نظرات کاربران درباره کتاب من ملاله هستم

کتاب درباره زندگی و خاطرات دختری پاکستانی به نام "ملاله یوسف زی" است. ملاله زندگی خود را از لحظه تولد تا پس از گلوله خوردن توسط طالبان شرح می‌دهد. همچنین دوران درمان در بیمارستان ملکه الیزابت و‌ رنج‌هایی که خود و‌خانواده‌اش در این دوران متحمل شدند را بیان می‌کند. او از زندگی سخت مردم پاکستان می‌گوید، همچنین از آرزوها و علاقه‌اش به مدرسه و تحصیل صحبت می‌کند. در پاکستان زنان و دختران از امکان تحصیل محروم هستند و ملاله و خانواده‌اش با این قوانین مبارزه می‌کنند. پدر ملاله چند مدرسه برای بچه های پاکستان تاسیس میکند ولی به او دستور داده می‌شود که دختران را ثبت نام نکند. او با وجود تمامی فشارها و تهدید‌هایی که برای خود و خانواده‌اش وجود داشت، برای حق تحصیل دختران مبارزه کرد و ملاله هم در این راه به پدرش کمک می‌کرد. ملاله اکنون یک چهره مطرح جهانی است که جایزه صلح نوبل را نیز دریافت کرده است.او بنیاد ملاله را راه اندازی کرده و برای حق تحصیل تمام دختران مبارزه می‌کند. *.*.*.*.*.* با وجود تلخی بسیاری که در این کتاب وجود دارد، از خواندنش لذت بردم. **چند بریده نیز از این کتاب به اشتراک گذاشتم**

تلاش های ملاله قابل تحسینه و اتفاقی که براش میفته تلخ! ولی این دختر دغدغه مند باید به مسائل دنیا عمیقتر فکر کنه. اینکه ملاله با اوباما دیدار میکنه و در سازمان ملل از امثال بان کی مون تقدیر میکنه و جایزه صلح نوبل رو بهش میدن یعنی برای شناخت عمیق از دنیای امروز خیلی راه در پیش داره. اینکه اساسا چه کسانی این همه ظلم و جنگ و فساد رو در دنیا به وجود آوردن و به تداومش کمک میکنن؟ تروریست هایی مثل طالبان و القاعده رو کیا درست کردن و بهشون پول میدن؟ چرا ملاله علیه پهباد های آمریکایی که مردم سرزمین اش رو میکشه هیچ صحبتی نمیکنه؟ موضع ملاله درباره ظلم سعودی ها در حق بچه های یمنی چیه؟ آرزو می کنم ملاله بتونه با شجاعتی که داره علیه مستکبران عالم موضع انقلابی بگیره تا با اونها یکی محسوب نشه.

بی نهایت از خواندن این کتاب لذت بردم. ملاله دختری از قوم پشتون است عاشق سرزمین آباء و اجدادیش است ، تا اینکه هنگامه حملات طالبان فرا میرسد و سرزمین رویایی ملاله سوات ,صحنه جنایات طالبان میشود. ملاله که بهمراه پدر در سخنرانیهایش شرکت میکرده با جهان پیرامونش بیشتر آشنا میشه و کم کم وارد میدان نبردی سخت میشه تا چهره طالبان را برای دیگران آشکار کند همین امر باعث میشه که طالبان از افکار و عقاید این دختر نوجوان بترسه و دست به ترور او بزنه تا اینکه......

اگر از سر کنجکاوی سراغ این کتاب رفتید شما را جذب نخواهد کرد من به این دلیل سراغ این کتاب رفتم که قبلاً کتاب جسارت رانندگی از منال شریف را خوانده بودم و احتمال می دادم این کتاب نیز چیزی شبیه به آن کتاب باشد. کتاب جذبم کرد، عصبانیم کرد،گاهی بی تابم میکرد از کار روزمره ام انداخت تا تمامش کردم. به جذابیت کتاب جسارت رانندگی نبود و انتظار هم نداشتم ک باشد و خوب بود ک نبود چون بنظر صادقانه از زبان یک دختر 15 ساله نوشته شده بود. با همان ادبیات ک یک دختر 15 ساله میتواند داشته باشد نه یک خانم مهندس برجسته شرکت آرامکو. پایداری، داشتن هدف، ایمان به هدف، و سرسختی و پرداخت هزینه برای آن هدف و آن آرمان توسط ملاله و پدرش تحسین برانگیز است و در نهایت به 2 چیز رسیدم؛ 1)تاثیر قدرت سخنوری. (ملاله را به عرش رساند و هیتلر را از یک سرجوخه معمولی به رایش و پیشوای آلمان تبدیل کرد) 2)بعد از خواندن سرانجام دوست ملاله ک او هم گلوله خورده بود و بخاطر آن آسیب الان در انگلستان تحصیل و زندگی میکند این آیه قرآن در ذهنم تداعی شد: ((روزیتان را از جایی که گمان نمی برید به شما می رسانیم))

کتاب صد و شصت و نهم برنامه مطالعه از طرح کتابخانه همگانی ، کتاب خیلی کند و سنگین پیش می رفت ( شاید یکی از اشکالات ، کیفیت ترجمه باشه ) و اطلاعات اضافی هم زیاد داشت .

عالی و تاثیر گذار.به امید روزی که هیچ کودکی در دنیا از حق تحصیل و حق بازی و حق شاد زیستن محروم نشه

کتاب شرح زندگی "ملاله" دختر پاکستانی ای هستش که برای گرفتن حق تحصیل مبارزه کرد و توسط طالبان ترور شد. کتاب شرح جالبی از زندگی مردم پاکستان در دوره ی حضور طالبان در این کشوره و به علت شباهت های فرهنگی اون ها با ما جذابیت کتاب چندین برابر میشه. علاوه بر تلاش های ملاله و پدرش برای کسب حق تحصیل در طالبان، برخی از اقدامات طالبان در پاکستان، همکاری حکومت و ارتش پاکستان با طالبان در ابتدا و بعدها ناتوانی از کنترل طالبان توسط اون ها هم در کتاب شرح داده شده. با توجه به اینکه مسلما تمام محتوای کتاب توسط ملاله یوسف زی نوشته نشده، نمیتونم بگم چند درصد به واقعیت نزدیکه و یا حقیقت داره ولی در کل واسه ی من کتاب خیلی جذابی بود.

مصمم بودن ملاله و پدرش و نگرشهاشون تحسین برانگیزه ولی چیزی که توی نوشتن اش دوست نداشتم این بود که هی میگفت من با همه دخترها فرق داشتم، پدرم با همه مردا فرق داشت مادرم با همه فرق داشت چون حالشو نداشت درس بخونه! و کلا در طول داستان حس کردم که خیلی اصرار به متفاوت بودن خودش خانواده اش و قبیله ها و اجدادشون داشت.درحالی که توی مقدمه کتاب گفته میشه از نظر بنیاد ملاله "هر دختر یا پسری میتونه دنیا رو دگرگون کنه اگه شرایط فراهم باشه" در داستان گفته میشه که ملاله رو از همون زمان تولد که پدرش چشماشو دیده فهمیده این بچه با بقیه فرق داره و حس کرده آدم خاصی میشه. و اینطور القا میشه که اگه کسی بخواد متفاوت یا خاص باشه از اول خودش و اطرافیانش باید این ویژگی رو داشته باشند. جایی راجع به اجدادشون گفت که اصلیتا قندهاری بودند و نه پاکستانی گفت اونا که از قتل عام شاه نجات پیدا کردند و سوات رو برای زندگی خودشون انتخاب میکنند قبایل خودشون رو به اون منطقه وارد و قبایل دیگه را وادار به خروج از سوات میکنند! ویژگی خودخواهانه ای بود توی اجدادش، نمیدونم برای افتخار گفته بود یا از سر صداقت. یکجا گفته بود ما انقدر همه با هم مثل خواهر برادر هستیم که تو مدرسه همه مادرم رو زنداداش صدا میکردند یکجا میگفت انقدر همش با هم سر جنگ و لجبازی داشتیم که به دشمنمون میگیم پسرعمو. یعنی منظورش از صمیمتشون، فقط تو لفظ بوده؟!

امثال پدر ملاله چقده مردان بزرگی هستند ، من یک دوست افغان دارم که سالهاست ایران زندگی می کنند دختر نازنین و خانواده مهربانی دارد ، امیدوارم روزی برسد که این هم وطنان عزیزمان به کشور خود برگردند و در آرامش زندگی کنند .

