نظرات کاربران درباره کتاب رنج های ورتر جوان
۴٫۱
(۱۰۸)
Sara Far
این کتاب تاثیر بسزایی بر جنبش رمانتیسم در ادبیات جهان گذاشت.
رنجهای ورتر جوان نَخستین داستان تراژیک از نوع مدرن است.
داستانی عاشقانه که در زمان خودش باعث خودکشی عاشق و معشوق های زیادی شد.
ترجمه این سبک هم سخته ولی مثل همیشه آقای حدادی نازنین، کتابهای حضرت گوته رو به خوبی از آلمانی ترجمه کردند.
کاربر ۲۲۸۵۷۱۳
سانسور نیس این برنامه؟
آواز
سلام دوستان.
رنج های ورتر جوان نوشته فون گوته، اثری بی نظیر و بی اندازه زیباست.
جملات کتاب ارزش بار ها خوندن رو داره ،اصلا نمیشه بدون لب زدن اونرو مطالعه کرد باید بلند بلند بخونید برا خودتون .
ورتر جوان بیست و اندی سالی هست که از طریق نامه نگاری حال و احوال و احساسات درونیشو به دست پسرداییش میرسونه و به خاطر همین دست نوشته بودنش ،تک تک لحظات ، چهره ها، مناظر پیرامون و... ملموسه،به طوری که ادم خودش هم قدم با این جوان از درون با دنیا مقایسه میشه...
طرز فکری که این جوان راجع به دنیای خودش داره بی نهایت دلنشینه ، اشتباهات خودشو داره ولی گوته هیچ وقت اجازه گڋشت از حد رو به این جوان نمیده...
در روند داستان روحیات این هنرمند جوان ما با دختری اخت میشه ،که ورتر جوان اجازه دلباختگی به اون رو نداره و ....
یه جایی خوندم ناپلئون چندین بار این کتابو مطالعه کرده...
پس حتما مطالعه اش کنید،مخصوصا جوانان که باب طبعشون صد در صد خواهد بود.
وقت بخیر
آواز
همین طوره👌
احدفرجپور
با نظر شما کاملن موافقم ، یکی از بهترین کتابهاست و در کتاب دزیره نوشته شده که این کتاب همیشه در دست ناپلون بوده و چندین بار آن را خوانده بود . ای کاش صوتی این کتاب هم منتشر میشد چون واقعن حیف هست
محمد
با خودم گفتم ببین که در چشم آدم های این خانه چه قدر عزیزی! این دوستان تو در مجموع برایت احترام قائل اند و از وجودت شادند. و ای بسا که دلت با تو می گوید زندگی ات بی آن ها به سر نمی شود. با این حال- اگر که بگذاری و بروی، اگر که از حلقه ی آن ها دور بیفتی، آیا آن ها- و تا به کی- این شکافی را احساس خواهند کرد که نبودِ تو در سرنوشت شان انداخته است، تا به کی؟ آه که زندگی انسان چنان زودگذر است که حتی جایی که بر بودن خود یقین دارد و حضور و هستی اش یگانه برداشت واقعی اوست، باز هم در جان و یادِ حتی عزیزان و نزدیکانش باید که شعله اش خاموش و محو شود، آن هم بسیار زود!
ماهی
👌🌹
علی دائمی
رمانی در سبک نامهنگاری که بیانگر احساسات و افکار جوانی به نام ورتره...
جدای از اینکه داستان بسیار غمانگیز، تلخ و دردناکیه باید گفت که یه جورایی مانیفست رمانتیکها علیه کلاسیکها هم محسوب میشه. اغلب عناصر و ویژگیهای آثار رمانتیک رو میشه در این اثر پیدا کرد و کسانی مثل آلبرت یا صاحبکار ورتر که باهاش مخالفت میکنن در واقع سخنان کلاسیکها و اخلاقیون رو بازگو میکنن!
نکتهٔ جالب و در عین حال ترسناک در مورد این رمان، افزایش آمار خودکشی جوانهای اروپایی بعد از خوندن داستان بوده...
