نظرات کاربران درباره کتاب به تاریکی خواهم رفت

پیش از گفتن نظرم در مورد کتاب باید بگم ترجمه در حد معمول خوب بود و شاید نامفهوم بودن بعضی عبارات به دلیل انجام این ترجمه در ابتدای عمر ترجمه ی مترجم باشه. اما در مورد خود کتاب. همین ابتدا بگم که ممکنه خطر لو رفتن ماجرا وجود داشته باشه هرچند که در کتاب از روند پیگیری قاتل صحبت شده و نویسنده ی فقید دوست داشتنی ماجرا به اندازه ای در قید حیات نموند که در مورد نتیجه ی ماجرا و قاتل صحبت کنه. برای علاقه مندان معما و جنایت، این کتاب حقیقتا شبیه به یک معجزست. روایت به طور تقریبی خطیِ کتاب از یکی از تیره ترین پرونده های حل نشده ی دهه ی هفتاد و هشتاد آمریکا که قاتل و متجاوز اصلی سرانجام به چنگ قانون افتاد و مجازات شد. برای من که خبر رو از قبل می دونستم ولی درگیر جزئیاتش نشده بودم این کتاب بی نظیر بود. برخلاف اغلب کتاب های دیگه، این کتاب رو ذره ذره خوندم، مزه مزه کردم و درطول خوندن و پیگیری اخبارش شب ها خواب قاتل رو می دیدم. لحظه هایی بود که خودم رو در جایگاه دختران و زنانی قرار می دادم که موردتجاوز واقع شدند ولی زنده موندند، لحظاتی دیگه خودم رو در مقام کسی از اعضای خانواده ی مقتولین قرار دادم. این قاتل چهل و هشت سال بعد از اولین تجاوزش آزادانه زندگی کرد و دستگیر نشد. اگر برای من که فقط خواننده ی این کتاب و دنبال کننده ی این داستان بود چندین شب کابوس به دنبال داشت، قطعا کابوس های هر شب چهل و هشت ساله ی بازماندگان این جنایت غیرقابل وصفه. بهتون توصیه می‌کنم که بعد از خوندن کتاب، اگر که زبانتون خوبه، دادگاه پایانی این جنایت رو تماشا کنید و لحظه ای که متهم عذرخواهی می کنه رو ببینید. خانواده ی این متهم یک خانواده ی تقریبا معمولی بوده و هرگز آنچنان تحت آزار و اذیت هایی که یک انسان عادی رو به یک مجرم تبدیل می کنه نبوده. بنابراین اینجا انسان به فکر فرو میره که آیا حقیقتا ممکنه که یک مجرم، مجرم زاده بشه؟!

اصلا جالب نیست خیلی پراکنده

خب در واقع این یه کتاب داستان نیست. بیشتر گزارش مفصلی از یک سری قتل و تجاوز زنجیره ای هستش. من به ژانر جنایی شدیدا علاقمندم، اما این کتاب بیشتر از اینکه منو بگیره، ترسوندم.