تاریخ غم انگیز پاکستان اما اراده ملاله نزاشت تسلیم سرنوشتش بشه

اگر این کتاب نظرتون رو جلب کرد توصیه می‌کنم آخرین دختر و فروخته شده رو هم بخونید

به نظرم زیاد جالب نبود.بیشتر تاریخ و فرهنگ پاکستان رو روایت کرده بود.

عه مَلاله رو=))) یادمه دو سال پیش که با دخترداییم رفته بودیم کتابخونه براتحقیق و مشغول نوشتن بودیم حساابی، این کتابم تو قفسه بود پشت سرِ دخترداییم، من داشتم دنبال یه جمله‌ی ساده تر میگشتم تو ذهنم و با اخم خیره شده بودم به جلو که قفسه ای بود که این کتاب اونجا قرار داده‌بودن، یهو چشمم خورد به این کتاب و اینجوری خوندم: "مُلّا،نه" 😂😂 زیاد معلوم نبود از دور... بعد با دخترداییم بحث میکردیم اسمش چیه و در چه موضوعیه؛ یکیمونم پانمیشد بره بیارتش😁 یادش بخیر! 😊

خیلی دوس داشتم این کتاب رو بخونم.تداروشکر که تونستم و مرسی از طاقچه که در کتابخانه همگانی قرار داد. خوب شد که نخریدمش.خیلی باب میلم برای خرید نبود.ولی اتوبیوگرافی خوبی بود.

ملاله الان یه سازمان خیریه داره که به تحصیل دختران در کشورهای مختلف کمک میکنه و این به نظر من حتی از جایزه ی نوبلش هم مهم تره. اینکه دختران هم بتونن از حق تحصیل برخوردار بشن تا دانش و آگاهی بیشتری داشته باشن .

ملاله یه پدر فوق العاده داشت و فوق العاده خوش شانس بود البته ذاتا سیاست مدار و سخنران هم بود و خیلی بااستعداد بود با این حال به نظرم لایق جایزه نوبل نبود پدرش لایقش بود که اونو به اینجا رسوند

کتابی خوب با ترجمه‌ای وحشتناک... البته من نسخه‌ی چاپی کتاب را خوانده‌ام. هم ترجمه‌ی خانم چوپانی در کل فاجعه است و هم ویراستاری کتاب تفتضاح است... مثلا چند جای کتاب (چاپی) با کلمه‌ی عربستان صعودی مواجه می‌شوید... سعی کنید با ترجمه‌ی مترجم دیگری بخوانید.

کتاب واقعا عالی هستش و به نظرم نشون میده که باید برای حق و حقوقمون بجنگیم و تلاش بکنیم که دنیا رو به جای بهتری تبدیل کنیم حتی اگر سن خیلی زیادی هم نداریم .... ملاله یوسف زی یکی از کسانی هستش که من خیلی تحسینش میکنم و برام تاثیر گذار بود ؛ توصیه میکنم این کتاب رو بخونید چون تاثیر واقعا خوبی روتون میگذاره و حتی شاید دیدتون رو نسبت به خیلی چیزا تغییر بده .

من ملاله رو خیلی دوست دارم چون انسان مهربانیه و از حق درس خواندن کودکان دفاع می کنه حتی به خاطر این اظهار نظر طالبان اون رو مورد حدف گلوله قرار دادن اونایی که گفتن ارزش یک بار خوندن رو داره اشتباه کردن چون متن اصلی حرف های این دختر رو نگرفتن اون کسیه که نقش خیلی مهمی در دفاع از درس خوندن کودکان داره🥰🥰🥰🥰🥰🥰 تازه اگه می خواین چیز های پیشتری بدونین می تونین تو منوته برید او نام من را ملاله گذاشت رو ببینید بعد مطمئنم نظرتون عوض میشه و لطفا یک بار دیگه کتاب رو دقیق تر بخوانید🙏🙏🙏👌👌👌👌تازه خودش کتابش رو نوشته و برای ما توضیح داده چطور در مورد خودش ننوشته؟ داره داستان زندگیش رو توضیح میده شاید شما ها کتاب رو کامل نخوندید🤔🤔🤔

این کتاب رومطالعه کردم خیلی کِش داده بودفقط میخواست تعدادصفحات رو زیادکنه درکُل کتاب جالبی نبود