در انتهای کتاب هم یک مقاله در تحلیل داستان اومده که بسیار بهجا و آموزنده بود.
rain_88
بی شک یکی از بینظیرترین آثار کلاسیک تاریخ ، سطر به سطرش با نبوغ نوشته شده و جهان بینی مخصوص خود را دارد. رمان، سرشار از ستایش طبیعت،خلقت،زندگی و عشق است به گونه ای که حتی رویه تراژیک قصه حس منفی و یأس را به انسان القا نمیکند . ترجمه هم خوب بود ، سپاس از نشر ماهی ، مترجم کتاب و طاقچه 👋👋👋
مهرداد
«شکوفههای زندگی تنها نمود و ظاهرند. بسیاری بدون بهجا گذاشتن هیچ ردی میپژمرند. تنها کمی از آنها میوه میشوند...»
.
ورتر عاشقپیشهٔ همیشهدلخوش به رنگارنگیِ موزون و نامتناهیِ طبیعت که قلماش سلاحی بود برای به چنگ آوردنِ هر جمالِ جالبِ هستیِ در دسترس، نهایتاً زیباییِ دستنیافتنیِ لوتهٔ نامزدکرده بود که به چنگ آوردش!
.
ورترِ افسردهخاطر با تمام شیفتگیای که داشت باز هم گاهی چشم باز میکرد و از خودش میپرسید چرا چنین عشقِ خارج از دسترسی؟ در بندِ زیباییِ معصومانهٔ لوتهٔ ذاتاً مهربان بود یا اسیرِ افسون و سحرِ محصورکنندهٔ لوتهٔ تملکگرا؟
.
ورتر مؤمنِ سرنوشتباور نبود، ورتر طبیعتگرا بود، ورتر سرچشمهٔ خاکیِ زندگی رو میدید، ورتر یکسانیِ طبیعت و موجوداتش رو میفهمید. ورتر گرفتار شد؛ گرفتارِ تنهایی و خواهشهای بیافسارِ هستیِ خویش. ورتر شورِ زندگی رو به شرِّ احساساتِ ارضاءنشده باخت؛ عشق شد وسواس و آرزو کرد «کاش کارگری روزمزد بودم، به صرف آن که وقت سربرداشتن از خواب به صبحِ پیشِ رو کششی و امیدی داشته باشم.» حتی لوتهٔ همهباهمخواه هم آخرالامر دل گشود و گفت: «به راستی میترسم درست این دسترسناپذیری من باشد که این آرزو را در دل شما شعلهور میکند.»
.
«...از آن کم هم باز [فقط] اندکی میوههاشان رسیده میشوند.»
.
ترجمهٔ محمود حدادی از کتاب «رنجهای ورتر جوان» به همراه جستار «طبیعت» ارائه شده که گوته توضیح میده دستوپا زدن علیه نمایشهای طبیعت و زندگی بیهوده است با یادآوری امکانات محدود بشر زیر سایهٔ جبرگرایی در هستی. و شاید این که چگونه هر عطیهٔ طبیعت بس است و به چیز و کس کورکورانه دل بستن عبث.
کاربر وسطی از چپ
توصیه نمیکنم چون حیفه همهجور سلیقهای بهش دستبرد بزنه.
فقط دوستداران ادبیات کلاسیک و اروپای قدیم، طبیعتگراها و موجودات حساس.
Amin D
رنجهای ورتر جوان بهنظرم نماینده کتابهایی است که تاریخ مصرف دارند. شاید در زمان خود و دوران تجربه رخوت تمدن در اروپای غربی، جریانساز و متفاوت بودهاند، اما برای زمان حاضر شبیه به تکگوییهای انسان رنجوری هستند که در نهایت شاعرانگی و نگاهی رمانتیک به دنیا به سر میبرد. القای حس درونیاش شبیه به فاصلهگرفتن از واقعیت چیزها شده و کمکم او را به ورطه نابودی میکشاند. رنج میکشد و انگار به دامان ضدیت با عقل میافتد. به نوعی از تجربه شخصی از دنیا - تجربهای زیسته - باور دارد که در شکلی افراطی شبیه به تجربه هیچ کس دیگر نیست. نه به این دلیل که تجربه هر کسی منحصر بفرد است و تجربیات هر کسی میتواند جذاب باشد، بلکه به این دلیل که به تجربههای دیگران وقعی نمینهد، به مرور آنها را انکار میکند و دانستههای دیگران را کوچک میشمارد.
در رویکردی که نسبت به شاهزاده دارد، خلاصه این نگاه مستتر است:
"تاسفم از اینجاست که شاهزاده بیشتر در باب چیزهایی داد سخن میدهد که فقط شنیده یا خوانده است، آنهم از دیدگاهی که دیگران برایش تعریف کردهاند".
