نظرات کاربران درباره کتاب بوی وانیل

نکته ی مهمی که اینجا میخوام بگم و سوال خیلی از شماها در مورد اینکه (چرا این این کتاب اینقدر ضعیف در اومده) رو جواب میده: 👇👇 من این کتاب رو زمانی که حق عضویت بود میخوندم، البته که پدرمون در اومد برای پست گذاری نامرتب و یک سال طول کشیدن تا کامل شدنش، اما این کار روح نداره و سرجمع بندی و تندتند نویس شده بود چون باید جوابگوی ما چندصدنفری‌ که حق عضویت خریده بودیم می‌بود و کار رو تحویل میداد، نویسنده ذوقی نداشت و بر اساس اجبار ادامه می‌داد.. کلا لذت بخش نبود و فکر می‌کنم هر دو طرف اذیت شدیم.. اگر دارین بر اساس کارهای قبلی نویسنده این کار رو میخونین بدونین که این هم دقیقا همون سبک و همون رول هست اما ورژن بسیار بسیار ضعیف تر. دختر سختی کشیده، رنج دیده و پر از تروما از کودکی تا به الان اما با استعداد و موفق (البته این یکی کمی ضعیف تر از قبلی ها بود) از گوشه کنار مرد رویاها میاد که چندین نسل اخلاف سنی دارن (دَدی ایشیو) به شدت پولدار، جنتلمن، باغیرت و یک عاشق واقعی که از همه چیز میگذره به خاطر عشق. خانواده پسر خیلی خوبن و مهربون و عاشق دختر داستان و اشک شوق میریزن از انتخاب والای پسرشون اختلاف قدی و هیکلی مرد و زن داستان مثل فیل و فنجون، دختر داستان به شدت رنجور، ضعیف و با اعتماد به نفس پایین که فکر میکنه همه از اون بهترن و لیاقت هیچ عشقی رو نداره و خیلی سرررریع واسش سوتفاهم پیش میاد که البته شاهزاده‌ی داستان خیلی سریع سوتفاهم رو رفع میکنه و ما به عشق پاک مرد داستان پی می‌بریم ودر حالی که اشکهامون‌ رو پاک میکنیم میگیم دست راستت روی سر من دختر جان‌..... اگه طرفدار این نویسنده هستین پس به سبک نوشتنش عادت دارین و مشکلی ندارین پس میتونین پولتون که اضافه س رو پای این کتاب بدین.

سطح توقع من از این رمان خیلی بالا بود چون رمانای قبلی خانم پاکپور یعنی زیتون و بانوی قصه رو بیش از 5بار خوندم و اصلا هم از خوندنشون خسته نشدم اما شخصیت دختر رمان خیلی ضعیف بود وغیر از این مشکلی نداشت یه موضوع روال و پایانی خوش

برخلاف رمان پر کشش بانوی قصه با شخصیت دختر قوی که حامی دوتا بچه بود،تو این رمان با دختر بی دست و پایی طرفیم که تا حدود صفحه ششصد کتاب فقط بغض میکنه و گریش میگیره.این رمان ضعیفی بود و اصلا کشش نداشت.تا انتها ادامه دادم شاید که کوچکترین جذابیتی مثل بانوی قصه دَرِش پیدا کنم اما دریغ. اما خانوم اکپور این توانایی رو دارن که تو یه رمان ضعیف حتی،به چیزهایی اشاره کنن که تو ذهن ادم بمونه،مثل تکیشون بر دکمه سراستین در این رمان.

کتاب رو دوست نداشتم. اصلا نتونستم با شخصیت دختر قصه ارتباط برقرار کنم.دختر داستان شخصیت منفعل، ساکت و غیر جذابی داشت. معمولا آدمهایی که سختی کشیده هستند و گلیم خودشون رو به تنهایی از آب بیرون می کشن شخصیت قوی و مستقلی دارن ولی دختر این داستان با اینکه تقریبا به تنهایی بزرگ شده بسیار ضعیف به تصویر کشیده شده طوری که حتی پرنسس ها هم به این شکنندگی نیستن

شخصیت اصلی داستان خیلی آزار دهنده لوس و بچه بود بقیه کتاب های این نویسنده جذاب تره این کتاب نا امیدم کرد

از نویسنده خوب بانوی قصه همچین داستانی انتظار نمیرفت، فقط میخواستم کتاب زودتر تموم بشه، به شدت داستان بی هیجان و شخصیت دختر به شدت ضعیف بود، اصلا رغبتی به ادامه داستان پیدا نمیکردم و اصلا کتاب رو توصیه نمیکنم!

روند آروم ،ساده و زیبایی داشت،نمیگم این کتاب عالیه ولی خواندنش خالی از لطف نیست.🍁💖

متن کاملا روان بود همین خواننده رو همراه می کرد. نسبت به بانوی قصه توقعم خیلی بالا بود. دو شخصیت اصلی به دل نمی شنن. روند عاشق شدن و عشق دو شخصیت اصلی به نظر من اصلا منطقی نبود. شخصیت دختر خیلی ضعیف بود و همش داشت گریه می کرد به حدی که من و دل زده کرده بود. انتظار داشتم حداقل شخصیتش اخر داستان یه کم مستقل تر بشه. شخصیت پسر هم که اصلا به دل نمی شست. ۳۲ سال سن داشت اما درست مثل یه پسر ۲۰ سال رفتار می کرد. در کل شاید برای یک دور خوندن و گذراندن وقت خوب باشه. اما من توقعم بالا تر بود.

