کتاب هوش هیجانی

کتاب هوش هیجانی اثر شون مک فیت، روان‌شناس آمریکایی است. او در این کتاب، هوش هیجانی را که به انسان‌ها کمک می‌کند تا عواطف و هیجان‌های خود و دیکران را شناسایی کنند، معرفی می‌کند و توضیحات مفصلی درباره جنبه‌های مختلف آن می‌دهد. 

این کتاب را با ترجمه طوبی مردانی می‌خوانید.

درباره کتاب هوش هیجانی

شون مک فیت در کتاب هوش هیجانی، درباره این هوش که به نام‌های هوش عاطفی و هوش احساسی هم شناخته می‌شود، توضیح می‌دهد. هوش هیجانی یا (Emotional intelligence | EI) به فرد توانایی شناخت و کنترل عواطف و هیجان‌های خود و دیگران را می‌دهد. در حقیقت می‌توان گفت کسی که هوش هیجانی بالایی دارد می‌تواند سه مولفه هیجان را به طور موفقیت آمیز با یکدیگر تلفیق کند. این سه مولفه عبارتند از مولفه شناختی، مولفه فیزیولوژیکی و مولفه رفتاری. 

داشتن هوش هیجانی به افراد کمک می‌کند که توانایی رهبری و مدیریت را در خود افزایش بدهند و همچنین با کنترل عواطف خود، تمایزی میان پیامدهای منفی و مثبت قائل شوند. به طور کلی این اصطلاح به مجموعه گسترده‌ای از مهارت‌ها و خصوصیات فردی اطلاق می‌شود که شامل مهارت‌های درون فردی و بین فردی است و از دایره دانش‌های پیشین مانند بهره هوشی یا IQ و مهارت‌های  فنی و حرفه‌ای بالاتر می‌رود.

کتاب هوش هیجانی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

اگر به مطالعه کتاب‌های روانشناسی علاقه دارید، خواندن کتاب هوش هیجانی را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب هوش هیجانی

تا قبل از سده پیش، درک هوش هیجانی تا حد زیادی به اعمال شناختی همچون حافظه، یادگیری و حل مسئله مربوط می شد. درهرحال، دانشمندان در دهه ۱۹۰۰ به این درک رسیدند که جنبه‌های غیرشناختی هوش نیز وجود دارند.

برای مثال، ادوارد ثورندایک نوعی از هوش اجتماعی را توصیف کرد که به مدیریت و درک دیگران مربوط می‌شد. در سال ۱۹۴۰، دیوید وکسلر با بحث در این زمینه که تا قبل از اینکه ما قادر نباشیم به طور کامل آن جنبه‌هایی را که به مهارت‌های شناختی سنتی مربوط می شود تعریف کنیم، هیچ تعریف کاملی از هوش نمی تواند وجود داشته باشد، مفهوم هوش غیر شناختی را توسعه داد.

سپس در سال ۱۹۸۳، هووارد گاردنر یک اثر پیشگامانه با عنوان قالب‌های ذهنی: نظریه هوش های چندگانه را منتشر کرد. او اظهار داشت که افراد از یک نوع هوش دارند و اینکه این نوع از هوش همچنین ماهیتا شناختی است،

با این حال نمی‌تواند به طور کامل به وسیله مدل‌های فعلی همچون آزمون‌های استاندارد هوش بهر (IQ ) تعریف شود. مدل او برای هوش‌های چندگانه عمدتا بر موارد زیر متمرکز بود:

هوش میان فردی : توانایی درک احساسات، انگیزه ها و ترس‌های فردی.

هوش بین فردی : توانایی درک دیگران و تمایلات، انگیزه‌ها و مقاصد آن‌ها.

پس اثر هووارد گاردنر ۲ نوع دیگر از هوش را مطرح می‌کند: هوش میان فردی و هوش بین فردی. 

گاردنر معتقد بود که انواع دیگر هوش به اندازه هوش سنتی در پیش بینی عملکرد و موفقیت اهمیت دارند؛ بنابراین هرچند اصطلاح هوش هیجانی در آن زمان به کار نمی‌رفت، اما همین مفهوم مورد واکاوی قرار گرفت

فهرست 

• پیشگفتار
• مروری بر هوش هیجانی
• چرا هوش هیجانی در محل کار اهمیت دارد
• مدل‌های هوش هیجانی
• خودآگاهی
• خود مدیریتی 
• آگاهی اجتماعی
• مهارت‌های اجتماعی