نظرات کاربران درباره کتاب مثل بیروت بود
۴٫۴
(۲۳۶)
ketabjoo
داستان گیرا و جذاب بود طوری که نمی شد زمین گذاشتش.محتوای خوب .شخصیت پردازی ها به جا,توصیف مکان و حالات افراد ,خواننده را همراه و احساس را درگیر می کند.
ولی به نظرم از عبارات توصیفی بیش از حد استفاده شده بود که در ابتدا کمی خسته کننده بود و بعد خوب تا حدودی عادی میشه. و یک سری جملات و احساسات هم خیلی تکرار میشود.احساسات شخصیت اصلی اغراق آمیز بود که با شخصیتی که از زهرا به تصویر کشیده می شود هماهنگ هست.
کاربر ۹۰۳۷۳۹
عالی تبریک میگم به نویسنده
madridista
عالیییی بود پر از هیجان و غافلگیری حتما بخونید
NB
داستان فوق العده پرکشش و غیر قابل پیش بینی
ولی کاش نویسنده محترم از تشبیهات اضافی و تکراری استفاده نکنن مثل مرد مو طلایی که دیگه تکرارش در فصل های اخر خسته کننده ست
خانم راد
بسیار جذاب و پر کشش. پیشنهاد میکنم قبل از خوندن این کتاب، کتاب چایت را من شیرین میکنم رو بخونید.
کاربر ۳۵۱۹۴۸۹
خوشم نیومد. خیلی تخیلی بود به نظرم.
فاطمه حریری
عالی بود توصیف ها واقعی
بعضی جاها من با زهرا یا دانیال خیلی همزادپنداری کردم کلا غیر قابل پیش بینی بود !! و آخرش عالی تموم شد
نورانا
با اینکه ادامه کتاب "چایت را من شیرین میکنم" بود ولی در کتابی مجزا، بسیار سرتر و پرجذبهتر از اون کتاب بود. اوج هیجانهای تمام ناشدنی در این کتاب به وضوح دیده میشه تا آخرین صفحه.
وقتی که متن کتاب در حال خوندن هست، فضاسازیش با اینکه درگیرت نمیکنه از لحاظ دور شدن از داستان و حسی که از مطالعهاش حاصل شده، خودت رو کامل در اون حالوهوا قرارت میده.
خالصه اینکه داستان قابل باور و عالی بود.
محمد صدرا
در تمام لحظات داستان همه احساساتم درگیر بود و از شدن استرس و ترس معده ام سوزش عمیقی داشت و توان خواندن ادامه داستان رو در هر چند صفحه نداشتم، بیان احساسات به شدت قوی و البته بسیار تلخ
و اینکه امنیت نعمتیست بی بدلیل
بهار
کتاب عالی بود یعنی فوق العاده بود اون حجم از هیجانات رو نمیتوستی تحمل کنی از طرف دیگه دلت میخواست بخونیش ودلت نمیخواست تموم بشه بعضی جاها با زهرا میترسی و بعضی وقت ها از شجاعت دانیال کیف میکردی
ملیکا
بنظرم زهرا رو یکم زیادی احمق و ترسو جلوه داده بود
چطور نفهمید که داره از گوشیش کنترل میشه؟! و بعنوان دختر یه نظامی زیادی هم ترسو بود
بعدم اینکه هم تو این کتاب هم جلد قبلی، شخصیت های اصلی دافعه شدیدی دارن نسبت به افراد که این دیگه از یجایی ببعد آزاردهنده میشه حجم قضاوت هایی که میکنن، تهشم که قابل پیش بینی بود همون فانتزی خواستگاری دانیال و... ولی در کل برای تذکر نعمت امنیت و جانفشانی های سربازان گمنام، خوب بود و خداقوت🤝🏻
abra
بسیار کتاب پر هیجان و فوقالعاده ای بود و همین طور فصل بعدیش کتاب باروت خیس خسته نباشید
Arefe8591
عالی
کاربر 7621902
موضوع قشنگی داشت، ولی توصیفات بیش از حد زیاد بود ،یه سری جمله ها مرتب توی داستان تکرار میشد،(مثل اینکه دائما هوا بارانی بود) ،ولی کلیت داستان خوب بود، شبیه فیلم گاندو بود😋
M.gh
ادامه چایت را من شیرین میکنم
Motahareh Yarmohamadi
کتاب «باروت خیس» نوشته همین نویسنده رو هم در طاقچه موجود کنید🙏🙏🙏🙏
zeinab
حس مبهم دوست داشتم .دلهره . نگرانی .هیجان و ذوق و البته احساس غرور از یک ایرانی بودن در طول رمان احساس خوشبختی کردم که هم وطن امثال حاج اسماعیل داستان بودم چه برسه به دختر حاجی
گل پری
ادامه کتاب چاییت را من شیرین میکنم.سارا ودانیال فرزند مردی که عضو مجاهدین خلق وساکن آلمان است درایران زندگی میکنند.
زهرا دختر یکی از پاسداران سپاه قدس تصادفی باسارا آشنا میشودوداستان پرهیجان وکششی رقم میخورد...
کاربر ۳۱۴۰۶۸۶
واقعا کتای خ بی بود ولی قبلش حتما باید کتاب چایت را من شیرین میکنم رو بخوندید ولی یه گافی که داد خیلی ضایع بود آخه چجوری با لباس نا پاک نماز جماعت خوند 😳😳
AmA
این کتاب هم مثل جلد اولش قشنگ و زیبا، پر هیجان بود و تشبیهات خوبی بکار برده بودندو اینکه درباره اتفاقات و شلوغی هایی هم که ایجاد شده بود داخل داستانشون آوردن و دوست داشتم چون نشون میداد نباید یه طرفه به قاضی رفت و زود قضاوت کرد ولی متاسفانه یکم داستانش تکراری بود و به نظر بنده جلد اول قوی تر عمل کرده بودند
حجم
۲۴۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۵۶ صفحه
حجم
۲۴۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۵۶ صفحه
قیمت:
۷۵,۰۰۰
۲۲,۵۰۰۷۰%
تومان