راستش از قلمِ خوب خانوم پاکپور انتظار چنین کار ضعیفی رو نداشتم. بوی وانیل رو اصلاً نپسندیدم. شخصیت‌پردازی خیلی ضعیف و بچگانه بود و کاملاً غیرقابل‌درک! داستان عملاً محتوای خاصی نداشت و من تا خط آخر داستان رو با انتظار اینکه قراره هدفی از خلق چنین شخصیت و سوژه‌ای ببینم، ادامه دادم؛ اما هیچ توضیحی براش نبود و به‌خاطرِ همین محتوای نداشته‌ی داستان کلاً رفت زیر سوال! ایده‌ی داستان یه خطی و سطحی بود و کُند پیش می‌رفت. تعلیق هم که مطمئناً با وجود چنین ضعف‌هایی نداشت. ویراستاریِ کتاب متوسط یا شاید به‌نسبت خوب بود. اگر هم بقیه‌ی ضعف‌های داستان رو در نظر نگیریم، همچنان تنها نکته‌ی مثبت این کتاب قلمِ قوی نویسنده‌ست. اما در هر حال با احترام من این کتاب رو پیشنهاد نمی‌کنم.

با توجه با این که من داستان بانوی قصه و زیتون خانم پاکپورمطالعه کردم این داستان در مقابل آن دو اصلا جذابیت نداشت.

به نظرم شخصیت اصلی رمان خیلی ضعیف و شکننده توصیف شده بود و این موضوع باعث آزار من به عنوان یه خواننده بود من چون رمان بانوی قصه از همین نویسنده رو خونده بودم انتظار داستان دلنشین تری داشتم

اصلا توقع همچین کتاب بچگانه و شدیدا ضعیف از خانوم پاکپور که سابقه نوشتن زیتون و بانوی قصه رو دارند، نداشتم! تازه نسخه چاپیشو خریدم و خیلی پشیمونم از هزینه که کردم🤦🏻‍♀️امیدوارم برای پیشرفت کاراشون فکری بکنن

چرا توی این مدل رمانها همیشه نقش اول زن یه دختر دست و پا یخ زده ضعیف و غشیه؟همیشه هم درد و سردرد داره!

الناز عزیز همیشه بی نظیر نوشته... بوی وانیل هم مثل همیشه، خالص و ناب و مثال زدنی بود... زمانی که زیتون رو میخوندم، میتونستم خودم رو ببینم که توی کافه ی کوچیگی تو خیابون دنجی از استانبول دارم یه خوراک مدیترانه ای رو مزه میکنم. روزای خوندن بانوی قصه انگار که روی صحنه ی یه تئاتر قدم میزدم و امروز که بوی وانیل رو میخونم انگار اون کافه ی کوچیکِ ساحلی با همه عطر و مزه هاش، وسط خونمه! و چقدر میشه به نویسنده ای که انقدر بدیع و تواناست بی حرف پس و پیش گفت نویسنده ی موفق. بدون توصیفات اغراق امیز، بدون چشم های رنگی و ویلاهای آن چنانی، بدون بدن های برنزه و کمرهای باریک، چقدر خوندن داستانی که به اصالت و لطافت یک خونواده ست لذت بخشه...

در مقایسه با آثار دیگرشان ریتم ملویی داره. داستان خیلی قشنگ و روان پیش میره و برای اینکه یک رمان خانوادگی آروم و دوست داشتنی بخونی انتخاب خوبیه

داستان عالی بود داستان سیر ارومی داره به طور کلی اگه دنبال هیجان و دعوا و .. میگردید این داستان به دردتون نمیخوره خانواده و افرادش تو داستان به شدت تأثیر گذارن شما احترام کاراکتر ها به هم دیگه رو میبینید و چه قدر خوبه که همه اتفاقای داستان باور پذیر هستند بهتون پیشنهاد میکنم اگه دنبال یه داستان شیرین و اروم هستید حتما مطالعه کنید

این کتاب عالیه من نسخه چاپیش رو تهیه کردم الناز پاکپور بی نظیر می نویسه این رمان هم مثل بقیه رمان هاش عالیه تو رمان های الناز پاکپور میشه روابط کاراکترها رو به خوبی لمس کرد و با شخصیت ها زندگی کرد و جلو رفت و عاشق شد برای ادامه داستان هم نویسنده متوسل به شعر نوشتن و توصیف بی جهت صحنه ها و موقعیت ها نشده رمان کاملا با دیالوگ های به جا و مناسب ادامه پیدا میکنه خبری هم از پسرای چشم رنگی پوست شکلاتی بادی بیلدینگی و دخترای خوشگلِ چشم ابی هم نیست که بعد پسر مغرور با توهین و کتک ، دلِ دختر داستانو ببره و با کل کل عاشق هم بشن بلکه ادم های عادی هستن که کم کم به هم دلبسته میشن و با احترام در کنار هم زندگی عاشقانشون رو شروع میکنن زیتون. بانوی قصه. انار. بن بست. بوی وانیل و حالا هم که نقش نگار عالین همشون و افتخار میکنم از خوندن رمان های الن عزیز

ب نظرم اصلا جذاب نبود. شخصیت اصلی داستان بیش از حد ضعیف هست و این اعصابمو خرد میکرد. اصلا خوشم نمیاد سریال یا کتابی رو نصفه ببینم و وقتی چیزی رو شروع میکنم حتما میخوام ک تمومش کنم حتی اگه دوسش نداشته باشم ولی این کتاب انقد کسل کننده بود ک دیدم اگه بخوام تمومش کنم ففط وقتمو تلف میکنم

رمان جالبی نبود

واقعا از قلم خانم پاکپور انتظار نداشتم اصلا داستان پردازی خوبی نداشت و شخصیت روزبه و دیار اصلا دوست داشتنی نبودن