که وقتی به این حرف در کلیت رمان بنگریم، نقدِ نداشتن نظر یا تئوری شخصی بر پایه تجربه خود فرد نیست، بلکه تاکید بر احساس و نظر قلبی شخصی است که بالاتر از دیدگاهی عقلانی و علمی قرار میگیرد:
"هر آن دانشی که من دارم، برای هر کس دیگر هم آموختنی است. ولی قلبم مال خودم تنهاست"
کاربر 5352221
👎
کاربر 4425837
بسیار عالی
atefeh
کتاب رو شروع کنید و بدونید که لحظه ای از فکرش رها نخواهید شد ... چه عاشقانه ی عجیبی بود این کتاب .
شیما.بیات
شاهکار بدون شک. بیش از یک رمان کوتاه، یک کتاب برای روانکاوی موضوعی عشق هست به نظر من.
ایمان هستم:)
من فقط به توصیه شما این کتابو خوندم
و بسیار هم لذت بردم، ممنون
ایمان هستم:)
من اصلا از ادبیات کلاسیک و رمانتیک خوشم نمیومد، حتی متنفر هم بودم. ولی این کتاب فوق العاده است، لحن بسیار خودمانی و در عین حال ادبی ای داره، داستان یه طوریه که انگار قلب مستقیما داره حرف میزنه نه قلم و کاغذ. داستان حول محوریت احساس میگرده و منطق حرف زیادی برای گفتن نداره. همه چی عالی بود ترجمه استاد هم که حرفی نداره اصلا احساس نمیکنید کتاب برگردان هستش. فقط تنها خرده ای که میشه گرفت اینه که پاورقی و ارجاعیات نداره ولی باز چیزی از ارزش این اثر کم نمیکنه😊
Mahdi
داستانی به حد انفجار، احساسی!!! قلمی به حد شاهکار، زیبا!!!
بارها و بارها در بین لحظاتی که با ماجرای ورتر و لوته همراه شدم، بغض در گلو و اشک پشت چشمم را هم همراه خود کردم…
حتما بخوانید
اگر چند صفحه اول برایتان خسته کننده است، خواهشا مقداری صبر کنید، به شما قول میدهم بعد از چند صفحه، دیگر حتی فکر رها کردن «ورتر» را از سر نخواهید گذراند…
توحيد
کتاب قشنگی بود و در عصر خودش تأثیر مهمی داشته. ترجمه، قدری متکلفه و به همین خاطر ویراستاری نگارشی چنین کتابایی، اهمیت پیدا می کنه. استفاده ی نامناسب از نیم فاصله، ویرگول و... واقعا بار ها سرعت آدمو موقع خواندن کم می کنه و بسیار بسیار اعصاب خورد کنه
zahra
ایکاش نسخه صوتیش هم بیاد، مخصوصا با صدای آقای سلطان زاده
kordelia
بسیار دوستداشتنی و خاص؛ هر چند که هیچ توصیفی نمیتونه اون حجم از تصویر و احساس و عشق رو بیان کنه؛ باید خواند و شخصا تجربهاش کرد
پرنیان
ورترِ بیچاره… ورترِ بیچاره… .
alcapon
تخفیف 30 درصد خرید تا دو روز حالشو ببر S99ZYXZBXTFED
🌻ثمین🌻
من از خوندن این کتاب لذت بردم ولی خوندنش رو به همه توصیه نمی کنم. به نظرم فقط دوستانی که به ادبیات کلاسیک علاقه مند هستند، باید بخونن.
مورد دیگه اینکه، متاسفانه کتاب به درستی ویراستاری نشده و حیفه همچین کتاب مهمی اینچنین ویراستاری بشه. چون از لذت مطالعه کم میشه.
کاربر ۲۰۸۰۶۵۸
کتابی جذاب و دلنشین از جوانی و عشق و تجربه متفاوت اندیشیدن به طریقی نو و بدیع
niayesh
با شادی های ورتر همراه میشید و تمام غم و ناراحتی هاش رو با تمام وجود حس میکنید طوری داستان روایت میشه که حس میکنید خودتون عاشق لوته شدید و تک تک تعاریف شگفت انگیز ورتر از زندگی توی قلبتون رسوخ میکنه خوندن این کتابو خصوصا ترجمه اقای حدادی رو از دست ندید
حجم
۱۶۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۲۲۰ صفحه
حجم
۱۶۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۲۲۰ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۸,۰۰۰۳۰%
تومان