نظرات کاربران درباره کتاب پنج قدم فاصله

کتاب خیلی زیبای هست.من فیلمش رو هم دیدم عالیه

واقعا ی داستان قشنگ عاشقانه بود و من خوشم اومد میتونستی کلی باهاش گریه کنی (قسمت آخرش اینطوری بود)

دیروز این کتابو شروع کردم و الان تمومش کردم درمورد عشق ممنوعه بین دو جوون مبتلا به سیستیک فیبروزیس هست و بسیار تاثیر گذار ... با اینکه موضوع پایان نامه ام سیستیک فیبروزیس هست اما هیچ وقت هیچ وقت اینقدر عمیق درد و رنج و محدودیتهای این بیماران رو حس نکرده بودم ، گریه کردم خندیدم امیدوار شدم و واقعا زندگی کردم لحظاتشون رو ... چقدر عشق بینشون ناب بود ، بدون هیچ تماسی ، پر از اشتیاق ، پر از ارزو و ... میرم فیلمش رو هم دانلود کنم ببینم !

برای گذراندن وقت و نوجوانان کتاب متوسطیه

با این که از نظر داستان و جذابیت، محتوای خوبی بود و انسانو دعوت به امید و مبارزه میکنه و در کل میتونم بگم که کتاب خوبیه ولی بنظرم میشد پایان بهتری داشت البته شاید من بخوام خوش بینانه نگاه کنم در حالی که همیشه همه چیز خوب تموم نمیشه اما فدارکاری ویل رو دوست داشتم(سخت ترین کار زندگیش:)

من فیلمشو دیدم عالی بود.

واقعا یکی از بهتریناست مخصوصا فیلمش:)

خیلی زیبا بود. با تک تک دیالوگ ها زندگی کردم و پایانش اشک ریختم.

کتاب فوق العاده قشنگیه. با اینکه اول فیلمش را بارها دیده بودم ولی بازم از خواندن کتابش لذت بردم و در کمال تعجب پایان کتاب با فیلم متفاوت بود!

شکوفایی جاودانه

چرا نسخه چاپیش گرونتره؟

به قدری این کتابو دوست دارم که سر دیدن فیلمش موقعی که بعد تولد ویل یه پسری هست که اسمشو نمیدونم ولی میمیره به قدر یک سال گریه کردم اشکم بند نمیومد حتما هم کتابشو بخونید هم فیلمشو ببینید

تاثیر گذار وجذاب ،هرنفسی که فرو می رود ممد حیات است وچون بر می آید مفرح ذات ،پس در هرنفسی دونعمت موجود است وبرهرنعمت شکری واجب از دست وزبان که برآید...

عالی عالی عالی

این کتاب خیلی خوب بود پیشنهاد میکنم حتما بخونیدش داستان غمگینی داشت ولی خیلی زیبا بود

یه کم غم انگیزه ولی قشنگه ، من دوس داشتم

با این کتاب یه حسی رو تجربه میکنید که شاید در کمتر کتابی به سراغ شما بی اید

عالی، داستان فوق العاده جذابی بود، دوستان کتابخون لطف کنن کتاب تو مایه های "من پیش از تو" و "پنج قدم فاطله" معرفی کنن ممنون میشم،❤

عکسی روی دیوار بود که درون عکس چیزی وجود داشت: _درخشش ملایم تیرهای برق داخل پارک،برف سفیدی که به شاخه های درختان چنگ زده است و سکون آرام همه ی آنها.یه سال پیش که داشتند این عکس رو میگرفتن تقریباً داشتند یخ میزدن؛وقتی این عکس را نگاه میکرد اورا به یاد احساس های همیشگی اش می انداخت: _احساس ماجرایی کردن با خواهرم،دونفری،درحالیکه دنیا مانند کتابی باز زیر پایمان گسترده است.

عالی عالی عالی حتما بعد از خوندنش فیلمشو هم ببینید