهد، گرچه مورد اعتراض دوستان و رفیقانی قرار گیرد که دوست دارند در شبنشینی
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
امام رضا علیهالسلام در مقابل دیگران با ادب مینشست، سخن دیگران را قطع نمیساخت، قهقهه نمیزد و خندهاش لبخند بود.
***
بندگان خدا از آن جهت که بنده خداوندند محترمند مگر اینکه گاهی لازم باشد به دستور خود پروردگار با آنها برخورد تندی داشت.
بر همین اساس در نزد بندگان موحد، کوچک و بزرگ و فقیر و ثروتمند همگی مخلوق محترم خداوند شمرده شده و احترامشان واجب است.
انسانی که نگرشی توحیدی دارد نگاهش به همه انسانها، از سر احترام و محبت است.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
در بین ساعات مختلف، بینالطلوعین برای عبادت مخصوص پروردگار بسیار مورد تأکید است و انسان خداجو روز خود را با خداوند شروع میکند و برای رزق و روزی مادی و معنوی خود در این ساعت دعا مینماید چرا که «این ساعت هنگام تقسیم روزی انسان است.»
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
حجم
۵۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۶۰ صفحه
حجم
۵۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۶۰ صفحه
قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان