نظرات کاربران درباره کتاب ما
۳٫۹
(۶۳)
Brownman.mms
تصور کنید در تنها کشور روی کره زمین زندگی می کنید که پس از سال ها جنگ های صلیبی بین آزادی طلبان و سعادت طلبان باقی مانده است و گنبدی شیشه ای و فضایی پاک شما را از توحش و بی قانونی دنیای بیرون در امان نگاه داشته است .گنبدی که در زیر آن تنها منطق ریاضی و اعداد راه دارد و هر چیزی که غیر از منطق عددی باشد و نتوان آن را با فرمول های ریاضی تعریف کرد نکوهیده است و یک ناهنجاری به حساب می آید. در آپارتمانی شیشه ای زندگی می کنید ، روی تختی شیشه ایی می خوابید ، روی میزی شیشیه ای کارهایتان را انجام می دهید و روی پیاده روهایی شیشه ای و صاف قدم می زنید . تمام فعالیت هایتان را همراه با 10 میلیون نفر ساکن دیگر این یگانه کشور به دقت مطابق برنامه ای به نام "جدول زمان بندی " انجام می دهید ، همراه با همه مردم در یک وقت بیدار می شوید ، در یک زمان سر کار میروید، در یک زمان سر میز غذا می نشینید ، در یک لحظه 10 میلیون قاشق را به سمت 10 میلیون دهان می برید و هماهنگ و با ضرباهنگی ثابت 50 بار هر لقمه را می جوید ، به طور هم زمان در صف های منظم و ردیف های چهار نفره به پیاده روی می روید و همزمان و همراه با دیگر حلقه های این زنجیرسرتان را بر بالشت گذاشته و به خواب می روید . البته هر روز از ساعت 16 تا 17 و 22 تا 23 می توانید هرکاری دلتان خواست بکند ، البته اگر دلتان بخواهد. برای خود نامی ندارید و تنها با یک عدد و حرف شناخته می شوید و همه فعالیت هایتان تا خصوصی ترین آن ها مثل انتخاب شریک جنسی توسط یگانه کشور نظارت و برنامه ریزی می شود و همه قدم هایتان به وسیله فرشته های مراقب یگانه کشور تحت نظر است تا مبادا قدمی را به اشتباه بیرون از راه رسم شده توسط یگانه کشور و "ولی نعمت" بر ندارید. همه کار ها و رفتارهایتان و حتی تفکراتتان بر اساس قواعد ریاضی است تا حدی که با نگاه به چهره افراد ابرو و لب نمی بینید بلکه یک مثلث می بینید و از کشته شدن 10 دانشمند در حین یک آزمایش ذره ای دلخور نمیشوید چون 10 عدد در مقابل 10 میلیون عدد اصلا به چشم نمی آید و تاسف خوردن برای از دست دادن این حدد اقل بی منطقی محض است . همه چیز در دنیای شما بر اساس منطق و از قبل قابل پیش بینی است و به همین دلیل هیچ جایی برای نگرانی از آینده نخواهد بود و تا عمق استخوانتان احساس سعادت می کنید. این سعادت آنچنان کامل ، بدیهی و بی نقص است که مسئولان یگانه کشور قصد دارند با ارسال فضاپیماهای به نام "انتگرال" به سمت دیگر سیارات بر سر اهالی آن ها منت نهاده و این نمونه کامل سعادت را به آنان معرفی کنند.
رمان "ما" رمان انسان هاییست که بالاخره به بهشت زمینی دست یافته اند ، پس از سال ها جنگ در سراسر زمین و به زانو درآوردن مخالفان. بهشتی بنیان نهاده شده بر مبنای منطق ریاضی ، منطقی که هیچ اشتباهی در آن راه ندارد، بهشتی به نام "یگانه کشور".
شخصا از خوندن این کتاب به شدت لذت بردم. واقعا خوندن این کتاب رو به تمام علاقه مندان به کتاب های آرمان شهری توصیه میکنم.
sepid sh
واو...چه توصیف و شرح جالبی از کتاب بود...واقعا کنجکاو شدم بخونم...ممنونم🙏🏻
hoda.213
نظرتون رو کامل خوندم و ممنونم که متوجه شدم علاقهای به خواندن همچین داستانی ندارم.
