نظرات کاربران درباره کتاب خانه لهستانی ها

داستان احتمالا اواخر دهه چهل شروع میشه.توی یه خونه قدیمی و پر از همسایه های شبیه هم. از زبان پسر بچه ایی نه ده ساله روایت میشه. میشه یه بعدازظهر نشست یه لیوان چایی ریخت و یک نفس خوندش

می‌تونست خیلی بهتر از این باشه. شخصیت‌پردازی خوب نبود. یه جاهایی می‌تونست یه اتفاق جالب و ویژه رخ بده ولی داستان کاملا معمولی پیش می‌رفت. در کل بد نیست ؛)

به نظرم کتاب متوسطی اومد به شدت من رو یاد همسایه های احمد محمود مینداخت و این اذیتم میکرد

خوب بود و پایان جالبی داشت اصلا حدس نمیزدم اینجوری تموم شه

داستان پردازی جذاب ،روان واقع گرایانه از نویسنده‌ای خوب متنی که انسان را در این زمان در خودش فرو میبرد و در شخصیتهای داستان درگیر میکند داستانی سراسر لذت ،ناخوشی ودرد از انسانهای که ازخود واقعی وترسهایشان فرار می‌کنند خیلی جذاب بود .

یه رمان قدیمی بامزه

خوب بود. بد نبود. زیاد منو درگیر خودش نکرد ولی داستان پردازی خوبی داشت.

جذاب نیست . نثر کودکانه و بسیار سطح پایین

جالب بود

کاش ادامه داشت.جالب بود

کتاب یک داستان نیست ... قصه هایی است که در کنار هم داستان رو می سازند.آدمهایی که به اجبار کنار هم هستند و گاها قصه هاشون با زندگی واقعی یکی میشه. کلا برای فرار از فشار و استرس و پناه بردن به یک محل دنج و آروم خوبه .

داستان از قول یک پسر بچه‌ی دوازده ساله است در یک خانه‌ی شلوغ.

فضای دوست داشتنی داشت کتاب ولی هیییچ نکته ی جذابی نداشت که بخوای بخاطرش 380صفحه رو بخونی!

چقدر این کتاب رو دوست داشتم عین یه آشنای دیرینه... روایت جذاب و روان داستان شما رو همراه میکنه با اون خونه و آدمهای توش... دلم برای همشون تنگ میشه بخصوص مادام

این روزها تماشاکردن زندگی را دوست دارم .زندگی گروهی از مستاجران در خونه لهستانی ها (مربوط به حول و حوش سال ۱۳۲۰) که از زبان پسری ده ساله روایت میشه آدم هایی که ساده زندگی می کنند و با مشکلات دست و پنجه نرم می‌کنند و ترس و فقر عنصر اصلی در این داستان است . به گفته نویسنده " عنصر ندار بودن،گره خورده با گذشته های وهم آلود" زبان کتاب بسیار روان و شخصیت ها خیلی ملموس بود. انگار که نشستی پشت پنجره یکی از اتاق های خونه لهستانی ها و داری ماجراها رو می بینی. پ.ن: دلم برای لهستانی های آواره هم خیلی سوخت. چقدر مصیبت کشیدن. پ.ن ۲ گاهی فقط یه کتاب میخوای که تو رو ببره توی دنیای خودش و چند ساعتی از دنیایی که توش هستی جداشی، این برای من اون کتاب بود. سپاس از همراهی شما دوستان شاد و عاشق و شاکر باشید.

جذاب و سرگرم کننده است فقط نمیدونم چرا واقعاً ، جمعا، کلا و کلماتی از این دست را غلط نوشته بود.

#خانه ی_لهستانی ها تاریخ شروع: 3 فروردین تاریخ پایان: 4 فروردین امتیاز: 5 داستان در مورد یک خونه است به سبک خونه های قدیمی که هر خانواده تو یک قسمتش زندگی میکندن و حیاط مشاعی دارن. وقتی لهستانی ها به واسطه حمله آلمانی ها از کشورشون رونده میشن یسریاشون این خونه رو انتخاب میکنن و توش زندگی میکنن، زمان می گذره و می گذره تا اینکه لهستانی ها یا برمیگردن به کشور خودشون یا به خاطر بیماری های مختلف و ... میمیرن. حالا تو این خونه چند تا مستاجر زندگی میکنن که فقط یکیشون لهستانیه بقیه ایرانی ان. قصه از زبان پسربچه ای هست به اسم سهراب که 10 سالشه. قراره از جانب این بچه ما زندگی چند خانواده رو تو یک خونه اجاره ای بشناسیم.... سبک نوشتاری کتاب به شدت دوست داشتنی بود، من به جدّ عاشق شخصیت خاله پری شدم، خیلی جذاب بود هم کل کتاب و هم این شخصیت. تو کتاب تفکر مردسالاری داره یکمم فحش های بیتربیتی داره🫢😐 بیشترشو چاپی خوندم

درخشان، درخشان، درخشان... زندگی کردیم با شخصیت‌هایش

متن کتاب فوق العاده روان و جذاب چرا که یک پسر بچه حدودا ده یازدساله اون رو روایت میکند. داستان در مورد ادم هایی است که در خانه ای معروف به خانه ی لهستانی ها زندگی می کنند و سهراب داستان آدم های این خانه را روایت میکند که گاهی بسیار عاقلانه و گاهی در حد فهم یک پسر ده یازده ساله. پایان کتاب جالب و عجیب در عین حال قابل انتظار بود. بسیار توصیه میکنم تا بخوانیدش

این کتاب فاقد ویژگی های مرسوم داستان بود. نه پلات داشت نه پیرنگ. خاطرات پراکنده ایی بودن که بی دلیل شروع شد و یهو تمام. ضعیف بود متاسفانه