علی
نظر خوبی بود.
علی
کتابی که الگو و سر منشا نوشته شدن کتاب های ١٩٨٤ و دنیای قشنگ نو بود. باید به این نکته توجه داشت که زامیاتین زمانی این رمان را مینویسد که نه واژه علمی تخیلی معنا چندانی داشت و نه پاد ارمانشهر در آثار نوشتاری و .... وجود خارجی داشت.خواندن این رمان را پیش از خواندن رمان ١٩٨٤ اورول پیشنهاد میکنم تا ببینید و بدانید که اورول چه چیزهایی را از رمان ما زامیاتین وام گرفته است.این رمان برای اشنایی با سوسیالیسم و کمونیسم که خود را در زیر نقاب شعارهایشان پنهان میکنند و وعده بهشتی زمینی را میدهند اما در واقع جامعه ای پوچ و خالی از آزاذی و انسانیت را به وجود می آورند,بسیار موثر و مفید واقع است.
mojsena
لطفا به طاقچه بی نهایت اضافه کنید. ممنون.
Alivi
شد
محمد علی شفیعی
کلا کتابهای پادآرمانشهری را دوست دارم. ۱۹۸۴، دنیایقشنگنو، ما و شاید سرگذشت ندیمه که این آخری رو هنپز دارم میخونم. تاکید بیش از حد بر کمونیسم و تا حدی مسیحیت رو با توجه به زمان نوشته شدن کتابها میپذیرم ولی آیا در مورد سرمایهداری و لیبرالیسم چنین کتابهایی نوشته نشده؟ من به جز دنیای قشنگ نو که به این فضا میخوره، چیز دیگهای ندیدم.
در کل کتابی که ۱۰۰ سال پیش نوشته شده و چنین ایدههایی رو پرورده، خیلی عالیه و البته تحقق بعضی ایدههاش رو میشه دید در دنیای امروز...
88
این کتاب به طرز خارق العاده ای خوبه و به شدت پیشنهاد می کنم حتما حتما حتما توی این روزا بخونیدش
نثر کتاب چندان عامه پسند نیست و شاید بشه گفت چندان ساده فهم نیست اما مفاهیمی که بیان می کنه بسیار دقیق و حساب شده است
فضای دیکتاتور حاکم بر داستان به خوبی توصیف شده و از اون بهتر آرمان ها و اهدافی هست که نویسنده در دل داستان بیانشون می کنه
پیشنهاد می کنم خوندن این رمان رو به هیچ وجه از دست ندید و به عنوان یک هم وطن می گم کتاب مهم ترین رکن آگاهی بخش هرجامعه ای هست و به جای وقت گذرونی توی اینستا، توییتر و شبکه های پوچ اجتماعی و خوندن نظرات شخصی و خیلی اوقات غیرمنطقی و غیر حساب شده ی افراد مختلف بیشتر کتاب بخونید
ELNAZ
به نظرم کتاب خوبی بود... یه داستان سیاسی، عاشقانه و علمی تخیلی جذاب. البته بعضی جاها توصیف ها زیاد میشد و روند داستان کند ولی با این حال من این کتابو دوست داشتم چون توصیف هاش فوق العاده بودن.
Aydin
در داستانهایی که از نیاکان ما بهمون رسیده، به دو انسان اولیه دو انتخاب داده شده. یکی سعادت و دیگری آزادی که انسان آزادی رو انتخاب میکنه و شروع بدبختیها از همینجاست. حالا بعد از قرنها تحمل مصیبت و زندگی به دور از منطق و همانند حیوانات، یک ایدئولوژی میاد با یک سری قوانین و برنامههای کاملا منطقی و سفت و سخت، نسل انسان رو به همان سعادت اولیه میرسونه. در این راه میلیاردها نفر قربانی این راه سعادت (سیاست) میشن ولی تعداد باقیمانده در زیر پرچم ولینعمت به خوشبختی میرسند. خوراک، تفریح، نوع پوشش، تماس جنسی، مسکن و تمامی زندگی شما از زمانی که از خواب بیدار میشید تا زمان خواب شب، طبق برنامهریزی سیستم و ولینعمت تعیین شده و عملی خارج از اون منع شده و اگر کسی بخواد خلاف اون عمل کنه در واقع دشمن این سیستم کامل و بدون نقص و دشمن شماره یک ولینعمت هست و باید از بین بره. جالبه نه؟ در واقع خیلی اشناست :) بخوانید و فکر کنید که چطوری با وعدهی بهشت و سعادت، ما انسان ها رو بردهی خودشون کردند. درواقع آزادی های شخصی و حریم خصوصی رو مانع سعادت و اون بهشت و جهان بینقص میدونن و بر این باورند که قدرت باید دست یک عدهی خاص باشه... حتما مطالعه کنید
ar_man
یوگنی زامیاتین را به درستی و کامل در مقدمه کتاب توضیح دادهاند پس من چیزی نخواهم گفت.
اما کتاب؛ این نوشته در اصل هجویست بر یک دیکتاتوری. به قول ماکسیم گورکی، خشمش مانند خشم یک پیر دختر است. البته از آن فرشتهی ستاینده گولاگ ها جز این هم انتظار نمیرود.
زامیاتین یک شورشی است. یک بلشویک که از سوی بلشویک ها تکفیر میشود. ممنوعالقلمش میکنند، گورگی وساطتش را میکند و او هم خاکش را ترک می گوید. او یک روس کامل است. یک انسان اوایل قرن بیستم. غرق در نظریات تیلور و فورد و ماشینی شدن. «ما» آیینهی جهان سال های ۲۰ است. اما ترجمه؛ ترجمه دیگری از «ما» وجود دارد. هر چند نام مترجمش در خاطرم نیست. اما این ترجمه هم خالی از لطف نیست. و آن لحن ماشین وار نویسنده را تا حد زیادی منتقل میکند.
شخصا این کتاب (نیای ۱۹۸۴ و new brave world) را آن چنان دوست دارم که در کیف سفریام حملش میکنم. نزدیک به ۶ بار تمامش را خواندهام و هر بار خواندنش مجذوبم می کند. فدا.
benyamin parang
در توصیف دنیای این کتاب، جامعهای رو تصور کنید که همهی ابعادش به حدی از پیشرفت رسیده که دیگه هیچ اتفاقی نمیافته؛ یعنی همه چیز طبق برنامه و پیشبینی شده هست. همه چیز شفاف و بدون حتی یک نقطهی مبهم هست تا جایی که حتی آپارتمانها از شیشه ساخته شده. به نظر همه چیز ایدهآل میرسه. حالا در چنین جامعهای حضور یک نفر که بواسطه احساسات - که در این جامعهی بدون اتفاق جایی نداره - براش اتفاقات خارج از برنامه میافته، منشا آشفتگی میشه. اگه کتابهای پادآرمانشهری مثل ۱۹۸۴ رو دوست داشتین، احتمالا از این کتاب هم لذت خواهید برد؛ چون این کتاب در واقع اولین در این نوع هست.
فقط خوندنش مقداری دشوار و اذیت کننده هست که فکر کنم به خاطر ترجمه باشه.
Aesculapius_99
👍🏾
از نخستینهای سبک پادآرمانشهری که کتابای زیادی ازش الهام گرفتن و به نظرم دوستداران این سبک باید بخوننش
👍🏾
شباهت زیادی به هزار و نهصدوهشتادوچهار جرج اورول داره: هر دو نقد سیاسی، پادآرمانشهر شبیه، نظام نظارت و پایش اطلاعات قوی، و حتی مفهوم «برادر بزرگ» اورول که اینجا «ولی نعمت» رو میبینیم و کاملاً یکی هستن. البته «ما» پیش از رمان اورول نوشته شده. اما هزارونهصدوهشتادوچهار سر گردنی بالاتر از این رمانه و اگه اون رو نخوندین اول اونو بخونید
👎🏽
شیوه بیانش گاهاً میره تو اوهام و رشته از دست خواننده در میره. مخصوصاً اگه شخصیت اصلی داستان که آدمی بسیار منطقی و اصولی رو در نظر بگیرید
👍🏾
نقد محکمی بر نظامهای سوسیالیستی که خواننده رو با خطرات و آینده احتمالی این نظامها آشنا میکنه
👍🏾
نمادپردازی زیادی تو داستان هست. مخصوصاً آدم و حوا و حبوطشون و این دوگانه جبر و اختیار که یه تم اصلی داستان هم هست
👎🏽
شخصیت اصلی در ابتدا شخصی محکم، خشک، منطقی و بی احساس معرفی میشه ولی در ادامه یهو از این رو به اون رو و شخصیتی وابسته میشه که من شخصاً نتونستم این مسئله رو درک کنم که چطور اون چنان شخصی الآن به این روز افتاده و تا آخر داستان هم راضی نشدم
👍🏾
من نسخه الکترونیک کتاب با ترجمه بابک شهاب رو تو نرمافزار طاقچه خوندم. ترجمه خوب بود، مقدمه و تحلیل پایانی هم داشت که مخصوصاً تحلیلش بسیار خوب بود
کاربر ۱۵۲۱۸۵۵
ادبیات واقعی فقط آنجایی به وجود می آید که خالقانش نه حقوق بگیران سخت کوش و قابل اعتماد بلکه دیوانگان، عزلت گزیدگان، ملحدان، خیال بافان، نافرمانان و شک اندیشان باشند..
(ما)
کاربر 6239044
تیتر خورده ترجمه بابک شهاب ولی ترجمه یک شخص دیگس!
m a
باتوجه به اینکه کتاب درسال۱۹۲۰نوشته شده،بسیار نویسندگی خوبی دارد ولی نظم وانسجامی درآن دیده نمیشود.
الهامم
موضوع کلی کتاب آرمانشهر یا در واقع پادآرمانشهری به نام یگانه کشور هست این کتاب خیلی با ۱۹۸۴ اورول مقایسه میکنن که به نظرم نسبت به ان فضای توصیفی داستان کمتر دارکه ولی از طرفی هم در ۱۹۸۴ خواننده کم کم همراه با محتوای داستانی میشه ولی تو این کتاب همراه شدن با محتوای یکم سخته نمیدونم به خاطر ترجمه اس یا ساختار داستان اینطوره تمام انچه شخصیت اصلی روایت میکنه شبیه خوابهای بهم ربخته اس انگار
خوندن این رمان به طرفداران موضوعات پادآرمانشهری توصیه میکنم ولی اگر علاقه ای به این موضوعات ندارین همراه شدن با کتاب کار سختیه
Hasan.Dlr.80
شاهکاری تکرار نشدنی با ترجمه بی نظیر بابک شهاب😍😍
دختر بارون
1984?
"ما" هزاربار بهتره!
مهسا نوری
کسالت آور بود تا نصفش خوندم اصلا نتونستم ارتباط برقرار کنم
نسیم
یکی از بهترین کتاب هایی بود که خوندم
نه تنها روند داستان به شکل جذابی پیش میره، که درنهایت با یه پایان خیلی خیلی جذاب طرف هستیم که ما رو با کلی تشبیه و استعاره مواجه میکنه و میفهمیم که با چه شاهکاری طرف بودیم
حتما بخونیدش، پشیمونتون نمیکنه🙂
fatemeh homayoni
اصلا نتونستم با کتاب ارتباط برقرار کنم جزو بدترین کتابایی بود که خوندم
NKH
رمانی نه مثل رمان!
این کتاب از آن دسته کتاب هاست که شاید معدود کسانی آنرا تا پایان ادامه دهند! اما در نوع خود بسیار بلندپروازانه نوشته شده.
چیزی که میتونه به شما در خواندن کتاب مخصوصا اواسط آن، کمک کنه اینه که اصلا و ابدا سعی نکنید پیوسته هر روزی بخونید یا فشرده چون نوعی سنگینی و کسل بودن بهتون دست میده
در عوض کتاب رو با سرعت کمتری به پیش ببرید و کنارش یه کتاب دیگ ای رو هم مطالعه کنید
este🌾
به نظر من بستگی به خواننده داره که چجور باشه. من که میخوندمش، نمیتونستم جلوی خودمو بگیرم که زود تموم نشه..
حجم
۳۳۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۱۹ صفحه
حجم
۳۳۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۱۹ صفحه
قیمت:
۱۸۵,۰۰۰
۱۲۹,۵۰۰۳۰%
تومان